آقای موسوی!دیگرازآن... نمی خوریم!

برخی تحلیلگران اقدام اخیر موسوی و کروبی را اقدامی با صرف کارکرد تبلیغاتی و در جهت کاستن از حجم توهین و تحقیر رسانه ها و فعال اپوزیسیون ارزیابی کرده اند اما گروه دیگری از تحلیلگران ضمن تایید موضع از سر انفعال فتنه گران، معتقدند اقدام اخیر کسانی چون کروبی و موسوی ادامه سرویس دهی ناکام به آمریکا و اسرائیل است و آنها در حرکتی که کاملا دیکته شده است تلاش می کنند افکار عمومی و رسانه های جهانی را از تمرکز بر تحولات مهم کشورهایی نظیر مصر و تونس و... منحرف کنند تا آمریکا و اسرائیل و اروپا بتوانند با دو شیوه «سرکوب» و «سرقت»، قیام های ملتهای مسلمان را مهار کنند. این تحلیلگران بر این باورند که غرب در شرایط بحرانی فعلی، نگران اثرپذیری هرچه بیشتر ملتهای مسلمان و برپاخاسته منطقه از جمهوری اسلامی ایران است و به همین دلیل به مزدوران میدانی گوش به فرمانی نیاز دارد که با حاشیه سازی در ایران، از اقبال رو به گسترش ملتها نسبت به جمهوری اسلامی بکاهند! این طیف از مفسرین به اظهارات قبلی سران رژیم صهیونیستی که از فتنه گران به عنوان پیاده نظام ارتش اسرائیل و سرمایه بزرگ تل آویو یاد کرده بودند، استناد می کنند.
اما صرف نظر از این ارزیابی ها آنچه در نوع خود طنزآمیز و جالب توجه به نظر می رسد، رویکردهای متفاوت محافل ضدانقلاب نسبت به اقدام موسوی و کروبی است. در این زمینه ارگان حلقه لندن- مرتبط با MI6 انگلیس- با هیجان تمام مشغول داغ کردن حرکت سرد و بی روح دست اندرکاران داخلی فتنه است. کارشناسان عرصه رسانه البته «جرس» و کسانی چون مهاجرانی و ابراهیم نبوی را به عنوان پت و مت هایی که سیاه بازی «درازگوش تروا» را در آستانه 22بهمن 88 دامن زدند و اسباب ناسزای اکثریت قریب به اتفاق محافل ضدانقلاب طی یک ساله بعدی را فراهم کردند، می شناسند. به همین دلیل برای ناظران بی طرف بسیار جذاب است که ببینند طنزنویس ناموفق جرس در فقدان طراح به درد بخور، در کسوت مشوق اصلی خودنمایی خیابانی ظاهر شود و هزاران کیلومتر آن سوتر از گود (در اروپا) به بقایای فتنه سبز بدهد رهنمود عملیاتی مبنی بر اینکه به خیابان بیایید، ایمیل بزنید، شعار بدهید و ناامید نباشید. او به روش دون کیشوت، خود را فرمانده شبکه های ضدانقلاب تلقی کرده و به بی بی سی و صدای آمریکا و رادیو فردا و فیس بوک و سی ان ان و فاکس نیوز دستور داده! که در این زمینه فعال شوند. این در حالی است که رسانه های غرب با علم به گروهان از هم پاشیده فتنه، حاضر نیستند برای چندمین بار روی این جریان بازنده شرط بندی کنند.
غیر از رسانه های غربی، رسانه های اپوزیسیون نیز واکنش های خواندنی بروز داده اند. در حالی که یکی از کاربران «بالاترین» با اسم مستعار خطاب به هم قطاران ساده دل تر نوشته بود «اگر در تجمع نیامدید و فرصت را سوزاندید، دیگر [...] می خورید که از این به بعد گله و شکایتی بکنید و خودم می زنم توی دهنتون».
کاربر دیگر این گونه نوشت: دوستان خارج، لطفا ما را جوگیر نکنید. راست می گویید بیایید با هم دستگیر بشویم و چماق بخوریم. پول بلیط تون هم با من، دیگه جوگیر نمی شوم.
در این میان گروهک دو نفره فدائیان خلق که توسط فرخ نگهدار و علی کشتگر اداره می شود و پیوند کاملی با شبکه بی بی سی و حلقه جرس برقرار کرده، ضمن بیانیه ای ابراز وجود کرده و ضمنا از اقدام موسوی حمایت کرد. گروهک های ورشکسته دیگری چون منافقین و اتحاد جمهوریخواهان و سلطنت طلبان هم به بهانه اعلام حمایت از اقدام موسوی و کروبی، نام و امضای خود را در قالب بیانیه ها و مصاحبه هایی منتشر کرده اند.
با این حال «ف. م سخن» کسی که پیش از این در گویانیوز تصریح کرده بود «من از این به بعد غلط بکنم مطلبی بنویسم که کیهان به آن استناد کند»، به خاطر شدت ناراحتی از بی عملی فتنه گران، توبه خود را شکسته و نوشت: بسیار زشت است وسط هیجان سیاسی، از عقل و تعقل سخن به میان آوردن اما نقش نویسندگان غیروابسته در این هنگامه غوغا چیست؟ آیا باید دنبال هیجان جماعت- آن هم از نوع کاذب اینترنتی- به راه افتاد و بر عقل سلیم قلم کشید؟ اینها را چرا می گویم؟ به خاطر اینکه مطمئن هستم این فضا فردا به یأس منتهی خواهد شد. نباید بیش از این دچار هیجان شویم. ما ضربه سختی از احساساتی گری و هیجان زدگی خوردیم.


تمسخر دوباره جنبش سبز اینترنتی


نیک آهنگ کوثر، کاریکاتوریست ضد انقلاب، باز هم کاریکاتوری در تمسخر جنبش سبز اینترنتی کشید. معلوم نیست سبزها با کدام نیرو می خواستند «انقلاب» کنند!

بی‌انگیزگی جریان "نه غزه نه لبنان" برای حضور خیابانی پس از سقوط


جریان فتنه که سال گذشته با سردادن شعار "نه غزه نه لبنان" در روز قدس تهران طمع زیادی را در میان رژیم صهیونیستی برانگیخت، به‌طوری که برابر اسناد منتشر شده، محمود عباس به فاصله کوتاهی پس از این اتفاق مأموریت حمایت از تأسیس شبکه رادیویی موسوی با پرداخت 50 میلیون دلار از طریق یک تاجر فلسطینی را عهده‌دار شد، از شب گذشته و پس از سرنگونی دیکتاور مصر به‌عنوان بزرگ‌ترین حامی استراتژیک رژیم صهیونیستی در منطقه برای حضور خیابانی بی‌انگیزه شده است.

موسوی و کروبی هفته گذشته در نامه‌ای به وزیر کشور برای راهپیمایی در زمینه آنچه که آن را حمایت از مردم مصر می‌خواندند، درخواست مجوز کردند. ارائه این درخواست که با پیشنهاد کروبی بوده و موسوی نیز آن را پذیرفته است، در جلسه لایه دوم جریان فتنه مورد بحث‌های زیادی قرار گرفت، به‌طوری که برخی اعضای این جلسه اظهار عقیده کردند چگونه علی‌رغم اینکه در طول 20 ماه گذشته ادعای نامشروع بودن دولت بارها تکرار شده، اکنون برای حضور در خیابان از همین دولت درخواست مجوز می‌کنیم.


در عین حال، سقوط دیکتاتور مصر هم‌زمان با روز 22 بهمن، انگیزه جریان فتنه و مبدع شعار "نه غزه نه لبنان" را برای حضور در روز 25 بهمن تا حد قابل توجهی از بین برده است، چرا که این جریان در نظر داشت، با حضور خیابانی و مخابره تصاویری از درگیری‌های احتمالی مشابه‌سازی نظام سیاسی ایران با مصر را به دنیا مخابره کرده و مبارک را از نقطه کانونی توجه افکار عمومی دنیا نجات دهد.


ادعای حمایت از مردم مصر برای کسب مجوز حضور خیابانی در حالی است که موسوی و جریان فتنه هم در تبلیغات انتخاباتی و هم پس از آن بارها از گره زدن سیاست خارجی ایران به مسأله فلسطین و لبنان انتقاد کرده بودند اما پس از تحولات اخیر به‌منظور هم‌افزایی پنهان مبارک و انتقال دادن مرکز توجه‌ها از مصر به ایران، شعار "نه غزه نه لبنان" را به "هم مصر هم تونس" تغییر دادند.


در عین حال، برخی معتقدند علاوه بر اینکه موسوی و مبارک هر دو به‌شدت مورد حمایت امریکا و رژیم صهیونیستی بودند، در تعدادی از ویژگی‌های دیگر شخصیت و رفتاری نیز مشترک هستند.


حسنی مبارک در حالی خود را رییس جمهور مادام‌العمر می‌دانست که بنا بر گزارش‌های رسمی از محبوبیت کمتر از 10 درصدی مردم برخوردار بود و 90 درصد خواهان برکناری وی از قدرت بودند. دقیقاً همین وضعیت در سال گذشته در جریان یک انتخابات پرشور و با مشارکت 85 درصدی مردم انقلابی ایران اسلامی برای موسوی پدید آمد. در آن انتخابات رقیب وی با رأی قاطع پیروز شد اما او حاضر به تمکین در برابر رأی مردم و تن دادن به قانون (علی‌رغم ادعاهای قانونگرایی) ن


تصاویری که جمهوری اسلامی از انتشار آن وحشت دارد!

