اعلام انزجار مردم و رهگذران نسبت به مسببین حادثه صبح 25 بهمن

مردی که در ساعات اولیه صبح امروز 25 بهمن 89 در تلاش برای یک اقدام انتحاری از یک جرثقیل بزرگ ساختمانی در حوالی خیابان شریعتی بالا رفته بود با تلاش نیروهای امدادی، خدمات شهرداری و همکاری مأموران پلیس بدون هرگونه حادثه ای پایین آورده شد. براساس آخرین اخبار، وی که به استعمال و مصرف شدید مواد مخدر اعتیاد داشته و از الکل برای گرم نگهداشتن بدن خود در دمای زیر صفر درجه بالای جرثقیل استفاده می کرده پس از آن که جسارت حلق آویز کردن خود را نداشته در تلاشی ناکام توسط عوامل دستگیر و برای بررسی های بعدی تحویل نیروهای مربوطه گردیده است.

مردم و ماشین های تردد کننده از محل این جریان، با ابراز انزجار از این قبیل اقدامات نابخردانه و سبک، تلاش سران جریان فتنه، رسانه های خارجی و عوامل منحط و منحرف اصلاح طلب داخلی، طی روزهای اخیر برای ایجاد بی نظمی و تحرکات غیرقانونی را عامل اصلی این قبیل اقدامات دانسته و خطاب به مأمورین مستقر در صحنه درخواست برخورد و مجازات سران و عوامل فتنه را می نمودند



 

اظهارات گلشیفته فراهانی درباره جعفر!

اظهارات گلشیفته فراهانی درباره جعفر!
جعفر! ایران است و مشکل او هم در ایران ولی این محدود به ایران نخواهد شد! مانند سلول سرطانی مشکل جعفر مشکل همه دنیاست ! مشکل همه فیلم سازها و مشکل همه هنرمندان است . بنا بر این همان شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند . . .
گلشیفته فراهانی که پس از رفتن از ایران در فیلم های هالیوودی به ایفای نقش پرداخته و موفق به کشف حجاب شده بود! در مصاحبه با شبکه ی صدای امریکا در فرانسه ، به دفاع از جعفر پناهی پرداخت .
به گزارش صراط نیوز فراهانی در حمایت از این فیلم ساز وابسته به غرب به VOA گفت : من نمی دانم مشکل کجاست؟ مشکل هست و همه دنیا را در بر می گیرد، امروز مثل 50 سال گذشته نیست که هرکس به فکر کشور خودش باشد .
وی که قصد داشت به شدت خود را احساساتی نشان دهد ادامه داد: جعفر! ایران است و مشکل او هم در ایران ولی این محدود به ایران نخواهد شد! مانند سلول سرطانی مشکل جعفر مشکل همه دنیاست ! مشکل همه فیلم سازها و مشکل همه هنرمندان است . بنا بر این همان شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند . . .
این بازیگر پاریس نشین در ادامه در جمله ای زیبا! افزود: ما از هم جدا نیستیم اگر کسی مشکل دارد اگر کسی در زندان است اگر کسی ناراحت است و اگر کسی گرسنه است عدم آزادی عدم آزادی کره زمین است!
گفتنی است گلشیفته فراهانی با حضور در سینمای هالیوود و بازی در یک فیلم به ایفای نقش یک مسلمان تروریست پرداخت .
پیش از این در افتتاحیه جشنواره بین المللی فیلم فجر مسعود کیمیایی به دفاع از جعفر پناهی پرداخته بود .
لازم به ذکر است جواد شمقدری معاون وزیر ارشاد چندی پیش در دفاع از گلشیفته گفت: اگر فراهانی مشکلی از لحاظ حقوقی و قضایی نداشته باشد؛ نباید نگران ورود به ایران باشد که در پی همین اظهارات این بازیگر هالیوود از شمقدری تقدیر کرد .

نحوه‌برخورد با مطیوعات‌ونشریات زرد

نحوه‌برخورد با مطیوعات‌ونشریات زرد
مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد درخصوص نحوه برخورد با نشریان زرد گفت: نشریاتی که مسیر درآمدزایی و تجارت را در اولویت قرار دهند، پرونده آنها به هیئت نظارت بر مطبوعات ارجاع می‌شود.
  سید احسان قاضی‌زاده در گفت‌وگو با فارس درباره وضعیت نشریات زرد و عدم رعایت بسیاری از حدود اخلاقی و هنجاری جامعه در قالب تصاویر نامناسب و مطالب زننده از سوی این دسته از نشریات اظهار داشت: با مسئولان این دسته از مطبوعات و نشریات جلسات متعددی را برگزار کرده‌ایم و مسئولان آنها دیدگاه‌های معاونت مطبوعاتی و وزارت ارشاد را به‌صورت کاملا شفاف می‌دانند و به‌صورت موردی نیز وزارت ارشاد نکات لازم را به آنها متذکر می‌شود.

وی خاطر‌نشان کرد: در حال انجام دادن یک بازنگری مجدد در‌خصوص نشریات زرد و عامه‌پسند هستیم؛ در روند حرکت این دسته از نشریات اگر تذکرات و یادآوری‌ها مثمرثمر نباشد، پرونده آنها به هیئت نظارت بر مطبوعات ارجاع می‌شود البته باید توجه داشت که وزارت ارشاد در هیئت نظارت بر مطبوعات تنها صاحب یک رأی است و تعیین تکلیف نهایی نشریات متخلف منوط به رأی نهایی هیئت نظارت خواهد بود.

قاضی‌زاده با بیان اینکه معاونت مطبوعاتی تعامل لازم را با تمام نشریات دارد، خاطر‌نشان کرد: تمام نشریات کشور دیدگاه‌های وزارت ارشاد را می‌دانند و هیچ نشریه‌ای نمی‌تواند مدعی شود که به طور مثال در انعکاس فلان مطلب یا تصویر، شرایط و ضوابط لازم از سوی وزارت ارشاد به آنها ابلاغ نشده است.

مدیر‌کل مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی معاونت مطبوعاتی با تذکر اینکه بسیاری از موارد و تذکرات به نشریات و مطبوعات رسانه‌ای نمی‌شود، تصریح کرد: معتقدیم که کار باید سازنده باشد و اثرگذاری لازم را داشته باشد اما طبعا اگر کار به جایی برسد که این روند تعاملی و اصلاح و ر


بیانیه جدید میرحسین موسوی به مناسبت 25 بهمن

بیانیه جدید میرحسین موسوی به مناسبت 25 بهمن
 
آگاه باشید برای دستیابی به دموکراسی باید هزینه کرد. مگر نشنیدید که پیر ما، سعید حجاریان فرمود «اصلاحات نیاز به خون دارد» ؟! بنابراین برای رسیدن به «مردم سالاری» واقعی چاره ای نیست جز این که عده ای از «مردم» قربانی این راه شوند...

طنز: میرحسن موسوی طی بیانیه جدیدی مردم را به راهپیمایی امروز فرا خواند. متن کامل بیانیه او بدین شرح است:


به نام سبزی

ملت بزرگ و شریف ایران!

 

آیا نمی بینید عده ای از هم میهنان «صلح طلب» شما در برخی از خیابان های تهران دست به شورش زده اند؟

آیا نمی بینید جوانان تیتیش مامانی و جیگر بالای شهر پایتخت، دست در دست هاپی جان هاشان به خیابان ها ریخته اند؟

آیا نمی بینید تعدادی از وطن پرست ترین ایرانی های مقیم خارج از کشور، که در نیویورک و لس آنجلس و لندن و… زندگی می کنند این روزها آرام و قرار ندارند؟ درست است که آنها در ایران زندگی نمی کنند اما قلب هاشان تنها و تنها به عشق «وطن» تالاپ و تلوپ می کند.