دریکی از این تصاویر یکی از نمایندگی های سایپا در حاشیه خیابان آزادی بعنوان محل توزیع رایگان اتومبیل به برخی از شرکت کنندگان در راهپیمایی 22بهمن به نمایش درآمده و درتصویر دیگری حرکت نمایشی یکی از بسیجیان درحاشیه راهپیمایی تهران بعنوان شکنجه یکی از رهبران جنبش آزادی یاد میشود .
ساعتی پس از حضور میلیونی مردم وفادار کشورمان در راهپیمایی 22بهمن ماه برخی فعالیتهای سایبری برای کمرنگ جلوه دادن این حضور آغاز شد.
دراقدامی طنز گونه 6تصویر از حضور مردم در راهپیمایی تهران با تعابیری مضحک درحال ارسال است که از آن بعنوان "تصاویری که حکومت از انتشار آن وحشت دارند" یاد شده است.
دریکی از این تصاویر که درخیابان آزادی گرفته شده یک بانک تعطیل علامتگذاری شده و اعلام میشود این بانک اقدام به توزیع سکه طلای رایگان به مردم مینموده است.
این ادعای احمقانه درحالی مطرح میشود که هیچ اجتماعی در محل مورد نظر دیده نمیشودو بقیه مردم نیز به طور عادی درحال حرکت هستند.

در تصویر دیگری که مربوط به زیر گذر انتهای بزرگراه یادگار امام است ماکت یک سیمرغ بعنوان تانک استتار شده حکومت برای حمله احتمالی به مردم نشان داده میشود .
این درحالیست که بادقت در تصویر ،چرخ گاری که با آن  ماکت مورد نظر حمل میشود و افرادی که بالهای پرنده افسانه ای ایران زمین را به حرکت درمیآورند دیده میشوند .
ازسوی دیگر با دقت در جدولهای حاشیه این زیرگذر متوجه میشویم طول این سیمرغ برابر است با طول 5جدول حاشیه خیابان یعنی 250 تا 300سانتیمتر .حال سوال اینجاست که کدام تانک سه متر طول دارد؟

درتصویر دیگری که گویا مربوط به یکی از شهرهای شمال شرقی تهران است تصویرمردم حاضر در راهپیمایی که بخاطر بارش باران چتر به دست گرفته اند بعنوان افراد ناشناس لبنانی در راهپیمایی تهران یاد شده است .
این درحالیست که هیچ عکاس هیچ فردی را دراین تصویر برای اثبات ادعای خود نشان نمیدهد.


درتصویر دیگری حرکت نمایشی یکی از بسیجیان درحاشیه راهپیمایی تهران بعنوان شکنجه یکی از رهبران جنبش آزادی یاد میشود .

در مضحک ترین تصویر ازاین 6تصویر فردی که بصورت نمایشی بعنوان "حسنی مبارک" دستانش بایک چفیه بسته شده و با نصب پلاکاردی "حسنی مبارک فرار کرد" بالای سرش دیده میشود بعنوان حمله لباس شخصی ها به یک فعال سیاسی به نمایش در آمده است.


دریکی دیگر از ادعاهای مضحک تصویر یکی از نمایندگی های سایپا درحاشیه خیابان آزادی به نمایش گذاشته شده و از آن بعنوان محل توزیع اتومبیل رایگان به حاضران در راهپیمایی 22بهمن یاد شده است .

30 سال ریاست‌جمهوری مبارک در یک نگاه

شبکه خبری بی‌بی‌سی، پس از سرنگونی مبارک خلاصه‌ای از دوران 30 ساله ریاست‌جمهوری وی را ارائه کرد.

شبکه خبری بی‌بی‌سی، پس از سرنگونی مبارک خلاصه‌ای از دوران 30 ساله ریاست‌جمهوری وی را ارائه کرد.
این پایگاه اطلاع‌رسانی نوشت: حسنی مبارک بعد از ترور "انور سادات"، رییس‌جمهور اسبق مصر، به رهبری پرجمعیت‌ترین کشور دنیای عرب رسید و بعد از حدود 30 سال با اعتراض‌های مردمی از قدرت کنار رفت.
بنابراین گزارش، در طول 30 سال ریاست جمهوری مبارک بر مصر به دلیل وضعیت فوق‌العاده‌ای که در این کشور برقرار شده بود، اجتماع بیش از پنج نفر ممنوع بود اما مردم در ماه ژانویه سال ۲۰۱۱، با الهام از انقلاب تونس و بی‌توجه به وضعیت فوق العاده و استقرار حکومت نظامی، به خیابان‌ها آمدند و خواهان برکناری مبارک شدند.
بی‌بی‌سی افزود: مردم مصر که از فقر، فساد، بیکاری و حکومت استبدادی در این کشور به ستوه آمده بودند، هفته‌ها دست به اعتراض زدند.
مبارک در یک سخنرانی که اول فوریه از تلویزیون پخش شد، اعلام کرد که در انتخابات ماه سپتامبر نامزد نخواهد شد اما تقاضای معترضان استعفای او بود و آنها اکنون به خواست خود رسیده‌اند.
بی‌بی‌سی در ادامه به شرح زندگی مبارک پرداخته و نوشت: "محمد حسنی مبارک" در چهارم ماه مه سال ۱۹۲۸ در روستای کوچکی در دلتای نیل به دنیا آمد. با وجود اینکه خانواده او فقیر بود، توانست به دانشکده افسری راه یابد و در سال ۱۹۴۹ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شود و یک سال بعد به نیروی هوایی مصر ملحق شد.

* مبارک؛ افسری که با اسراییل جنگید یا با آن سازش کرد؟!در آغاز سال ۱۹۷۳ مبارک به عنوان فرمانده نیروی هوایی مصر و معاون وزیر دفاع در جنگ رمضان با اسراییل نقشی محوری داشت. در این جنگ، نیروهای مصری در عملیاتی غافلگیرانه به نیروهای اسراییل که بخشی از شبه جزیره سینا را اشغال کرده بودند، حمله کردند.
نقش او در جنگ سبب شد تا دو سال بعد، هنگامی که انور سادات، رییس‌جمهوری وقت مصر برای تعیین معاون خود تحت فشار بود، مبارک را به این سمت برگزیند. وی سرانجام توانست پس از ترور انور سادات در سال ۱۹۸۱ به ریاست جمهوری مصر دست یابد و چهارمین رییس‌جمهور مصر نام گیرد.
بی‌بی‌سی تصریح کرد: اندک بودند کسانی که باور داشتند، این معاون رییس جمهوری که چندان شناخته شده نبود، بتواند سه دهه قدرت را در دست گیرد.
بر اساس این گزارش، با وجود حمایت اندکی که از حسنی مبارک در صحنه بین المللی وجود داشت، وی با استفاده از موضوع صلح با اسراییل که سبب کشته شدن انور سادات شده بود، توانست خود را به عنوان یک سیاستمدار معرفی کند.
مبارک نقش مهمی در پیمان صلح کمپ دیوید داشت که در سال ۱۹۷۹، بین انور سادات و مناخم بگین، رییس کابینه رژیم صهیونیستی امضا شد. این پیمان سبب شد تا رییس جمهور مصر رابطه خوبی با آمریکا برقرار کند. کشوری که در سال‌های بعد میلیاردها دلار به او کمک کرد. مصر برای غرب یک متحد کلیدی و یک میانجی در مناقشه بین اسراییل و فلسطینی‌ها بود.
بی‌بی‌سی ادامه داد: با این حال، این موضع‌گیری مبارک در قبال روند سازش  اسراییل و برخی گروه‌های فلسطینی سبب خشم اسلام‌گرایان شده بود. دولت مصر هم استدلال می‌کرد که شرایط فوق العاده در مصر برای مبارزه با تروریسم ضروری است.
بی‌بی‌سی مدعی شد: دست‌کم شش بار به جان آقای مبارک سوء قصد شد. خطرناک‌ترین سوء قصد در سال ۱۹۹۵ رخ داد، زمانی که او برای شرکت در اجلاس سران کشورهای آفریقایی به اتیوپی رفته بود و در آدیس آبابا، به لیموزین او حمله شد.

* شکنجه در دوران مبارک امری عادی بودرسانه دولتی انگلیس همچنین اذعان کرد: اعضای اخوان المسلمین، بزرگ‌ترین گروه مخالف مبارک معمولاً زندانی می‌شدند و در زندان‌ها شکنجه امری عادی بود. سرویس‌های اطلاعاتی در کشور حضوری پررنگ داشتند و مردم از این بابت ناراضی بودند. به همین دلیل رژیم مبارک همواره مورد انتقاد گروه‌های حقوق بشری نیز قرار داشت.
بی‌بی‌سی مدعی شد: مصر در دوران حکومت مبارک، شاهد دورانی با ثبات بود و توسعه اقتصادی در این کشور نشان می‌داد که مردم مصر با انحصار قدرت در دست او کنار آمده‌اند! اما در سال‌های اخیر مبارک برای نخستین بار هم از سوی آمریکا و هم از داخل کشور، برای ایجاد دمکراسی در کشور تحت فشار قرار گرفت. بی‌بی‌سی توضیح نداد که آنچه از فقر و بیکاری در مصر قبلا بدان اشاره کرده بود، با ادعای اخیر این رسانه چگونه قابل جمع است؟
در پی انقلاب تونس، اعتراضات مردمی دامان حسنی مبارک را نیز گرفت. بعد از چند هفته اعتراض مردمی و حتی با وجود دادن چند امتیاز سیاسی، بی‌توجهی بیشتر به این فشار غیر ممکن بود. تا پنحشنبه، دهم فوریه، گزارش‌هایی مبنی بر قریب الوقوع بودن استعفای مبارک در مصر و سراسر جهان منتشر شد. با این حال،  مبارک پنجشنبه شب یک بار دیگر در یک سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد تا برگزاری انتخابات در ماه سپتامبر استعفا نخواهد داد.
بی‌بی‌سی افزود: اما کمتر از ۲۴ ساعت بعد، مبارک که حرف‌هایش معترضین را خشمگین کرده بود، به همراه خانواده‌اش قاهره را ترک کرد. ساعاتی بعد، عمر سلیمان، معاون وی که تازه به این سمت منصوب شده بود، بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و اعلام کرد که حسنیی مبارک از سمت خود استعفا می‌دهد.
این خبر، معترضینی را که در قاهره، اسکندریه و شهرهای دیگر به خیابان‌ها آمده بودند، غرق در شادی کرد.

اسرائیل تنها و تنهاتر می شود

«اسرائیل از تکرار انقلاب اسلامی ایران در مصر هراسان است. رژیم حسنی مبارک متحد نزدیک تل آویو است و با سقوط او اسرائیل یک متحد بزرگ را از دست خواهد داد».

نشریه آلمانی دی سایت ضمن درج این خبر نوشت: بدون حسنی مبارک، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل کاملاً در منطقه تنها خواهد شد. اسرائیل از پدید آمدن انقلابی همچون انقلاب اسلامی ایران در مصر هراسان است. قبل از سقوط رژیم شاه درایران در سال 1979 هیچ کس در غرب باور نمی کرد که این رژیم سقوط کند، اما امروز جمهوری اسلامی در ایران حکمفرماست.


به تازگی تلویزیون 10 اسرائیل نیز ضمن گزارشی تأکید کرده بود: قیام مردم مصر، اسرائیلی ها را به فضای سال 1979 و انقلاب اسلامی ایران می برد، سالی که مردم ایران با رهبری روحانیت، رژیم شاه را ساقط کردند. کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا، رژیم شاه را سرمایه استراتژیک واشنگتن برای پیشبرد اهداف خویش در منطقه معرفی می کرد.
همچنین راجر کوهن در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز حوادث مصر را به انقلاب سال 1979 میلادی در ایران تشبیه کرد و یادآور شد: غرب به شدت از سوراخ انقلاب ایران گزیده شد. امروز دوباره گویا تاریخ از یاد ما رفته است. آمریکا آن زمان برای مدت طولانی به شاه پهلوی چسبیده بود و سپس ایران را از دست داد. بدین ترتیب مصر به تنها ستون نگاه دارنده منافع راهبردی کاخ سفید در خاورمیانه تبدیل شد. بنابراین جای شگفتی نیست اگر آمریکا به شدت می ترسد از اینکه مصر را هم از دست بدهد.

واکنش سران جهان به سرنگونی مبارک

واکنش سران جهان به سرنگونی مبارک
رهبران جهان سرنگونی رئیس‌جمهوری مصر را یک پیروزی تاریخی برای مردم این کشور اعلام کردند که راه را برای دموکراسی می گشاید.

پس از آنکه حکومت سه دهه‌ای "حسنی مبارک " درست یک روز پس از آنکه وی تأکید کرد که قصد استعفا از سمت خود را ندارد، به پایان رسید، سیلی از پیام‌های تبریک از جانب جامعه بین‌المللی به سوی مصر جاری شد.

"باراک اوباما " رئیس‌جمهوری آمریکا که منافع کنونی خود را در استعفای مبارک که همپیمان نزدیک و دوست صمیمی آمریکا بود، می‌دید در بیانیه‌ای اعلام کرد که مردم مصر حرف زده‌اند و با هیچ‌چیز جز دموکراسی ناب راضی نمی‌شوند.

وی تصریح کرد: مردم مصر حرف زده‌اند، صدای آنها شنیده شد و مصر هرگز به گذشته باز نمی گردد و شبیه گذشته نخواهد بود.

اوباما اینگونه ادامه داد: نیروهای مسلح هم‌اکنون باید تضمین دهند که یک انتقال قدرت سیاسی در مصر صورت خواهد گرفت که در نظر مردم مصر معتبر باشد.

رئیس‌جمهوری آمریکا همچنین هشدار داد که به احتمال بسیار زیاد روزهای دشواری پیش روی مردم مصر قرار دارد.

"بان کی مون " دبیرکل سازمان ملل نیز حسنی مبارک را به دلیل تسلیم شدن در مقابل خواست مردم مصر و اتخاذ یک تصمیم دشوار که به نفع مردم مصر و خواست آنها بود را تحسین کرد.

"نیکلا سارکوزی " رئیس‌جمهوری فرانسه نیز شجاعت و تصمیم‌گیری صحیح مبارک برای استعفا را تبریک گفت و افزود: فرانسه از تمامی مردم مصر درخواست می‌کند تا رسیدن به آزادی کامل به تظاهرات خود ادامه دهند.

"آنگلا مرکل " صدراعظم آلمان که یکی از حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی است با در نظر گرفتن منافع این رژیم تصریح کرد که کناره‌گیری مبارک از قدرت نمایانگر یک "تغییر تاریخی " است و از دولت آینده مصر انتظار دارد تا به حفظ صلح در خاورمیانه ادامه دهد و به توافقنامه‌ای که با رژیم صهیونیستی در خصوص صلح امضا کرده است احترام بگذارد و امنیت اسرائیل تضمین شود.

"دیوید کامرون " نخست‌وزیر انگلیس نیز تأکید کرد که با رفتن مبارک، مصر هم‌اکنون یک فرصت فوق‌العاده دارد تا دولتی داشته باشد که بتواند تمامی کشور مصر را گرد هم آورد.

وی تصریح کرد: آنهایی که هم‌اکنون کشور مصر را اداره می‌کنند، وظیفه دارند که آرزوها و تمایلات مردم مصر را منعکس کند.

بر اساس این گزارش، روسیه و ایتالیا واکنش‌های بسیار محافظه‌کارانه‌ای در خصوص موضوع سرنگونی مبارک از خود نشان دادند.

"سرگئی لاوروف " وزیر خارجه روسیه ابراز امیدواری کرد که تغییر قدرت در مصر بتواند به احیای صلح در این کشور کمک کند.

ایتالیا که پیشتر از ادامه حکومت مبارک حمایت کرده بود در بیانیه‌ای که توسط "فرانکو فراتینی " وزیر خارجه ایتالیا تهیه شده بود، بر پیشرفت مردم مصر و تمایلات دموکراتیک قانونی در این کشور تأکید کرد.

"جولیا گیلارد " نخست‌وزیر استرالیا و همچنین "کوین رود " وزیر خارجه این کشور در بیانیه مشترکی روز قابل توجه برای مردم مصر را تبریک گفتند.

در این بیانیه مشترک آمده بود: تمامی مردم استرالیا از شادی که شب گذشته در میدان التحریر قاهره مشاهده کردیم به حیرت آمدند. جمعیت میلیونی در مصر خواستار تغییر و جامعه‌ای باز و دموکراتیک که فرصت‌های بزرگتر و بهتری را برای مردم خود پیشنهاد می‌دهند، شدند.

"کاترین اشتون " رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بروکسل این اقدام رهبر 82 ساله مصر در گوش فرادادن به صدای مردم مصر که بیش از دو هفته است برای استعفای مبارک تجمع کرده بودند را تحسین کرد.

"استفان هارپر " نخست‌وزیر کانادا نیز بر لزوم انتخاباتی آزاد و منصفانه و احترام به حقوق بشر و اقلیت‌ها تأکید کرد.

"جاکوب زوما " رئیس‌جمهوری آفریقای جنوبی مبارک را به دلیل آنکه همچو یک رهبر فکر کرد و خواست مردم را قبل از خواست خود قرار داد، تحسین کرد.

در تونس، که انقلاب آن مقدمه‌ای برای انقلاب مصر شد، مردم به پایکوبی در خیابان‌ها و به صدا درآوردن شیپور‌ها پرداختند.

"نورالدین " یک دانشجوی 23 ساله در تونس با اشاره به خلع "زین العابدین بن علی " رهبر تونس در ماه ژانویه سال جاری، گفت: بسیار فوق‌العاده است، دو دیکتاتور در عرض کمتر از یک ماه سقوط کردند.

سرنگونی مبارک در جهان اسلام نیز واکنش‌هایی را در برداشت.