پس کجایید شما؟!

ای مردم لرستان ! خوابید یا بیدار؟

بابا ناسلامتی داماد شماییم ها!

مردم غیور آذربایجان!

شما دیگر چرا؟ من که دیگر فرزند همان آب و خاکم!

ای مرده شور ریخت تان را ببرید که هیچ دوست و فامیل و آشنا سرتان نمی شود


تعجب می کنم از شما مردم که راحت نشسته اید و انگار نه انگار است که ما داریم با شما حرف می زنیم. ما الان جمعیت بسیار بسیار زیادی هستیم. خیلی زیاد. خیلی خیلی زیاد. قول می دهم اگر شما چند نفر هم با ما باشید می توانیم این نظام سراسر دروغ را «بارانداز» کنیم. بعد هم فتیله پیچ و ضربه فنی. و نظام، فرت.

 

سبزی های عزیز!

بدانید راه دراز و پر پیچ و خم «دموکراسی» جز با «آنارشیسم» ممکن نیست. آنارشیسم و هرج و مرج، مقدمه ی رسیدن به دموکراسی است. این شعار مزخرفی که «دموکراسی نیازمند فرهنگ سازی است» از آن مسائلی است که غربی ها به خورد ما داده اند تا ما هیچ وقت دست به شورش نزنیم. ما باید یک تعریف جدید و بومی از دموکراسی تولید کنیم. چه کسی گفته دموکراسی یعنی «اکثریت»؟ دموکراسی یعنی «اقلیت صاحب قدرت و ثروت». دموکراسی یعنی ما. «مردم» هم یعنی طرفداران ما. مابقی جوات موات هایی هستند که هیچ عقل و شعوری از خود ندارند. اگر عقل و شعور داشتند که به احمدی نژاد رای نمی دادند!

جوان های اغتشاش طلب من!

آگاه باشید برای دستیابی به دموکراسی باید هزینه کرد. مگر نشنیدید که پیر ما، سعید حجاریان فرمود «اصلاحات نیاز به خون دارد» ؟! بنابراین برای رسیدن به «مردم سالاری» واقعی چاره ای نیست جز این که عده ای از «مردم» قربانی این راه شوند. «جامعه ی مدنی» سیری چند؟! ما برای رسیدن به قدرت، نیازمند یک «جامعه ی زدنی» هستیم نه مدنی.

 

طرفداران عزیز و شورشی من!

یقین بدانید روی عهدمان با شما استواریم و تا آخر راه در کنار شما خواهیم ماند. درست است که در خانه های مجلل خود نشسته ایم و از آن جا جنب نمی خوریم، اما این دلیل نمی شود که بیکار باشیم. به شدت در حال فعالیت ایم. بیانیه می دهیم. با خودمان مصاحبه می کنیم. و از همه مهم تر رهبری شما را بر عهده داریم. آیا فکر می کنید ارزش بیانیه دادن ما، کمتر از خیابان ریختن شماست؟ اصلا اگر ما بیانیه ندهیم و مصاحبه نکنیم که شما نمی توانید به خیابان ها بریزید و شورش کنید!

سخن آخر این که ای مردم دموکراتیک سبز! 

به خیابان ها بریزید. اعتراض کنید. شورش کنید. و حتی اگر شد بمیرید. چه بهتر. به هیچ وجه نگران مراسم ختم هم نباشید. مردن از شما ، مراسم ختم گرفتن از ما.



 

خطای تحلیلی جریان فتنه در اعلام راه پیمایی 25 بهمن و عواقب آن

خطای تحلیلی جریان فتنه در اعلام راه پیمایی 25 بهمن و عواقب آن

در تحلیل یک پدیده، رویداد، گفتمان، حرکت اعتراضی، جنبش اجتماعی، انقلاب و... می‌بایست به مجموعه شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، منطقه‌ای و بین‌المللی که زمینه‌ی وقوع آن را مهیا ‌نموده است، ارتباطات و رابطه ساختار، بخش‌ها و اجزاء مختلف پدیده و بستری که پدیده در آن به وقوع پیوسته نگریسته شود.

  عدم توجه به نکات ظریف فوق‌الذکر موجب خطا در تحلیل و به تبع خطا در تصمیم‌گیری، سیاست‌گذاری، تدوین تاکتیک‌ها، اجراء عملیات و در نهایت عدم حصول نتایج مدنظر خواهد شد.

   در پی انتشار اخبار و تصاویر خبری مربوط به قیام مردم تونس و مصر علیه حکام ظالم و سرسپرده‌ی خود، دست‌اندرکاران و سردمداران جریان فتنه با مشاهده این اخبار و تصاویر خبری، دچار خطای در تحلیل شده و وضعیت جامعه مصر را با جامعه ایران یکسان فرض کرده و با این تصور شتابزده اقدام به صدور بیانیه‌ای نموده و طی آن به بهانه‌ی حمایت از حرکت مردم مصر و تونس برای روز 25 بهمن ماه اعلام راه‌پیمایی نمودند.

    این درحالی است که حامیان غربی جریان فتنه که به درستی از اوضاع و احوال منطقه‌ی خاورمیانه و حکومت‌های موجود در آن آگاهی دارند، با توجه به ایجاد فضای انقلابی در سطح منطقه به ویژه کشورهای عربی و تمایل ساکنین این کشورها برای ایجاد تغییر در حکومت‌های دست‌نشانده غرب و رهایی از سلطه‌ی آمریکا، سعی نمودند با بهره‌گیری از این فضا، سردمداران و حامیان جریان فتنه در داخل ایران که به دلیل عدم اقبال مردم به آن‌ها، دچار رخوت، یأس و سرخوردگی شده‌اند را، مجاب نمایند که جامعه ایران نیز همانند جامعه مصر آماده تحول و تغییر است، صرفاً به یک محرک، یک جرقه و یک گروه پیشتاز نیاز دارد. کافی است بیانیه‌ای صادر شود و در آن از طرفداران جنبش به اصطلاح سبز خواسته شود تا در یک روز خاص، در یک مکان خاص و در یک ساعت خاص تجمع نمایند. بقیه مراحل این خیزش توسط مردم پیگیری خواهد شد.

 

   متأسفانه طرفداران و سردمداران جریان فتنه به ویژه کروبی و موسوی که مدعی هوشمندی، شعور و درایت بالای سیاسی هستند، این بار نیز فریب تبلیغات القائی حامیان خارج نشین جریان فتنه را خورده و درست همان‌گونه که بیگانگان طراحی کرده‌ بودند، نعل به نعل اقدام به اجرایی نمودن طرح آنان نمودند.(یکی از روزنامه نگاران اصلاح طلب در ایران به جرس می گوید : مسلما پیروزی جنبش اعتراضی مصر تاثیر مستقیم بر جنبش سبز خواهد گذاشت. حالا عطش مردم برای مشاهده تغییرات در کشورشان بیشتر می شود. حالا آنها می دانند که تنها نیستند. می دانند که جهان چشم انتظار اعتراض آنها خواهد بود. می دانند که خاورمیانه در حال تحول است و زلزله دموکراسی پایه های سست حکومت های اقتدارگرا را فروخواهد ریخت"

      آن‌ها حتی یک لحظه به این نیندیشیدند که شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی جامعه مصر با جامعه ایران متفاوت است، بیش از 90 درصد جامعه مصر از حکومت حسنی مبارک به دلایل مختلف از جمله ارتباط با اسرائیل متنفر بودند و هستند، این حکومت را مایه‌ی ننگ خود در میان اعراب و مسلمان می‌دانند.