"رامین مهمانپرست " سخنگوی وزارت خارجه ایران به شبکه العالم اعلام کرد: پیروزی خواست ملت بزرگ مصر بر مقاومت و پافشاری مقاماتی که به قدرت‌های جهان وابسته بودند، یک پیروزی بزرگ است.

از نوار غزه، "سامی ابو زهری " سخنگوی حماس آغاز پیروزی انقلاب مصر را تبریک گفت.

در یمن، هزاران نفر از مردم به خیابان‌ها آمدند و شعار دادند: دیروز تونس، امروز مصر و فردا یمن زنجیرها را پاره خواهد کرد.


"احمد داوداوغلو " وزیر خارجه ترکیه نیز در توییتر تصریح کرد که کناره‌گیری مبارک نظام جدیدی را در زمینه تحقق تقاضاهای مردم مصر به وجود می‌آورد.

قطر نیز تغییر قدرت در مصر را یک گام مهم و مثبت در جهت تحقق آرزوهای مردم مصر برای دموکراسی، اصلاحات و یک زندگی آراسته محسوب می شود.

"عمرو موسی " دبیرکل اتحادیه عرب و وزیر خارجه سابق مصر نیز خواستار اجماع شد و گفت که در خدمت کشورش خواهد بود.

رژیم صهیونیستی نیز واکنش محتاطانه‌ای از خود نشان داد و مقامات این رژیم لحظه کناره گیری مبارک از قدرت را لحظه‌ای بسیار مهم برای نتیجه‌گیری فوری در خصوص پیامدهای آن توصیف کردند.

یکی از مقامات رژیم صهیونیستی در حالی که نخواست نامش فاش شود به خبرگزاری فرانسه گفت: ما امیدواریم که انتقال قدرت به سوی دموکراسی برای مصر و همسایگان آن به خوبی و آرامی برگزار شود و همچنین بر لزوم حفظ پیمان صلح 1979 میان مصر و رژیم صهیونیستی که دو سال قبل از روی کار آمدن مبارک به امضا درآمده بوده، تأکید کرد.


نامه عکاس عکس‌های دختر میرحسین موسوی

نامه عکاس عکس‌های دختر میرحسین موسوی
من می خواهم به عنوان یک عضو از این جامعه، از آقای موسوی و خانم رهنورد بپرسم: آیا مدل شما از یک دختر ایرانی در جامعه آزاد مورد نظرتان همین است؟
"صراط" - انتشار تصاویر نرگس موسوی دختر زهرا رهنورد و میرحسین موسوی بازتابهای متفاوتی داشت . از یک سو برخی انتشار این تصاویر را کاری مشکوک و غیراخلاقی دانسته و این اقدام صراط نیوز را به نقد کشیدند و از سویی دیگر برخی بابت شفاف سازی صورت گرفته از وضعیت زندگی این کاندیدای فتنه گر تشکر کردند . در پی انشار این تصاویر که دقایقی از زندگی دختر میر حسین موسوی در ملاء عام را نشان می داد ، دانشجوی عکاسی تهیه کننده عکس های مذکور در نامه ای خطاب به صراط نیوز هدف خود از تهیه و انتشار آنها را بیان کرد .
به گزارش صراط نیوز وی در "دردنامه" ارسالی خود نوشت:
«... از آن جا که پس از انتشار عکس­های نرگس موسوی، تعدادی از کاربران اینترنتی نسبت به اقدام اینجانب نظرات متفاوتی از مثبت تا منفی ابراز کرده­اند که البته از همگی قدردانی می­کنم و امیدوارم در آینده به این نکات توجه داشته باشم؛ ولی در توضیح باید بگویم که این عکس­ها، نه در راستای فعالیت تحصیلی­ام بلکه به دلیل دغدغه­ای بوده که از رفتار نرگس در محیط های عمومی و دانشگاهی، به عنوان دختر کسی که قرار بود در صورت انتخاب شدن، در رده های اول مدیریت اجرایی و فرهنگی کشور قرار بگیرد داشته­ام؛ من سئوال دارم که آیا آقایانی که تعیین وضعیت کاندیداها را انجام می دهند نباید در وقت ثبت نام نامزدهای انتخاباتی نسبت به وضعیت خانوادگی آن­ها حساسیتی داشته باشند؟ بله! این کار صرفاً به عنوان یک «دردنامه» تهیه شد که من درخواست انتشار آن را داشتم و امیدوارم دیگر ناچار به انتشار مابقی تصاویر و عکس­ها نشوم؛ من می خواهم به عنوان یک عضو از این جامعه، از آقای موسوی و خانم رهنورد بپرسم: آیا مدل شما از یک دختر ایرانی در جامعه آزاد مورد نظرتان همین است؟ با شعار آزادی بی حد و حصر تا کجا می­خواهید پیش بروید؟ شما که در محیط خانواده خود نتوانسته اید دختر جوان خود را از استعمال دخانیات و معاشرت نادرست با مردان بیگانه بازدارید چگونه می خواهید برای فرهنگ جوانان این جامعه نسخه تجویز کنید؟

متأسفانه در مدت تحصیلم، به دلیل شناختی که از خانم موسوی یافته­ام به تناقض گویی­های فراوانی در صحبت های او علیه حضرت امام (ره) پی برده­ام؛ او در جمع های دوستانش همه اندیشه های او را رد می کند؛ من مستندات غیرقابل انکاری از هویت واقعی این فرد دارم که آنقدر تکان دهنده است که در ذهن هیچ مخاطبی نمی گنجد ...
 
 
 

عکس/لگدشدن‌کروبی زیرپای‌جمعیت

عکس/لگدشدن‌کروبی زیرپای‌جمعیت
22 بهمن ماه در تهران

چرا میرحسین و کروبی 25 بهمن را انتخاب کردند؟

چرا میرحسین و کروبی 25 بهمن را انتخاب کردند؟
این دو (موسوی و کروبی) در سنین کودکی نیستند، شاید به دلیل تألمات روحی و روانی ناشی از شکست در انتخابات دهمین دوره‌ی ریاست جمهوری به بیماری توهم مبتلا شده و دچار توهم کودکانه شده‌اند، لکن در عرف اجتماعی موسوی و کروبی در سنوات کهن‌سالی به سر می‌برند، ظهور این‌گونه توهمات از کودکان زیباست
 پس از مشاهده بیانیه‌ی مشترک میرحسین موسوی و مهدی کروبی و دعوت مردم از سوی آنان برای تجمع در روز 25 بهمن ماه برای حمایت از مردم مصر و تونس، انسان ناخودآگاه به یاد یک نوع خاص از بیماری روانی به نام توهم (hallucination) می افتد. زیرا در تعریف توهم آمده است، توهم (hallucination) درک اشتباه یکی از حواس پنجگانه است که در فقدان یک محرک خارجی مربوط به آن حس به وجود می‌آید و توسط شخص درک می‌شود. برای اینکه یک ادراک توهم محسوب شود، دو معیار لازم است: اول اینکه به صورت یک ادراک واقعی حس می‌شود و نه به صورت یک تصور (imagery)و دوم اینکه به نظر می‌رسد که از دنیای خارج شخص نشأت می‌گیرد. در صورتی‌که یک تجربه ادراکی فقط یکی از دو معیار لازم را داشته باشد، آن‌گاه توهم کاذب (pseudo hallucination) نامیده خواهد شد.
  این موضوع هنگامی بیش‌تر ذهن را به خود مشغول می کند که به تاریخ برگزاری این تجمع یعنی 25 بهمن توجه شود، اینگونه تداعی می شود که به احتمال زیاد موسوی و کروبی به زعم خود احساس کرده‌اند عدد 25 برای آنان خوش‌یُمن است و به اصطلاح آمد دارد.

شاید آن‌ها نزد خود اینگونه تصور کرده‌اند 25 خرداد ماه 88 چند صد‌هزار نفر در حمایت از فتنه‌گران در خیابان‌ها تجمع کردند، حال اگر در روز 25 بهمن‌ماه سال 89 نیز از مردم برای برگزاری تجمع دعوت کنند، شانس با آنان یار بوده و تعداد زیادی از مردم به دعوت آن‌ها پاسخ مثبت داده و در تجمع شرکت خواهند کرد تا آنان بهره‌برداری سیاسی لازم را از این مراسم ببرند.

اگر چنین باشد، باید گفت این موضوع توهم کودکانه و زیبایی است، اما مشکل این‌جاست که این دو (موسوی و کروبی) در سنین کودکی نیستند، شاید به دلیل تألمات روحی و روانی ناشی از شکست در انتخابات دهمین دوره‌ی ریاست جمهوری به بیماری توهم مبتلا شده و دچار توهم کودکانه شده‌اند، لکن در عرف اجتماعی موسوی و کروبی در سنوات کهن‌سالی به سر می‌برند، ظهور این‌گونه توهمات از کودکان زیباست، اما بروز و ظهور چنین توهماتی از مردان کهن‌سالی که مدعای به دوش کشیدن سال‌ها تجربه مدیریت اجرایی در یک نظام سیاسی را داشته‌اند، نه تنها زیبا، بلکه عقلانی هم نیست.