   این درحالی است که در جامعه ایران به رغم وجود برخی نارسایی‌ها و اشکالات، بیش از 90 درصد مردم طرفدار نظام اسلامی هستند، این مطلب را در راه‌پیمایی روز 22 بهمن ماه سال جاری نشان دادند.

   حکومت مبارک محصول یک کودتا بود که توسط انورسادات انجام و توسط حسنی مبارک تداوم یافت. اما نظام ج.ا.ا محصول یک انقلاب اسلامی و مردمی با دهها هزار شهید و جانباز است.   

   حکومت مصر در میان کشورهای جهان به ویژه کشورهای عربی و به خصوص کشورهای اسلامی به یک حکومت آمریکایی، اسرائیلی و خائن به آرمان‌های مردم فلسطین اشتهار دارد. این در حالی است که حکومت ج.ا.ا در میان کلیه‌ی کشورهای جهان، اعم از مسلمان و غیرمسلمان به یک کشور مستقل، حامی ملل آزاده، مخالف دول استعمارگر به ویژه آمریکا و اسرائیل شهرت دارد.

   حامیان و سردمداران داخلی جریان فتنه در تحلیل اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه ایران، دچار یک خطای استراتژیک شده‌اند که نتیجه‌ی آن را در چند محور می‌توان پیش‌بینی کرد:

1ـ اضمحلال بیش از پیش جریان فتنه؛

2ـ تشدید سرخوردگی اندک طرفدارانی که هنوز امید به بازگشت این جریان در قالب جنبش سبز به عرصه‌ی سیاسی، اجتماعی کشور دارند؛

3ـ یأس و ناامیدی حامیان خارج‌نشین سردمداران فتنه و رویگردانی آن‌ها از این مردگان سیاسی؛

4ـ ایجاد انگیزه در مسئولان نظام برای تسریع در برخورد قانونی با سردمداران و عوامل اصلی جریان فتنه به اتهام خیانت به کشور و نظام ج.ا؛

5ـ کاهش احتمال پذیرش مجدد چهره‌های حامی جریان فتنه (حتی چهره‌های معتدل و میانه‌رو) از سوی مردم؛

 در خاتمه باید به این نکته اشاره کرد که مردم فهیم، هوشمند و مؤمن ایران اسلامی، همانند یکسال و نیم گذشته، با عدم توجه به فراخوان سردمداران فتنه به انجام راه‌پیمایی در حمایت از مردم تونس و مصر در روز 25 بهمن‌ماه، مهر خفت و ننگ ابدی را بر پیشانی آنان و حامیان خارج‌نشین‌نشان خواهند زد.


رد پای ۲ زن برای ترغیب کروبی در ایجاد پروژه ۲۵ بهمن

پروژه ۲۵ بهمن کروبی و موسوی که به جز استقبال صهیونیست ها و ریگی و رجوی، هیچ کس به آن اعتنا نکرده از جانب وابستگان حلقه ماسونی- صهیونیستی جرس به موسوی و کروبی سفارش داده شده است.

مسیح علی نژاد و جمیله کدیور در ماموریتی از قبل طراحی شده برای کمک به اسرائیلی ها که این روزها در باتلاق تحولات مصر دست وپا می زنند، با کروبی تماس می گیرند و از او خواهش می کنند تا بعد از ۲۲ بمهن، یک راه پیمائی اعتراضی در تهران تدارک ببیند.

کروبی هم می پذیرد تا در این پروژه، صهیونیست ها را کمک کند.با این حال در میان منافیقن و ضدانقلاب اختلاف جدی ایجاد شده است.

از یک سو محمد خاتمی جمعه شب با انتقاد شدید از موسوی و کروبی گفته است: راهپیمایی ۲۵ بهمن بازی دو سر باخت است. بر فرض محال اگر نظام مجوز بدهد در مقام قیاس ما در سراسر کشور حتی یک دهم جمعیتی را که روز ۲۲ بهمن در تهران به خیابان آمد نمی توانیم بیاوریم و این به شدت به ضرر ماست». در همین رابطه رسانه های ضدانقلاب از خاتمی خواستند که هرچه زودتر موضع خود را علنی کند.
همچنین جریان نفاق نیز از داخل با اختلافات جدی مواجه است.از یک سو حزب منحل شده و ضدانقلاب مشارکت بیانیه می دهد که ما به دنبال براندازی نیستیم و از سوی دیگر شورای هماهنگی سبزها و رسانه ها وابسته به ضدانقلاب می نویسند که مشارکت سخنگوی ما نیست و چند روز بعد جوانان مشارکت در بیاینه ای جداگانه تلاش می کنند خود را همراه طیف اصلی نفاق نشان دهد و بر مواضع رادیکالتر تاکید می کند.


تاریخ دقیق پیدایش جنبش سبز

تصویر/ تاریخ دقیق پیدایش جنبش سبز

حاشیه نمایش فیلمی درباره حوادث پس از انتخابات

دیشب سینمای رسانه ها مستقر در برج میلاد یکی از داغ ترین شبهای خود را در جشنواره بیست و نهم فیلم فجر گذراند.

دیشب سینمای رسانه ها مستقر در برج میلاد یکی از داغ ترین شبهای خود را در جشنواره بیست و نهم فیلم فجر گذراند.تا لحظاتی پیش از آغاز فیلم "پایان نامه" اثر حامد کلاهداری که تنها یک فیلم دیگر را در کارنامه کارگردانی خود دارد،سالن اصلی برج میلاد صندلی های خالی زیادی داشت اما با خاموش شدن چراغ ها کم کم تقریبا اکثر صندلی های سالن پر شد.
کم نبودند تماشاگرانی که از قبل موضوع فیلم کلاهداری را می دانستند؛ فیلمی که پیش از این حرف و حدیث ها و تبلیغات منفی فراوانی علیه اش به میان آمده بود. داستان مانند فیلم "گزارش یک جشن" حاتمی کیا به حوادث پس از انتخابات اشاره داشت با این تفاوت که کلاهداری به صراحت به آن موضوعات می پرداخت و مانند حاتمی کیا در لفافه و با زبان ایما و اشاره سخن نمی گفت. از میانه فیلم یا نه اگر درست تر بگوییم از همان اوایل فیلم و با به میان آمدن موضوعات سیاسی جو سالن ابتدا با سر و صدای جزئی و بعد با کف و سوت و در نهایت با تقلید صدا از حیوانات مختلف کمی به هم ریخت تا جایی که وقتی در یکی از سکانس ها کارگردان در نقش یکی از شخصیت های فرعی وارد فیلم شد آن قدر سر و صدا زیاد شد که صدای فیلم مفهوم نبود. طیف خاصی از تماشاگران در هر بخشی از فیلم، هر گاه از زبان بازیگران جملاتی مخالف نظر آن طیف به زبان می آمد بلافاصله شروع به سر و صدا می کردند اتفاقی که تقریبا در این دوره از جشنواره به کاملا بی سابقه بود.
پس از نمایش فیلم سالن کنفرانس مطبوعاتی به صورت کامل پر شد و بسیاری از خبرنگاران سر پا کنفرانس را دنبال می کردند. نوع برخورد برخی از خبرنگاران در هنگام پخش فیلم در وهله اول واکنش تند تیم سازنده را در پی داشت به طوریکه در ابتدای جلسه سوال شد که اساسا رسانه ها چه قضاوتی می توانند درباره فیلمی که به درستی دیده نشده است داشته باشند و در ادامه حتی برخی خبرنگاران برخی این نوع برخوردها را تقبیح کردند.
کلاهداری با بی منطق دانستن سر و صدا و هو کردن فیلم در هنگام پخش گفت که اکران بهترین فیلم ها را می شود با سازماندهی کردن تنها هفت نفر به هم زد. حامد کمیلی و بهاره افشاری نیز نسبت به این برخورد مطبوعاتی های معترض به شدت موضع گرفتند. مریم کاویانی نیز که در سالن حضور داشت درباره این مساله اظهار نظر کرد و گفت فکر می کردم که اهالی هنر ما بهتر از این برخورد کنند.
بر خلاف آنچه که پیش بینی می شد کنفرانس مطبوعاتی در شرایط آرامی برگزار شد و برخی از خبرنگاران تنها به جای سوال نظریات خود را در ارائه داده بودند.روح الله شمقدری تهیه کننده هم اشاره ای به ساخت فیلم کرد و گفت زمانی قرار است اپوزوسیون فیلم بسازد کار ساده است و پز مخالفت هم حفظ می شود اما اگر بخواهیم در حمایت از نظام فیلم بسازیم آن وقت است که همه چیز مشکل می شود.


تکذیب و برائت جویی امنای صنف طلافروشان تهران از همراهی با جریان

یک وبلاگ خبری مربوط به گروهک مزدور منافقین، با انتشار یک خبر جعلی، از تلاش جمعی از طلافروشان تهران برای تظاهرات و راهپیمایی در ۲۵ بهمن خبر داده است.

اخبار ما حاکیست که امنای صنف طلافروشان تهران اعلام کرده اند که چون به طور رسمی و قانونی راهپیمایی ۲۲ بهمن  مورد تأیید نظام می باشد و از طرفی مردم انقلابی در این راهپیمایی در شعارهای خود به نفع مردم مصر و سرنگونی حسنی نامبارک هم فریاد برآورده اند؛ لذا برگزاری هرگونه تجمع غیرقانونی و اعلام همراهی اعضای این صنف با هرج و مرج طلبان تکذیب شده و حتی این صنف از مراجع قضایی می خواهد با این اخلال گران برخورد قضایی و کیفری صورت گرفته و مسببان آن را به دار مجازات برسانند.

ضمناً سایر اصناف و کسبه تهران نیز با مواضع مشابهی از هرگونه همراهی با جریان فتنه و به خصوص با ضدانقلاب داخلی (خاتمی، کروبی و موسوی) و ایادی خارجی و فراری (سازمان مجاهدین انقلاب و منافقین و...) ابراز برائت و بیزاری داشته اند.

آخرین تلاش های یک جریان مرده + تصویر

تنه گران که با بیانیه دعوت به راهپیمایی 25 بهمن در حقیقت تلاش دارند آخرین تیر خود را برای نشان دادن زنده بودن به اصطلاح جنبش خود در چله کمان قرار دهند در حالی برای جمع کردن تعدادی محدودی هوادار دست و پا می زنند که از کوچکترین محبوبیتی برخوردار نیستند و برای هوادارن بی شمار اما نامرئی خود بیانیه می دهند و مصاحبه می کنند. خبرنگار بولتن نیوز شب گذشته از مناطقی همچون سعادت آباد، شهرک غرب، شهرک اکباتان و . . . کسب اطلاع کرد که فتنه گران شب نامه های وسیعی را در این مناطق برای دعوت مردم به حضور در اجتماع 25 بهمن پخش کرده اند .

توزیع وسیع این شب نامه ها در حالی صورت می گیرد که حتی هواداران سابق جنبش سبز و سران فتنه هم کمترین وقعی به گفته ها و اظهارات شیخ مهدی کروبی و میر حسین موسوی نمی گذارند . اما خود این توزیع هم از چند جهت حائز اهمیت است :

نکته اول در این رابطه این است که جنبش سبز درحال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است و در این راه از هیچ تلاشی مضایقه نمی کند. آنها خوب می دانند اگر در 25 بهمن مانند دعوت های قبلی با استقبال مردمی روبرو نشوند مطئنا پایان حقیقی جنبش رقم خواهد خورد و در همین راستا تمامی تلاششان را می کنند که حداقل با 200 نفر در روز 25 بهمن در هر کجایی از مسیری که اعلام کرده اند حضور پیدا کنند تا بتوانند خودی نشان دهند. اما تجربه های مشابه بعد از 9 دی پارسال نشان داده است که این امر محقق نمی شود چون مردم اینها را با همه وجود رد کرده اند.

نکته دوم برخورد جالب ساکنین مناطقی مختلف تهران بوده است که در چند روز گذشته با مشاهده افرادی که قصد دارند بر خلاف مصالح نظام و بر خلاف جریان ملت برای شرکت در اجتماع 25 بهمن تبلیغ کنند با اطلاع به مراجع انتظامی از فعالیت آنها جلوگیری کرده اند.

نکته سوم ترس و وحشت جنبش سبز از عدم استقبال معدود هوادارانشان است که دست به چنین کاری زده اند. آنها خوب می دانند که دیگر در بین مردم جایگاهی ندارند. وقتی به میزان جمعیت اجتماعات این جنبش با نگاه تحلیلی بنگریم به نکته مهمی پی خواهیم برد که بعد از هر تجمع و فراخوان تعداد مشهودی از افراد حاضر، ریزش کرده اند و هر تجمع با استقبال کمتری مواجه شده است. از این رو سران فتنه بر این باورند که باید مردم تحریک شوند و یاس و ناامیدی در دل آنها جوانه بزند.هرچند سران فتنه در این امر نیز ناموفق بوده اند. زیرا اگر آنها می توانستند با چنین رفتارهایی مردم را ناراضی جلوه دهند مطمئنا آغاز هدفمندی یارانه ها بهترین فرصت ممکن بود که سیاست های فتنه انگیز جنبش سبز در عرصه تحول عظیم اقتصادی هم شکست خورد. آنها تمام تلاش خود را به کار بسته بودند که همزمان با هدفمندی یارانه های و گران شدن قیمت بنزین و بعضی اقلام دیگر مانند نان، مردم را بخروشانند اما باز هم بصیرت مردم انقلابی ایران به کمکشان آمد و این بار هم دست فتنه گران برای مردم رو شد و آنها دست در دست هم به یاری دولت خدمتگزار شتافتند.

نکته چهرم و آخر هم اینکه مردم سلحشور ایران در سی ودومین سالگرد تولد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بار دیگر برگ زرینی بر دفتر این انقلاب رقم زندند و به جهانیان و دشمنان داخلی و خارجی اثبات کردند که حتی پس از گذشت 32 سال همچنان بر آرمان های بنیان گزار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) پایبند هستند و در راه ثبات نظامشان در برابر تمامی دشمنان با سلاح بصیرت ایستادگی خواهند کردو همین حضور هم مهر باطل دیگری بود بر اندیشه کسانی که در سر سودای فروش آرمان های این نظام را می پروراندند.



بازی فتنه سبز در پازل موساد

جریان فتنه در حالی شعار حمایت از مردم مصر سر می دهد که میرحسین ، هم در جریان انتخابات و هم پس از آن ،بارها از گره زدن سیاست خارجی ایران به مسئله فلسطین و لبنان انتقاد کرده بود.  

سرعت زلزله عظیمی که دو حکومت مستبد و وابسته به امریکا را در خاورمیانه ساقط ساخت آنقدر شدید بود که سیا، موساد و دستگاه جاسوسی انگلستان را از تحلیل حوادث و مدیریت مهندسی شده این رخدادها جا گذاشت.
حکومت مصر به عنوان مهم‌ترین دلگرمی رژیم صهیونیستی در خاورمیانه و یکی از قوی‌ترین رژیم‌های عربی کمتر از سه هفته توسط اسلامگرایان فتح شد. این رخدادها به قدری سریع اتفاق افتاد که سایر گزینه‌های نزدیک به غرب و امریکا همچون سلیمان و البرادعی نیز نتوانستند در برابر مردم عرض اندام کنند و در این خلأ بی‌مسئولی کشور مصر جای پایی برای خود باز کنند.