اگر تعدادی از مردم در روز 25 خرداد ماه 88 به خیابان‌ها آمده و از موسوی به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات دهمین دوره‌ی ریاست جمهوری حمایت کردند، به این دلیل بود که اولاً نامبرده را در خط امام(ره) و انقلاب اسلامی و معتقد و ملتزم به قوانین نظام ج.ا.ا تصور می‌کردند. ثانیاً فریب دروغ بزرگی تحت عنوان "تقلب در انتخابات" را که توسط هم‌فکران موسوی و فتنه‌گران در سطح جامعه منتشر شده بود، خورده بودند و گرنه مردم ایران، هم‌چنان که در طول تاریخ سیاسی صدسال اخیر خود نشان داده‌اند، مردمی حق طلب، موحد، مسلمان، با بصیرت و ولایت‌مدار هستند. هرگز نظام برآمده از احکام و شرایع دین اسلام را به مشتی اجنبی پرست و روشنفکرنما نخواهند داد.

توهم 25 کروبی و میرحسین موسوی و همراه آنان (سید محمد خاتمی)، مبنی بر خوش‌یُمن بودن عدد 25 برای آن‌ها، تصوری پوچ و توخالی است، این موضوع را مردم با بصیرت ایران اسلامی در راه‌پیمایی 9 دی و 22 بهمن سال 88 نشان دادند، ولی فتنه‌گران از این مسئله عبرت نگرفتند، لذا ملت غیور ایران در 22 بهمن سال 89 با بلند نمودن فریاد انزجار از فتنه و فتنه‌گران، و سر دادن شعار "مرگ بر منافق فتنه گر" بار دیگر به سردمداران فتنه و خواص بی‌بصیرت نشان دادند که تمام تصورات آن‌ها پوچ و کودکانه است.

تلاش بی بی سی برای تغییر هویت کشور اسلامی پاکستان؛

تلاش بی بی سی برای تغییر هویت کشور اسلامی پاکستان؛
نمایش زنان نیمه عریان برای تطهیر پاکستان!
در گزارش بی بی سی از این مراسم مبتذل که زنان، نیمه عریان به اسم شو لباس به نمایش گذاشته شدند، چنین عنوان شد :«ما می خواهیم با اجرای این مراسم ثابت کنیم که پاکستان یک کشور تروریستی نیست و می شود در این کشور سرمایه گذاری کرد.»
"کشور اسلامی مدل های مسلمان "،این جمله آغازین گزارشی بود که شبکه بی بی سی از یک شو لباس زنانه در کشور پاکستان تهیه کرده بود .

در گزارش بی بی سی از این مراسم مبتذل که زنان، نیمه عریان به اسم شو لباس به نمایش گذاشته شدند، چنین عنوان شد :«ما می خواهیم با اجرای این مراسم ثابت کنیم که پاکستان یک کشور تروریستی نیست و می شود در این کشور سرمایه گذاری کرد.»

یکی از برگزار کنندگان این مراسم هم در گفتگو با بی بی سی گفت:«برگزارکنندگان این شو لباس امیدوارند که چنین مراسمی باعث افزایش سرمایه گذاری در پاکستان شود و دنیا بفهمد که در پاکستان همه افراطی نیستند.»

گفتنی است تغییر هویت کشورهای اسلامی به نام جذب توریسم ، سرمایه گذاری خارجی و یا عناوین دیگر، از اهداف اصلی جنگ نرم غرب علیه اسلام است و البته از چنین گزارش هایی منظور این رسانه ها از القابی مثل "افراطی " به خوبی معلوم می شود.

درخواست اعدام برای 4 عضو گروهک تروریستی حادثه خونین چابهار

درخواست اعدام برای 4 عضو گروهک تروریستی حادثه خونین چابهار

رئیس کل دادگستری سیستان و بلوچستان گفت: پرونده 4 متهم حادثه تروریستی چابهار با درخواست اعدام از سوی دادستان زاهدان به دادگاه رفت.

ابراهیم حمیدی رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان در گفت‌وگو با خبرنگاران در حاشیه سفر رئیس قوه قضاییه به استان هرمزگان با اعلام این خبر گفت: این افراد همگی عضو گروهک تروریستی بوده‌اند.

وی ادامه داد: این افراد متهمان پرونده حادثه تروریستی چابهار بوده‌اند و پرونده آنها در مرحله دادسرا به نتیجه رسیده و با صدور کیفرخواست به دادگاه رفته است.

رئیس کل دادگستری استان سیستان افزود: طبق قانون این افراد از آنجا که عضو گروهک تروریستی بوده‌اند به عنوان محارب شناخته شده‌اند و دادستان برای آنها کیفرخواست صادر کرده و در کیفرخواست تقاضای اعدام کرده ‌است.

وی خاطرنشان کرد: این افراد جزء کسانی بوده‌اند که به بمب گذاران کمک کرده و به آنها پناه داده و در رسیدن این افراد به اهدافشان آنها را کمک کرده‌اند.

حمیدی گفت: این افراد پرونده‌شان در مرحله بدوی در دادگاه انقلاب زاهدان یعنی همان مجتمع ویژه رسیدگی به جرائم امنیتی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.


عاشورای سامرا

عاشورای سامرا

امروز در سالروز شهادت مظلومانه مولایمان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام، این سروده از آقای اسماعیل مهدی پور درباره انفجار حرم مطهر آن حضرت(ع) به دست حرامیان اجیر شده است

گلدسته هایش با نگاهم آشنا بود
آنگه که بر تن بود دست عسکریین
روزی که سر از تن برفت و دست ها ماند
گلدسته ها با خاک یکسان شد دوباره
در ظهر عاشورا اگر دستان عباس
در کربلای سامرا در قرن حاضر
از انفجار مرقد قدس دو خورشید
از انگلیس دون و آمریکای ملعون
هان ای جوان مردان قرآنی کجایید
اینجا مزار مادر و بابای مهدی است
تا کی سکوت مرگبار و سازش زشت
ای زادگان حضرت موسی بن جعفر(ع)
ای وارثان خون خورشید حسینی
هان ای مسلمانان بپا وقت قیام استگویی قنوتی سبز و ذکر ربنا بود
کی لشکر کفار را در شهر جا بود
گویی که عاشورای سرخ سامرا بود
این ظلم از بوش و بلر در عصر ما بود
از پیکر ماه بنی هاشم جدا بود
از سامرا سر رفت و دستانش به جا بود
آوای غم، رنگ عزا در ماسوا بود
در جای جای این وطن ماتم به پا بود
این بارگاه قدس آل مصطفی بود
این خانه بیتی از بیوتات خدا بود
این بزدلی ها در شریعت کی روا بود
ای حامیان دین و قرآن و پیامبر(ص)
ای رهروان راه و افکار خمینی
دشمن درون خانه خوابیدن حرام است

جاسوسی یکی از نزدیکان عبدالحمید برای بیگانگان

جاسوسی یکی از نزدیکان عبدالحمید برای بیگانگان

با دستگیری مولوی "م ع" که پی گیری کننده امورات و به نوعی نماینده تام الختیار مولوی عبدالحمید در تهران محسوب می شود برخی از ابعاد پنهان این دستگیری نیز آشکار شده است.

بک منبع آگاه در گفتگویی با زاهدان پرس ضمن تایید این دستگیری اظهار داشت: مولوی "م ع" با پوشش فعالیت فرهنگی در منطقه سعادت‏آباد تهران واقع در بلوار فرحزادی با ارتباط با برخی از سفارت ها اقدام به جاسوسی کرده است.

وی افزود: این مولوی با به دلیل ارتباطات غیرمتعارف با بیگانگان ، ارتباطات غیرمتعارف زیادی با تعدادی از اتباع بیگانه و برخی سفارت خانه های خارجی برقرار کرده و در مراودات و تعاملات خود، اخبار و اطلاعات مرتبط با مناطق مرزی سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی را در اختیار عوامل بیگانه قرار می داده است.

گفته می شود موسی زاده که اصالتاً اهل خراسان بوده از طرف برخی از نزدیکان مولوی عبدالحمید حمایت فکری و مالی می شود و همواره منزل وی محل حضور برخی چهره های مشکوک مذهبی می باشد.

لازم به ذکر است در حال حاضر در تهران و علی الخصوص استان کرج برخی جریانات افراطی مذهبی به بهانه برگزاری نماز جماعت در چندین مکان مختلف به صورت زیرزمینی و در برخی منازل شخصی دست به تبلیغ وهابیت می زنند.
 

جزئیات سبد کالاهای کارمندی دولت

جزئیات سبد کالاهای کارمندی دولت

مدیرکل تامین و توزیع کالای وزارت بازرگانی با تشریح جزئیات سبد کالای کارمندان دولت گفت: در این سبد 20 کیلوگرم برنج، دو حلب 4.5 کیلوگرمی روغن، 5 کیلوگرم شکر، 5 کیلوگرم مرغ یا دو کیلوگرم گوشت قرمز به همراه 5 بسته ماکارونی جای گرفته است.

"یدالله صادقی" در این رابطه به مهر گفت: یکی از راهکارهای تنظیم بازار و توزیع کالاهای حساس و ضروری مورد نیاز خانوارها، ارایه سبد کالایی به کارمندان دولت است که بر این اساس در این سبد کالایی، 20 کیلوگرم برنج، دو حلب 4.5 کیلویی روغن نباتی، 5 کیلوگرم گوشت مرغ یا 2 کیلوگرم گوشت قرمز، 5 کیلوگرم شکر و 5 بسته ماکارونی برای کارمندان دولت تدارک دیده شده است.