موازی‌سازی خبری برای انحراف اذهان
سیاست ایالات متحده طی سال‌های گذشته در وقایع ناخوشایند (از نگاه آنان) همیشه اینگونه بوده که سعی کرده با خبرسازی موازی رسانه‌ها و اذهان مخاطبین جهانی را از آن رویداد متوجه قضیه دیگری کند. به عنوان مثال هرگاه اسرائیل طی یکی دو دهه اخیر یک جنایت جدید را علیه ملت فلسطین‌‌ آغاز کرده امپراتوری رسانه‌ای امریکا و غرب با ساختن خبرهای موازی تمام تلاش خود را به‌کار بردند که ذهن آزادیخواهان جهانی را از این جنایات متوجه قضایای دیگری کنند. در جریان تحولات دو سه هفته اخیر شاخ آفریقا نیز که از تونس آغاز شده و به مصر رسید و هم اکنون به سایر کشورها سرایت کرده است و چنانچه با همین سیر پیش برود در عرض چند ماه اکثریت حکومت‌های خودکامه منطقه را در سونامی خود غرق خواهد کرد همین راهبرد مورد استفاده قرار گرفت. تنها راه غرب این بود که رویدادی شبیه همین اتفاقات که ظاهراً شبیه همین نهضت‌ها و اعتراض‌ها اما از نگاه محتوایی بر خلاف آن و در حمایت از غرب و غربگرایان است خلق کنند تا با بزرگنمایی رسانه‌ای که تخصص دیرینه آنان است به یکباره نگاه همه دوربین‌های جهانی را ازخیزش اسلامی منطقه برگردانند و آن خبر را به دغدغه اول جهان تبدیل سازند. پس از آزمایش گزینه‌های متعدد توسط امریکا آخرین برآورد آنان ایران بود تا با استفاده از فتنه غربگرایان سبز که اتحادی نانوشته با اهداف آنان در منطقه دارند، بتوانند این سناریو را عینیت بخشند. بدین گونه بود که به یکباره دو تن از سران فتنه با درخواست از وزارت کشور خواستار اخذ مجوز برای اعلام حمایت از مردم مصر و تونس شدند. نکته قابل تأملی که ثابت می‌کند این توطئه در هماهنگی با خارجیان بسته شده این است که بالغ بر سه هفته از نهضت مردم مصر می‌گذشت و قاعدتاً می‌بایست خیلی زودتر از این، دو نفر فوق درخواست صدور مجوز برای این اعلام حمایت می‌کردند اما ظاهراً عوامل پشت صحنه این تجمع در برآورد زمان به نتیجه رسیدن تحولات مصر دچار اشتباه مفرط شدند. آنان چند روز بعد از سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را برای این امر انتخاب کردند تا حضور میلیونی مردم در یوم الله 22 بهمن، تجمعی که رویای آن را دارند زیر سؤال نبرد. بی شک آنان فکرش را هم نمی‌کردند که حکومت مبارک با این اقتدار حتی سه هفته نیز نتواند در مقابل سیل اعتراض مردمی مقاومت کند و در این اقیانوس عظیم غرق شود؛ آن هم دقیقاً در روزی که بزرگ‌ترین جشن ملی ایرانیان و بزرگ‌ترین انقلاب دینی در جهان به وقوع پیوسته؛ موضوعی که فقط می‌توان آن را با «سنت لایتغیر الهی» تفسیر کرد.

اسنادی از هماوایی غرب و فتنه‌گران
شواهد و اسنادی که این همگرایی و هماوایی بین فتنه‌گران و غرب را باورپذیرتر می‌کند، شاید در این مقال نگنجد که به عنوان نمونه به چند مورد آن اشاره می‌شود: اسنادی که الجزیره به‌تازگی در مورد مراودات محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با اسراییلی‌ها برملا کرده و کمک مالی 50 میلیون دلاری او با مأموریت از طرف امریکا به موسوی را افشا می‌کند، سندی از این همگرایی مشترک است. جریان فتنه در حالی شعارحمایت از مردم مصر را سر می‌دهد که میرحسین و جریان فتنه هم در تبلیغات انتخاباتی و هم پس از آن بارها از گره زدن سیاست خارجی ایران به مسئله فلسطین و لبنان انتقاد کرده بودند اما پس از تحولات اخیر به‌منظور هم‌افزایی پنهان مبارک و انتقال دادن مرکز توجه‌ها از مصر به ایران، شعار «نه غزه نه لبنان» را به «هم مصر هم تونس» تغییر دادند. پس از آنکه سخنگوی کاخ سفید در واکنش به حمایت جمهوری اسلامی از انقلاب مردم مصر، جمهوری اسلامی را به سرکوبگری متهم کرد، وزیر امور خارجه رژیم حسنی مبارک هم اظهارات «رابرت گیبس» را تکرار کرد. «احمد ابوالغیط» در جمع خبرنگاران، مسئولان ایرانی را به «پرت کردن حواس مردم از نبود آزادی در ایران» متهم کرده و سخنان مقامات ارشد کشورمان در حمایت از انقلاب مردم مصر را دخالت در امور این کشور نامیده بود. سایت جرس در خبری به نقل از مشاور امنیت ملی رئیس جمهور امریکا با اشاره به تلاش سران فتنه برای راه‌اندازی راهپیمایی در 25 بهمن به بهانه حمایت از مردم مصر و تونس و مخالفت وزارت کشور با صدور مجوز در این خصوص نوشت: حکومت ایران چیزی را برای مردم غیرقانونی می‌داند که ادعا می‌کرد برای مردم مصر شرافتمندانه است. رابرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید در واکنش به حمایت ایران از انقلاب مردم مصر عنوان کرد: حکومت ایران باید به مردم اجازه دهد تظاهرات مسالمت‌آمیز برگزار کنند. جالب اینکه مهدی کروبی نیز در مواضع مشابهی گفته بود: عدم صدور مجوز از سوی نظام در خصوص راهپیمایی 25 بهمن نشانگر فریبکاری در حمایت از مردم مصر و تونس است. تام‌دانیلون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری ایالات متحده با صدور بیانیه‌ای از حکومت ایران خواست به مردم این کشور اجازه دهد همانند معترضان مصری از حق جهانی برگزاری اجتماعات مسالمت‌آمیز، تظاهرات و ارتباطات برخوردار شوند.

غرب در این سناریو به دنبال چیست؟
طی چند روز گذشته بار دیگر رسانه‌های غربی همانند روزهای پیش از انتخابات با تمام قوا به صحنه آمده‌اند تا شاید بتوانند اگر شده چند هزار نفری از مردم را به خیابان‌ها بکشانند و با مخابره تصاویر آنان به جهان بتوانند چهره شکست خورده خود را در نزد افکار عمومی مسلمانان ‌ بازسازی کنند و وانمود کنند هنوز هستند کسانی که در خاورمیانه با آنان همراه هستند.


کمیته حقوقی موسوی در چنگال منافقین

کمیته حقوقی موسوی در چنگال منافقین

بررسی ارتباطات اعضای کمیته حقوقی ستاد میرحسین موسوی بیانگر ارتباطات نزدیک این کمیته با منافقین بوده است.  

بررسی ارتباطات اعضای کمیته حقوقی ستاد میرحسین موسوی بیانگر ارتباطات نزدیک این کمیته با منافقین بوده است.
،یکی از اعضای این کمیته وحید طلایی و از فعالین کمیته آسیب دیدگان ستاد میرحسین موسوی بوده است که ارتباط نزدیکی با محمد صالح نقره کار(خواهر زاده زهرا رهنورد) داشته است.
علاوه بر این وی ارتباط وسیعی نیز با اردشیر امیر ارجمند سر پل گروهک منافقین و حلقه واسط این جریان با رژیم صهیونیستی داشته است. ارتباط گیری اولیه منافقین با وحید طلایی از طریق دختر عمه‌اش بوده که هم اکنون در پادگان اشرف مقر منافقین در عراق به سر می برد. وحید طلایی در ستاد موسوی بسیار فعال بود و با توجه به دسترسی‌هایش به اطلاعات ستاد، در انتقال این اطلاعات به منافقین و القا مطالب آنان به اعضای ستاد، جزو افراد تاثیر گذار بوده است. وحید طلایی همچنین در وصل افراد متعدد در حوزه‌های مختلف و ارایه اطلاعات داخلی و انتقال آن به سرپل نفاق فعال بوده و مبالغ زیادی را برای کمک به خانواده آسیب دیدگان از منافقین دریافت کرده است. محمد صالح نقره کار، نیز خواهر زاده زهرا رهنورد بوده و دبیر کمیته حقوقی ستاد موسوی را بر عهده داشت و او نیز با سر پل منافقین ارتباطات نزدیکی داشت. کمیته حقوقی ستاد مرکزی موسوی یکی از محمل‌های اصلی منافقین برای تاثیر گذاری بر روی موسوی و جمع آوری اطلاعات از ستادها، دستگیر شدگان و زندانیان پس از انتخابات بوده و یکی از مراکز اصلی القا پروژه 72 کشته بوده است.

خواص در خط رهبری در مقابل فتنه سکوت نمی‌کردند

خواص در خط رهبری در مقابل فتنه سکوت نمی‌کردند

معاون رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: برخی خواص بعد از گذشت بیش از یک سال هنوز از لفظ فتنه استفاده نمی‌کنند، البته بعضا این افراد مورد احترام ما هستند، اما این خواص اگر در خط رهبری بودند باید به این موضوع اشاره می‌کردند.  

مسعود زریبافان معاون رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در مراسم گرامیداشت و تقدیر از جانبازان فتنه 88 که شب گذشته به همت سازمان بسیج مستضعفین در حسینیه نیروی هوافضای سپاه برگزار شد، با اشاره به انقلاب مصر گفت: سقوط و سرنگونی فرعون مصر و انقلاب مردمش که الهام گرفته از انقلاب اسلامی ایران است را تبریک می‌گویم.

وی با اشاره به اقدام‌های تروریستی دشمن علیه مردم و دانشمندان کشورمان اظهار داشت: اگر می‌بینیم امروز دشمن به جای کینه‌توزی علیه سیاسیون ما،‌ علیه مردم و دانشمندانمان فتنه می‌کند و مردم و دانشمندان ما را به شهادت می‌رساند، نشان‌دهنده آن است که دشمن، مردم ایران را در مقابل خود می‌بیند و خیالش از سیاسیون ما راحت است و هیچ هراسی از سیاسیون ما ندارد.

زریبافان افزود: دشمن اعتقاد دارد می‌تواند به نوعی سیاسیون ما را با خود همراه کند اما هرگز نمی‌تواند آتش مردم انقلابی ما را خاموش کند.

وی ادامه داد: مردم دنیا امروز وقتی می‌بینند انقلابی 32 سال است که سرپا است و مسئولین آن در مقابل تهدیدات سر خم نمی‌کنند و مردم در کشورش روز به روز پیشرفت می‌کنند از آن الهام می‌گیرند و اولین نتیجه‌اش این خواهد بود که رژیم صهیونیستی نابود و فلسطین آزاد شود.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با بیان اینکه کشور ما با سه دشمن مقابله کرده است، اظهار داشت: دشمن آشکار، نیمه‌آشکار و پنهان دشمنانی هستند که کشور ما با آنها مقابله کرده است. دشمن آشکار آنهایی بودند که با نظام رو در رو مقابله کردند و دشمن نیمه‌آشکار دشمنانی بودند که در لباس انقلابیون اول انقلاب علیه نظام توطئه کردند و به عملیات چریکی دست زدند.

وی در ادامه تصریح کرد:‌ دشمن پنهان نیز دشمنانی بودند که در لباس دوست و خودی، 30 سال خود را حفظ کردند تا روزی که اهداف اربابان خود را پیاده کنند، افرادی که 30 سال در لباس مسئولیت‌های مختلف خود را پنهان کردند.

زریبافان با بیان اینکه تشخیص و مقابله با دشمن آشکار کار آسانی است، خاطرنشان کرد: تشخیص دشمن نیمه‌آشکار کمی سخت است اما تشخیص دشمن پنهان کار بسیار دشواری است، همانطور که تشخیص فتنه‌گران در سال گذشته کار بسیار سختی بود و بسیاری از خواص ما مردود شدند اما مردم با بصیرت و توسل به مشعل ولایت و امامت فتنه را باز شناختند موضوعی که هنوز برخی خواص به آن نرسیده‌اند و بعد از گذشت بیش از یک سال هنوز از لفظ فتنه استفاده نمی‌کنند، البته بعضا این افراد مورد احترام ما هستند، اما این خواص اگر در خط رهبری بودند باید به این موضوع اشاره می‌کردند.

وی ادامه داد: در گذشته برخی افراد که مسئولیتی داشتند ادعا می‌کردند مردم توهم دشمن‌بینی دارند و آرزو می‌کردند دیداری با این دشمنان داشته باشند. غفلت خواص بی‌بصیرت ما در عدم شناخت دشمن بوده است.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: کار فردی که در مقابل فتنه ایستاده ارزشمندتر از کار فردی است که در مقابل دشمن آشکار ایستاده است.

زریبافان در ادامه اظهار داشت: راه حل مقابله با فتنه، تقوای الهی، داشتن بصیرت، شناخت آرمان‌های شهدا و بهره‌گیری از مشعل امامت و ولایت است.

وی با بیان اینکه بین مجاهدان راه خدا و مردان انقلابی تفاوت وجود دارد، گفت: مجاهدان راه خدا از مردان انقلابی پیشی گرفته‌اند. انقلابی بودن کار سختی است اما مجاهد شدن کار سخت‌تری است و همچنین مجاهد شدن کار دشواری است اما مجاهد ماندن کار دشوارتری است.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پایان اظهار داشت: باید در راه مجاهدت و مجاهد پروری تلاش کنیم لذا ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و روحیه مجاهدت بسیار باارزش و با اهمیت است.

در پایان این مراسم تعدادی از بسیجیان و جانبازان فتنه سال 88 از عملکرد بنیاد شهید و امور ایثارگران به زریبافان انتقاد کردند که این انتقادات یک ساعت به طول انجامید.


حزب الله مواضع هاشمی،خاتمی و مشائی را در هم کوبید

حزب الله مواضع هاشمی،خاتمی و مشائی را در هم کوبید

متاسفانه در دولت دهم ماهیت گفتمان جریان نئو(جدید)حجتیه ی مشایی محور با جلو گیری از ارائه و افشای رسوایی ساختمان آبشار نیاگارا توسط احمدی نژاد در سازمان ملل به تشابه با سیاست انحرافی و غیر اصولگرایانه ی دیپلماسی دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی در راستای تقویت دیکتاتورهای مغضوب امام راحل منتهی می شد ؛ این در حالی است که واقعیات اسلام خواهی انقلابهای مردم تونس و مصر نشان دهنده ی اشتباه بودن این گونه راهبردها می باشد.