مدیرکل تامین و توزیع کالای وزارت بازرگانی افزود: ارایه سبد کالایی به کارمندان دولت می تواند موجب خروج بخشی از تقاضای مردم از بازار شود، بنابراین در روزهایی همچون اواخر سال که تقاضا برای یکسری از کالاها بیشتر است، ارایه سبدهای کالایی می‌تواند علاوه بر کمک به مردم برای تامین راحت‌تر مایحتاج، بخشی از نیاز را نیز از بازار خارج و تعادل میان عرضه و تقاضا را برای بهره‌مندی تمام مردم، فراهم سازد.

وی تصریح کرد: بر این اساس، هر دستگاه یا ارگان دولتی که هزینه این سبد کالایی را برای کارمندان خود متقبل شود می‌تواند با ارسال درخواست خود به وزارت بازرگانی، اقلام این سبد را تهیه و در اختیار کارمندان خود قرار دهد.
ارایه سبدهای کالایی به کارمندان دولت یکی از راهکارهایی است که همه ساله وزارت بازرگانی برای تامین بخشی از مایحتاج مورد نیاز مردم تدارک دیده است، بر این اساس معاونت بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی مسئولیت تامین و توزیع این کالاها را در قالب سبدهای کارمندی به عهده دارد.

پاسخ نبوی به بیانیه اخیر موسوی و کروبی




قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین گفت:کسانی که درخواست مجوز برای راهپیمایی 25 بهمن کردند مردگان سیاسی بیش نیستند و مردم ما این افراد را کاملاً شناخته اند و با حضور در راهپیمایی یوم الله پاسخ دندان شکنانه به فتنه گران سال 88 دادند. سید مرتضی نبوی در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران با بیان این مطلب افزود: جامعه اسلامی مهندسین به مفاد منشور اصولگرایی پایبند است و حمایت قاطع خود را از آن اعلام می‌کند. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: منشور اصولگرایی و تلاشهای کمیته 3 نفره هم راستای یکدیگر در جهت تحکیم و انسجام نیروهای اصولگرا حرکت می‌کنند. نبوی در ادامه با اشاره به فعالیتهای جامعه اسلامی مهندسین برای انتخابات پیش رو افزود: برنامه ها جدا از برنامه دیگر گروه های جریان اصولگرا نمی‌باشد و در این راستا جلسات مشترکی با دیگر احزاب اصولگرا انجام خواهیم داد. قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین در ادامه در واکنش به درخواست مجوز موسوی و کروبی برای راهپیمایی 25 بهمن گفت: کسانی که درخواست مجوز برای راهپیمایی 25 بهمن کردند مردگان سیاسی بیشتر نیستند. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه افزود: سران فتنه برای جامعه ما مردگان سیاسی محسوب می‌شوند و بهترین کار این است که صحبتی در مورد آنها و تقاضاهای غیر قانونی شان نشود. نبوی اضافه کرد: پیام ساختار شکنان و قانون گریزان هیچ ارزشی برای ملت مصر ندارد. وی ادامه داد: مردم ما این افراد را کاملاً شناخته اند و شعارهای ساختار شکنانه آنها را در فتنه 88 فراموش نکرده اند و با حضور پرشعور در 22 بهمن پاسخ دندان شکنانه به فتنه گران سال 88 دادند.


نسبت ولنتاین و فتنه

نسبت ولنتاین و فتنه مثل نسبت کبوتر با الاغ است

هر چه بالا و پائین کنیم ارتباط منطقی بین روز ولنتاین و فراخوان فتنه پیدا شود بعید به نظر می رسد به نتیجه برسیم یک احتمال این است که کروبی از خواب بیدار شده و با سابقه ای که از خوابهای کروبی وجود دارد روزها را جابه جا کرده و به جای اینکه برای 22 بهمن فراخوان بدهد برای 25 بهمن فراخوان داده است احتمال دیگری هم وجود دارد که موسوی تا { چیز چیز} گفتنش تمام شده از 22 بهمن گذشته و 25 بهمن رسیده یک احتمال دیگر این است که جریان فتنه از رنگ سبز خسته شده و به رنگ قرمز روی آورده است و می خواهد کمبود یار خود را با متوسل شدن به قرمز های عاشق پیشه جبران کند ، آخر سر پیری و معرکه گیری .



شاهکار دیگری از کروبی ! اگر به ما مجوز اغتشاش ندهند پس حامی مسلم


رقیب آراء باطله روز سه شنبه بار دیگر برای انتشار اخبارش دست خود را به سوی رسانه های بیگانه دراز کرد. اینبار کروبی در مصاحبه ای با نیویورک تایمز شاهکاری دیگر از نبوغ ذهنی خود را به نمایش گذاشت ! وی درخواست خود و موسوی را برای برگزاری تظاهرات یا به عبارت بهتر اغتشاش ، نوعی آزمون برای مسئولین نظام خوانده و افزود /

alt

 

رقیب آراء باطله روز سه شنبه بار دیگر برای انتشار اخبارش دست خود را به سوی رسانه های بیگانه دراز کرد. اینبار کروبی در مصاحبه ای با نیویورک تایمز شاهکاری دیگر از نبوغ ذهنی خود را به نمایش گذاشت ! وی درخواست خود و موسوی را برای برگزاری تظاهرات یا به عبارت بهتر اغتشاش ، نوعی آزمون برای مسئولین نظام خوانده و افزود: «از آنجایی که حکومت در حال القای آن است که قیام مردم منطقه بیداری اسلامی است مخالفت کردن آنها با درخواست مجوز نشان گر این خواهد بود که حمایت جمهوری اسلامی از اعتراضات اعراب دروغی بیش نیست ». کوته فکری این شیخ خائن به اندازه ای است که سخنانش به عنوان طنز بدون شرح در رسانه های خبری منتشر می شود.

رقیب آراء باطله و همراه منافقش ، میرحسین موسوی ، که از وحشت برخورد ملت ایران هیچ صحبتی از 22 بهمن نمی کنند ، خود را به خواب زدند تا صدای ملت بزرگ و استکبار ستیز ایران  در حمایت از همه مظلومان جهان بویژه مردم مصر و تونس را نشنوند.

جریان فتنه با اعلام حضور در 25 بهمن ، عملا خود را از مردم جدا کرده و دروغگویی آنها در حمایت از انقلاب و راه امام بیش از پیش آشکار شد. کسانی که روزی  که امام خمینی (ره) آن را یوم الله خواندند را فراموش کرده و 25 بهمن را مطرح می کنند ، دشمنان آرمان امام و ملت هستند و اعتبار و آبرویی   در میان مردم ایران نخواهند داشت.


«توهم» به بنی صدر هم سرایت کرد

ابوالحسن بنی‌صدر که گویا هنوز در توهم سی سال پیش خود به سر می برد و فکر می کند که کسی گوشش بدهکار حرف های اوست، در مصاحبه‌ای که اخیرا با رادیو عصرجدید داشت، درباره اعتراض مردم به حکومت گفت: «شما مردم اگر بیرون بیایید و بایستید و بگویید ما این حکومت را نمی خواهیم و بطور شفاف به حاکمیت جمهور مردم بله بگویید، می بینید که پیروز خواهید شد! ... اگر این هنر را کردید آنوقت افکار عمومی جهان که آماده است، به شما طور دیگری خواهد نگریست، مطمئن خواهد شد که این حکومت هم سرنوشتی مانند مصر و تونس خواهد داشت.»

این ادعای واهی در حالی است که همین دیروز، میلیون ها ایرانی با حضور در راهپیمایی 22 بهمن بار دیگر به جمهوری اسلامی، «آری» گفتند. در حقیقت جمهوری اسلامی هر سال چندین بار رفراندوم برگزار می کند. رفراندم روز قدس، 9 دی، 22 بهمن و... . اینها همه نشان از همراهی مردم بزرگ ایران با جمهوری اسلامی است. و جای تعجب دارد چرا این حضرات از خواب سی ساله زمستانی خویش بیدار نمی شوند؟

از طرف دیگر بنی صدر گویا فراموش کرده که دست او به خون هزاران نفر از مردم همین کشور آغشته است. پشتیبانی او از اعضای منافقین خلق بود که باعث شد آنها بدترین و شنیع ترین جنایات را انجام دهند. تا جایی که حتی به کودکان مدرسه ای ابتدایی هم رحم نکردند و در دبستان این کودکان بی گناه نیز بمب گذاری کردند. حال چگونه شده که یاد دفاع از حقوق ملت ایران افتاده است؟

به نظر می رسد جریان مرده سبز که دیگر همان مقدار اندک هوادار خود را نیز از دست داده برای احیای مجدد خود از مهره هایی سوخته ای چون بنی صدر نیز استفاده می کند تا شاید بتواند کاری انجام دهد. امام دریغا که همه ش آب در هاون کوبیدن است.

به ما چه ؟

رهبران جنبش سبز از ما خواسته‌اند در روز 25 بهمن به خیابان‌ها بیاییم و از مردم مصر و تونس حمایت کنیم. راستش کمی تعجب کردم. چون هیچ نسبتی بین ما و کشورهای عربی وجود ندارد، زیرا:

1ـ برای ما منافع ملی اصالت دارد و از روز اول که به اصلاحات آری گفتیم،‌برای همین بود که از شعارهای جهان وطنی اقتدار گرایان بیزار بودیم.

2ـ ما با رادیکالیسم اسلامی سر ستیز داریم، زیرا جنبش ردایکالیسم زاده‌ی تفکر اقتدارگرایان ایران است. پس چگونه در حالیکه با اقتدارگرایان سرهمراهی نداریم با مولود این گفتمان همراهی و هماوایی کنیم؟

3ـ مردم تونس به دنبال حجاب، نماز و در پی تقابل با مظاهر مدرنیسم هستند و می‌خواهند نمادهای پیشامدرن را احیاء کنند. درحالی‌که جنبش سبز بر نوسازی مبتنی بر مدرنیسم تکیه دارد، چگونه می توانیم از جنبش مردم ماقبل مدرن حمایت کنیم؟

4ـ نظرسنجی‌های معتبر نشان می‌دهد که اکثر مردم مصر مخالف سیاست‌های آمریکا و دشمن اسرائیل هستند. در حالی‌که ما بر پایه سیاست بین‌الملل‌گرایی، با این‌گونه رویکردها فاصله‌ای جدی داریم. حال می‌خواهیم در راهپیمایی 25 بهمن چه بگوییم آنگونه که من می‌فهمم آن‌چه که علت راهپیمایی اعلام شده با گفتمان جنبش سبز هماهنگی ندارد. مگر این‌که بگوییم با اتخاذ یک تاکتیک بدنبال فشار بر رژیم هستیم که فکر نمی‌کنم این تاکتیک مؤثر بیافتد.

معتقدم باید شجاعانه به چیزهایی که باور داریم استوار بمانیم. این تاکتیک رهبران ما را به مرز رادیکالیسم و مؤلفه‌های پیشامدرن می‌غلتاند. چون حاملان و عاملان جنبش سبز از هویت‌های متکثرند، این تاکتیک بخش عمده‌ای از آن‌ها را وادار به مرزبندی با جنبش ما خواهد ساخت.

از 22 بهمن تا 25 بهمن!

 

میرحسین موسوی و مهدی کروبی نامه مشترکی را در تاریخ 16 بهمن ماه به مصطفی محمد نجار، وزیر کشور، نوشتند و از وی خواستند تا برای اعلام همبستگی با اعتراضات مردمی منطقه و به خصوص مردم تونس و مصر و بنابر اصل 27 قانون اساسی، به آن ها اجازه راهپیمایی در روز 25 بهمن ماه داده شود.

اردشیر راست گفتار در مقاله ای تحلیلی به درخواست موسوی و کروبی در خصوص برپایی راهپیمایی به حمایت از قیام  بیداری اعراب پرداخته و انتقاداتی را بر این در خواست وارد نموده است ،او می نویسد:ظاهر نامه، صرف درخواست برای یک راهپیمایی بر طبق قانون اساسی و در مورد موضوعی خارجی و نه داخلی است، اما همین مقدار نیز نکات و پرسش هایی را پیش می کشد. اولین و  مهم ترین سوال این است که چرا برای اعلام همبستگی با قیام مردم منطقه این قدر دیر درخواست راهپیمایی شده است.

زمانی این دو، درخواست راهپیمایی کردند که قیام مردم تونس مدتها پیش نتیجه داده بود و یازده روز نیز از روز خشم مردم مصر در 25 ژانویه، سه شنبه 5 بهمن ماه، گذشته بود و حکومت حسنی مبارک حاضر شده بود تا در برابر اعتراضات مردمی عقب بنشیند.

گذشته از این، برگزاری راهپیمایی در روز 25 بهمن بعد از آن همه وقایع، چه معنایی می تواند داشته باشد، اگر منظور اعلام همبستگی با مردم تونس و مصر است، آیا بهتر نبود که در همان روزهای خشم و اعتراض مردم تونس یا مصر تقاضای برگزاری راهپیمایی و اعلام همبستگی با آنان شود؟! شاید به نظر برسد که چه فرقی می کند؛ اوایل بهمن یا اواخر آن، منظور اصلی اعلام همبستگی با مردم منطقه است که می توان در 25 خرداد هم آن را انجام داد. البته این حرف درستی است اما باز سوال اصلی سرجای خود باقی می ماند که چرا 25 خرداد یعنی سه روز بعد از 22 بهمن و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، درخواست راهپیمایی شده؟ آیا قصد موسوی و کروبی از درخواستشان، صرف اعلام همبستگی با مردم منطقه است یا منظور دیگری دارند؟  برخی اعتقاد دارند که این دو، با  اعلام راهپیمایی 25 بهمن قصد تقابل با 22 بهمن و راهپیمایی پر شکوه آن را دارند! آیا این باور ، منطبق بر واقعیت نیز است؟

حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضاییه و دادستان کل کشور، در پاسخ به این درخواست موسوی و کروبی به خبرنگاران گفت؛ «اگر واقعاً شخصی انگیزه حمایت از مردم غیور و به پاخاسته مصر و تونس را داشته باشد همراه با حکومت و ملت در روز 22 بهمن در راهپیمایی شرکت می‌کند در حالی که تعیین یک روز دیگر بدان معنی است که این آقایان خود را از صف مردم جدا کرده و ایجاد تفرقه می‌کنند». او با این پاسخ نمره مردودی خود را از سایت کلمه گرفت. معلوم است که نه پاسخ اژه ای و نه نمره مردودی سایت کلمه، هیچ کدام دور از انتظار نبود و همچنان که اژه ای اتهام تفرقه را به «آقایان» وارد کرد، سایت کلمه هم در مقابل او را در آزمون قانون اساسی مردود اعلام کرد. لابد سایت کلمه ملاک و معیاری برای آزمون خود دارد که نمره مردودی به اژه ای و امثال او می دهد، اما با نگاهی به اصل 27 قانون اساسی معلوم می شود که آزادی تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها بدون حمل سلاح مشروط به این شرط شده؛ «مخل به مبانی اسلام نباشد». شاید قضاوت اژه ای به عنوان سخنگوی دستگاه قضاء بر این است که درخواست موسوی و کروبی ناقض وحدت جامعه اسلامی به عنوان یکی از مبانی اسلام است و به این دلیل حکم به مخالفت با درخواست این دو داده است، مگر آن که عبارت «مخل به مبانی اسلام» معنایی خاص داشته باشد و البته تعبیر و تفسیر آن هم به عهده اهل حقوق و قضاء است.

تا اینجای کار که هر دو طرف با اتهام به طرف دیگر در دو سوی جبهه ای قرار دارند که گمان آشتی که سهل است، حتی نمی توان در این وضعیت تصور اندک گفتگویی را بین دو طرف داشت. بخشهایی از بیانیه اخیر موسوی و کروبی به روشنی گویای این وضعیت است، بیانیه ای که همانند آن نامه به صورت مشترک صادر شد. این دو در بیانیه خود می پرسند؛ «آیا دردناک نیست که بعد از گذشت بیش از سی سال از انقلاب، دوباره دغدغه مردم مواجهه با باز تولید همان مناسبات پادشاهی و این بار به نام دین باشد؟» و کمی بعد به این صورت پاسخ می دهند؛ «امروز شرایط سیاسی کشور ازخطر بازتولید مناسبات شاهنشاهی، جز موروثی بودن حکومت چیزی کم ندارد».

آیا به راستی شرایط سیاسی امروز جامعه جز موروثی بودن هیچ تفاوتی با دوران قبل از انقلاب ندارد؟ برای مثال، آیا ایران امروز همانند دوران قبل از انقلاب ژاندارم منافع آمریکا و غرب در منطقه است، یا آن که قوه مقننه فقط ابزاری در دست دولتمردان است و هیچ تقابلی بین قوه مقننه و مجریه دیده نمی شود و نمایندگان مجلس به عنوان نمایندگان ملت زبان انتقاد را بر دولتمردان بسته اند؟

پاسخ به این دست پرسش ها بحث مفصل مقایسه بین قبل و بعد از انقلاب را می طلبد که بسیار طولانی است، اما به هر صورت ، همسان دانستن جامعه امروز با قبل از انقلاب بیشتر متناسب با لحن تند و آتشین و شعاری "بیانیه" است تا آن که گویای تاریخ  واقعی و روند سی و دو ساله انقلاب باشد. از سوی دیگر، بستن چشم و گوش ها بر انتقادها کاری شایسته و عاقلانه نیست و باید از سر انصاف به سستی ها و کاستی ها توجه کرد. باید پذیرفت که حیات و سلامت جامعه در نقد قدرت است تا آن که قدرت از وظیفه اصلی خود برای ایجاد جامعه ای عادل و سعادتمند عدول نکند و خود را همواره در خدمت و برای جامعه و مردم بداند. اما زبان نقد کجا و لحن تند و آتشین موجود در این بیانیه کجا؟