بیانیه ی حزب الله بمناسبت سی و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
این روزها استکبار جهانی همزمان با دولتها و مردم مسلمان در سی و سومین بهار پیروزی انقلاب اسلامی ایران شاهد حرکت دومینووار سقوط دیکتاتورهای مرتجع و دست نشانده ی آمریکا در منطقه ی شمال آفریقا و خاورمیانه بوده اند.
سقوط زین العابدین بن علی در تونس و محمد حسنی مبارک در مصر بمثابه سقوط صدام حسین و حکومت بعثی می باشد که در تداوم تحقق وعده های الهی امام راحل (ره) و رهبری حکیمانه ی امام خامنه ای بوده و نوید بخش سقوط قریب الوقوع سایر حکومت های مرتجع و دیکتاتورهای مزدور آمریکا و اسرائیل مانند حکام اردن ، عربستان ، یمن ، الجزایر و ... خواهد بود.
در این زمینه متأسفانه ملت ایران طی سه دهه ی اخیر رگه هایی از انحراف برخی مدیران اجرایی بویژه در عرصه ی سیاست خارجی و دیپلماسی کشور ناشی از باور به تحلیل های غلط غربی و نظام سلطه ی استکباری را مشاهده کرده که در تعارض با واقعیات جاری منطقه ای و جهانی بوده است :
1- برخی تحلیل گران غربزده عنوان میکردند که انقلاب اسلامی مانند انقلابهای بزرگ جهان دچار ترمیدور و بازگشت به نظام سکولار و استبدادی گذشته خواهد شد.آنها با الگوبرداری از آنالیز انقلاب کبیر فرانسه در 1789 و انقلاب بلشویکی روسیه در اکتبر 1917 میلادی اعلام داشتند که پیروزی آقای خاتمی در دوم خرداد 1376 مصداق ترمیدور انقلاب اسلامی و بازگشت از ارزشهای اسلامی به ارزشهای سکولار و ارتجاعی است.
این دسته از خواص و نخبگان دولت آقای هاشمی با تحلیل فوق ذلیلانه به پذیرش طرح صهیونیستی دو دولت در فلسطین اشغالی روی آوردند تا امکان مذاکره با آمریکا و بازی در پازِل او را بدست آورند.
از اینرو تداوم همکاری هرچه بیشتر با رژیم آل سعود عربستان ، آل هاشم در اردن و ایجاد ارتباط با رژیم نامبارک در مصر دستور کار تیم آقای خاتمی قرار گرفت.
انتخابات ریاست جمهوری نهم در تیر ماه 1384 به وضوح نشان داد که تحلیل فوق اشتباه بوده و گفتمان انقلاب اسلامی وراهبرد استکبار ستیزی امام راحل (ره) همچنان در بین مردم زنده و پوینده است.
2. دسته دوم از تحلیل گران غرب زده در پی لشگرکشی امریکای جنایتکار و اشغال افغانستان و عراق اظهار می داشتند که گفتمان استکبار ستیزی امام در جهان دو قطبی قابل دفاع بوده و اکنون که امریکا جایگاه تنها ابر قدرت جهان قرار گرفته است ، امکان اجرای گفتمان استکبار ستیزی امام راحل وجود ندارد ، به طوری که برای جلو گیری از حمله امریکا به ایران بایستی منافع امریکا را به منافع خود ترجیح داد از اینرو تشدید همکاری با رژیم های عربستان ، اردن ، یمن ، الجزایر، تونس و همچنین ایجاد رابطه با رژیم مصر مجدداً در دستور کار تیم آقای خاتمی قرار گرفت. پیروزی مقاومت در نبرد سی و سه روزه ی لبنان و بیست و دو روزه ی غزه نشان داد که نه تنها امریکا ابر قدرت جهان نیست بلکه در تعیین حکومتهای همسو در عراق و افغانستان نیز دچار مشکل بوده است و امکان تامین امنیت متحد اول استرتژیک خود یعنی رژیم اشغالگر صهیونیستی را دارا نیست.
3. اگرچه گفتمان استکبار ستیزی امام راحل (ره) در روابط بین الملل توسط دولت نهم پر رنگ شد و آقای احمدی نژاد با اقتباس از امام راحل بر نابودی غده سرطانی اسراییل تاکید کرد وعلاوه بر آن با طرح ضرورت بازنگری در افسانه هولوکاست بر پوشالی بودن هیمنه امریکا ورژیم صهیونیستی صحه گذاشت..
اما متاسفانه در دولت دهم گرایش فوق با پیدایش جریان نئو(جدید)حجتیه ی مشایی محور به انحراف کشیده شد تا جایی که ماهیت گفتمان فرد مذکور با جلو گیری از ارائه و افشای رسوایی ساختمان آبشار نیاگارا توسط احمدی نژاد در سازمان ملل آشکار شد. رسوایی ساختمان آبشار نیاگارا به چگونگی انتقال 200 پوند اورانیوم غنی شده از مرکز فن آوری نومک در ایالت پنسیلوانیای امریکا به مقصد اسراییل می پرداخت که این مواد در خاک فلسطین اشغالی تبدیل به حداقل 50 بمب اتمی گردید. افشای رسوایی ساختمان آبشار نیاگارا در بخش دیگر به چگونگی قربانی شدن سه هزار شهروند آمریکایی ناشی از تشعشعات اتمی در ایالت فوق می پرداخت که اکنون چالش جدی دولت اوباما و ارتش آمریکا می باشد.
گفتمان نئو حجتیه مشایی محور با تکیه بر ادعای فرارسیدن ایام ظهور، ضرورت تنش زدایی ، همگرایی و ارتباط دولت دهم با رژیمهای مرتجع عربستان سعودی ، اردن هاشمی و مصر را در دستور کار قرار داد.
در این میان تشابه سیاست انحرافی فوق با راهبرد غیر اصولگرایانه ی دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی که در بند 1 و 2 بیان شد نه تنها به تقویت دیکتاتورهای مغضوب امام راحل منتهی می شد بلکه خط پایانی بر گفتمان استکبار ستیزی دولت نهم محسوب گردید. این در حالی است که واقعیات اسلام خواهی انقلابهای مردم تونس و مصر نشان دهنده ی اشتباه بودن این گونه راهبردها می باشد.


دخالت در انتخابات مجلس و احزاب، از منصور تا هویدا

سنعلى منصور در سال 1340 به همراه محسن خواجه نورى، منوچهر شاهقلى، فتح‏اللّه‏ ستوده وهویدا، کانون ترقى را تأسیس کردند. در ابتدا، جلسات هفتگى این کانون منحصر به بحث درباره مسایل اقتصادى بود، لیکن با شروع فعالیتهاى انتخاباتى دوره بیست‏ویکم مجلس شوراى ملى، میدان دار فعالیت‏هاى پارلمانى شد و در مجلس، فراکسیون مترقى را تشکیل داد

ائتلاف این فراکسیون با گروه دهقانان و کارگران و... منجر به تشکیل فراکسیون نهضت ششم بهمن با حضور 135 نماینده شد. با قرار گرفتن اکثریت مجلس در دست این فراکسیون که در رأس آن حسنعلى منصور قرار داشت، سرانجام با تصویب محمدرضا پهلوى، در تاریخ 24 آذرماه 1342، حزب ایران نوین اعلام موجودیت کرد و پس از گذشت سه ماه، منصور به نخست‏وزیرى رسید. پس از اعدام انقلابى حسنعلى منصور که درست یازده ماه پس از اشغال کرسى صدارت بود و به دست شهید محمد بخارایى اتفاق افتاد، امیرعباس هویدا، میراث او (حزب ایران نوین) را تحویل گرفت و نخست‏وزیر شد.

هویدا بهایى‏زاده بود که زندگانى مرموز و پر شروشورى را در جوانى گذراند و بنابر نقل، در دورانى که به عضویت حزب کمونیست لهستان در ورشو درآمده بود، در سلک اعضاى فراماسونرى جهانى هم قرار داشت و با دستگاه اطلاعاتى ایران نیز همکارى مى‏کرد.