امیر المومنین علی (ع)  می فرمایند؛ «الافراط فى الملامة تشب نیران اللجاج: زیاده‏روى در ملامت و سرزنش، آتش عناد و لجاجت را شعله ور می سازد» (تحف العقول - صفحه 84). از این کلام می توان آموخت که بازار افراط کاری و سرزنش های سنگین تنها نتیجه اش عناد و لجاجت بیشتر و کشاندن جامعه به وضعیتی است که به جای یافتن راه اصلاح، هر طرف تنها در فکر نابودی دیگری است. این وضعیت نه با اصل اصلاح طلبی به عنوان چهارچوب مقبول منتقدین سازگار است و نه با مبنای انقلابی که حتی این دو آن را قبول دارند و به همین دلیل یادآور شعار «برابری، برادری، حکومت عدل علی» در آن روزگار شده اند. البته برخی از منتقدین به وضع موجود، معتقد به عدم امکان داشتن زبان انتقاد اصلاح طلبانه و از سر دلسوزی هستند، اما باید متذکر شد که هنر سیاست، درست در حفظ و تقویت چنین زبانی است و الا لحن و زبان انقلابی که بدون چنین هنری از عهده هر کسی ساخته است. گذشته از این، با کدام زبان و لحن می توان انتظار حفظ و تقویت دست آوردهای انقلاب شکوهمند اسلامی و 22 بهمن 57 را داشت. روشن است که با لحن و زبان انقلابی و آتشین نمی توان این انتظار را برآورده کرد، بلکه تدبیری لازم است تا آب رفته به جوی بازگردد و راه صلاح و اصلاح بر تندخویی و درشت گویی غالب شود.

ثمرات غایی و نهایی پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه)، با گذشت سی و دو سال ،در حال ظهور و بروز است. مقدمات تاسیس و استقرار یک تمدن قدرتمند اسلامی ، با تلاش های جهادگرانه ی ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران، در حال
انجام و اجرا است. تمدن مادی غرب، نمی خواهد اجازه ی شکل گیری چنان تمدن انسانی را بدهد. نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری جانشین بر حق خمینی کبیر(ره) سرگرم شکافتن صفوف دشمنان برای دستیابی به قله های ظفر است. آنان که دل در گرو اسلام راستین، قرآن کریم، انسانیت والا و ایران سربلند دارند باید  با وحدت و صبر و استقامت و روشن بینی، بر اعتبار و اقتدار نظام و رهبری گران قدرش بیفزایند. رفتارهای تفرقه افکنانه ای که جز خصم دیرین، کسی را خوش حال نمی کند، از سوی هر کس که صورت پذیرد، نشان از غفلت های ساده لوحانه یا برنامه ریزی های حساب شده دارد؛ نتیجه ی هر دو ، البته یکی است!


در پایگاه مدافع خاندان هاشمی(بهرمانی نوق) چه خبر است؟

سایت وابسته به آقازاده آشوبگر که به شدت از مواضع انقلابی دکتر محسن رضایی علیه جریان فتنه برآشفته است ، درصدد است تا با درج کامنت هایی به نام مخاطبان ، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام را به دلیل بیان مطالب ارزشی و انقلابی در برنامه «دیروز ، امروز ، فردا» مورد اهانت قرار دهد. سایت «آ» مشهور به سایت آقازاده آشوبگر که در جریان فتنه سال 88 نقش پادوی رسانه ای «م.ه» را بر عهده داشت و به همین دلیل مدت ها فعالیت آن متوقف گردید ، در واکنش به اظهارات صریح دکتر محسن رضایی علیه فتنه 88 و ماهیت آمریکایی این فتنه ، با درج مطلبی، سایت تابناک -نزدیک به دکتر رضایی- را تلویحا" متهم به سانسور کرده و طی مطلبی نوشته است:

«محسن رضایی شب گذشته تک میهمان برنامه "دیروز امروز فردا" بود تا در طول این برنامه ضمن انتشار چند سند در خصوص حوادث پس از انقلاب و دوران دفاع مقدس و مروی بر وقایع آن دوران و خاطراتش، گریزی به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز زد و مواضعی اتخاذ کرد که بخشی از آن متفاوت با گذشته و بخش همسان با مواضع ماه های اخیر دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.با توجه به آنکه سایت تابناک در حرکتی استثنایی امکان رای دادن نظرات به خبر مربوط به دکتر رضایی را برداشته و آینده نیز برای حفظ حرمت این سردار جنگ، از انتشار نظرات مربوطه خودداری میکند، از ببیندگان فهیم درخواست می شود، نظرات خود را در خصوص مواضع ماه های اخیر محسن رضایی، در ذیل این خبر ارسال نمایند تا عیناً برای وی ارسال شود و در جریان با نقدها و دیدگاه هایتان قرار گیرد.»

گفتنی است یکی از شگردهای سایت آقازاده آشوبگر برای هتاکی به نظام و نیروهای انقلابی در جریان فتنه 88 درج کامنت های خودساخته بود که ذیل خبرها و مطالب آن درج می شد. این شیوه سخیف تا بدانجا پیش رفت که این سایت کامنت هایی حاوی اهانت به مقام معظم رهبری نیز منتشر نمود که در زمان خود با افشاگری سایت های ارزشی روبرو شد.سایت «آ» مدتی بود از درج کامنت های خودساخته خودداری می کرد اما مجددا" به همان شیوه سخیف گذشته روی آورده است.

برکناری شهردار به اتهام ارتباط با فتنه گران

برکناری شهردار به اتهام ارتباط با فتنه گران

استاندار یکی از استان های مرکزی ایران در نامه ای به شورای اسلامی شهر ش با استناد به گزارش وزارت اطلاعات مبنی بر ارتباط شهردار این شهر با فتنه گران در خارج از کشور خواستار استعفا یا استیضاح وی شده است....

در گزارش وزارت اطلاعات به جلسه «ن. ح» شهردار شهرستان ش با عده ای از فتنه گران در یکی از کشورهای خارجی اشاره شده است که وی برخی اطلاعات و اخبار داخلی ایران را در اختیار آنها قرار داده است.

شنیده شده است شهردار پس از نامه استاندار استعفای خود را به شورای شهر اعلام کرده است اما اعضای شورا از پذیرش آن خودداری کرده اند.

البته شهردار هم بیکار ننشسته و با برخی از مسئولان کشوری در این خصوص رایزنی کرده است تا از این اقدام استاندار جلوگیری کند اما هنوز موفقیتی بدست نیاورده است.


ح در نهم تیرماه 86 به عنوان شهردار این شهرستان  معرفی و مشغول به کار شده است.

حزب فولکس 6 نفره! به آغوش صهیونیسم پیوست

سازمان مجاهدین در ادامه با اعلام رسمی آغاز فعالیت "شاخه برون مرزی" خود، رسما به جمع گروه های ضدانقلاب خارج‌نشین پیوسته است. اعضای این سازمان در توجیه اقدام خود ادعا کرده اند که مسئولان ایران با انحلال احزاب و سازمان های اصلاح طلب و ایجاد فضای امنیتی امکان هرگونه فعالیت سیاسی و حزبی مستقل و مؤثر را در داخل کشور از همگان سلب کرده اند به همین دلیل تصمیم گرفته ایم شاخه برون مرزی سازمان را فعال کرده و ضمن وفاداری به اهداف و مبانی مرامی و سیاسی سازمان، تا رفع محدودیت ها و موانع تحمیلی در داخل کشور به وظایف ملی، سیاسی و تشکیلاتی خود در خارج کشور ادامه دهیم.

سازمان مجاهدین انقلاب البته در این بیانیه درباره اتهامات مختلف خود توضیحی نداده است.
پیش از آنکه سازمان مجاهدین فعالیت خود را در کنار گروه های خارج نشین آغاز کند، از سوی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) مورد حمایت قرار گرفته بودند.
سازمان مجاهدین خلق در بیانیه ای که مهر ماه در حمایت از سازمان مجاهدین انقلاب و حزب دوقلوی آن (مشارکت) صادر کرد، آورده بود که "ما انحلال جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را اقدامی سرکوبگرانه و کودتائی علیه اصلاح طلبان می دانیم."

در کارنامه حزب مشارکت و سازمان مجاهدین تخلفات متعددی ثبت شده که ایجاد و هدایت آشوب ها، تهیه برنامه ای برای براندازی نظام و ارتباط مالی و سیاسی با سفارتخانه‌های بیگانه بخشی از آن ها اعلام شده است.

گفتنی است، شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «ابوالقاسم صلواتی» روز 20 مرداد سال‌جاری رسیدگی به پرونده کلاسه 88/15423 و 17887/ط/د و ابلاغیه‌های 10/4/88 ریاست قوه قضائیه و با توجه به محتویات پرونده از جمله ادعانامه کیفرخواست 2 شهریور سال 88 دادستان عمومی و انقلاب تهران و تقاضای دبیر کمیسیون ماده 10 قانون فعالیت احزاب و جمعیت‌ها و آرای صادره علیه اعضا و دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب و گزارش 16 مرداد 89 وزارت اطلاعات و با لحاظ مرامنامه و اساسنامه سازمان مجاهدین انقلاب و قانون احزاب، رأی دادگاه را نسبت به انحلال این سازمان صادر کرده بود