بررسى زندگى سیاسى هویدا نشان مى‏دهد که دست هاى مرموزى حامى او بوده و اسباب ترقى سریع وى در سلسله مراتب سیاسى کشور را فراهم کرده‏اند، به‏طورى که از کارمندى ساده اداره سوم سیاسى وزارت خارجه، در کوتاه ترین مدت به ریاست‏الوزرائى رسید.

با طلوع ستاره اقبال «کانون مترقى» روشن بود که سردمداران این جریان نوظهور به زودى پست هاى کلیدى را به دست خواهند گرفت و این پدیده براى منوچهر اقبال، چهره قدیمى دربار و رئیس جدید شرکت نفت، وهن‏آور بود. اقبال مغرور که هنوز زخم کارى را ـ که از رقیب مقتدر خود، اسداللّه‏ علم خورده بود ـ در سینه داشت، برخوردى کینه‏توزانه با هویدا پیش گرفت و در این ماجرا ضربه‏اى سهمگین خورد:

«طبق اطلاع دکتر اقبال مدیرعامل شرکت ملى نفت ایران در یکى از ساعات ادارى هویدا را احضار کرده لیکن در آن موقع هویدا در اداره نبوده و دکتر اقبال به منشى نامبرده پیغام داده هر وقت هویدا به اداره آمد بیاید نزد من، پس از چند ساعتى هویدا در شرکت ملى نفت حاضر شده و نزد دکتر اقبال رفته، مدیرعامل شرکت نفت به هویدا اظهار داشته : چون خسته شده‏اید خوب است مدتى استراحت کنید و هویدا را به ریاست یکى از مؤسسات شرکت نفت که اخیراً تشکیل شده، منصوب کرده است.

یکى از نمایندگان مجلس شوراى ملى اظهار داشته پس از این جریان حسنعلى منصور دبیرکل حزب ایران نوین که مى‏گویند کابینه آینده را تشکیل خواهد داد، به‏منظور عکس‏العمل با اقدام اخیر دکتر اقبال، هویدا را به سمت وزیر دارایى کابینه خود در نظر گرفته که غیرمستقیم رئیس دکتر اقبال باشد، چون وزیر دارایى رئیس شوراى عالى نفت هم مى‏باشد.

بروز شایعه نخست‏وزیرى حسنعلى منصور و انتصاب وزراى کابینه مشارالیه و از جمله منصوب شدن امیرعباس هویدا مدیر فعلى امور ادارى شرکت ملى نفت در رأس وزارت دارایى باعث ناراحتى فوق‏العاده دکتر منوچهر اقبال مدیرعامل شرکت ملى نفت شده به‏طورى که یک پرونده قطور از عملیات خلاف هویدا درشرکت نفت جمع‏آورى کرده و آن را به بیشتر دوستان نزدیک خود نشان مى‏دهد.

توضیح آن که انتصاب هویدا که در حال حاضر نفوذ زیادى روى منصور دارد به وزارت دارایى موجب خواهد شد که از لحاظ ادارى دکتر اقبال زیر دست ایشان قرار گیرد و لذا انتشار این خبر باعث ناراحتى دکتر اقبال شده است.

موضع حزب ایران نوین، عمدتا حمایت کامل از سرمایه‏دارى وابسته، بها دادن فوق‏العاده به حاکمیت نظامى و استقرار حاکمیت آمریکا در ایران بود. این امر از طریق تسلط کامل بر مجلس فرمایشى شوراى ملى و در ظاهر دموکراسى صورت مى‏گرفت که وجود حزب مردم در مقابل حزب ایران نوین نیز ناشى از نمایش این دموکراسى بود.

در تمام طول تاریخ مشروطیت ایران، مجلسى بى‏شخصیت‏تر و دست نشانده‏تر از مجلس دوران حکومت هویدا وجود نداشته است. مجلس در این دوران به آلت بى‏اراده‏اى در دست دولت تبدیل شده و آنچه را هویدا مى‏خواست با یک قیام و قعود به تصویب مى‏رسید.

یک عده بى‏سواد و یک عده نخبه از نظر مقام‏پرستى و پول‏پرستى و تجمل، به همراه تعدادى فراماسون، جاسوس بیگانه، سرمایه‏دار و یا ساواکى، عنوان نمایندگى مردم را غصب کرده و فى‏الواقع با جعل آراى مردم به انواع خیانت هیأت حاکمه آب و رنگ قانونى مى دادند.

ریاست چنین مجلسى هم به عهده یک ماسون کهنه‏کار ـ عبداللّه‏ ریاضى ـ بود. مردى که دوستان نزدیکش در مورد او مى‏گفتند:

«ریاضى به خاطر پول همه کار مى‏کند، حتى کارهاى خوب

مجلس شوراى ملى در دوره حکومت هویدا یکسره تحت نفوذ او قرار داشت و وکلا عموما از میان افرادى انتخاب مى‏شدند که رفیق گرمابه و گلستان «آقا» بودند. کرسى‏هاى وکالت عموما خرید و فروش مى‏شدند. حزب ایران نوین که شاه آن را پاسدار انقلاب سفید! مى‏نامید، از منتظرالوکاله‏ها مبلغ کلانى به‏عنوان سرقفلى براى پهن کردن بساط در بهارستان، دریافت

مى‏ کرد

حزب مردم نیز نمایندگانى در مجلس داشت و رژیم شاهنشاهى با حفظ آن به‏عنوان اقلیت مى‏کوشید کاریکاتورى از دموکراسى حزبى در سیستم پارلمانى خود جلوه دهد و دولت مى‏کوشید به سبک حکومت انگلستان، روش انتخابات در آن کشور را، در ایران على‏الظاهر حفظ کند و یا مثلاً اداى انتخابات آمریکا را که در آن دو حزب عمده فعالیت دارند، در بیاورد.

یک بار شاه گفته بود :

«در کشور ما هم باید عدد حکومت کند و هر حزب که توانست در دل مردم و افکار عمومى رسوخ یابد، البته می تواند که دولت را در دست گیرد...»

روى همین گفته‏ها بعضى از اعضاى «حزب مردم» نزدیک انتخابات دوره افتادند و حزب ایران نوین متعلق به «هویدا» را به باد انتقاد گرفتند و خیلى زود هم چوب این خوش‏باورى را خوردند!

اولاً وقتى کار انتقادات حزب مردم از حزب ایران نوین بالا گرفت و روزنامه ارگان حزب اقلیت موسوم به روزنامه مردم، دولت را مورد انتقاد قرار داد، عامرى دبیرکل حزب مردم که براى فعالیت هاى انتخاباتى عازم شمال کشور بود، در یک حادثه مشکوک به قتل رسید و جراید کشور نوشتند که عامرى در اثر برخورد اتومبیلش با یک گاو سرگردان در جاده هراز کشته شده است! اما آگاهان مى‏گفتند که شاه قبل از این حادثه در محفلى گفته بود:

«به این مردک بگویید مگر مال این مملکت نیست؟ مگر نمى‏داند ما حزب ایران نوین را به‏عنوان پاسدار انقلاب سفید مفتخر کرده‏ایم و هرگونه ایرادگیرى و تخطئه این حزب به انقلاب لطمه مى‏زند

حفظ ظاهر دموکراسى حزبى و سیستم انتخاباتى و پارلمانى آزاد! بزودى جاى خود را به پدیده‏اى به نام حزب رستاخیز ملت ایران داد.

سند زیر گزارش تاریخى از چگونگى دعواهاى حزبى و انتخاب نمایندگان مجلس شوراى ملى است، که خوانندگان محترم را به مطالعه دقیق و تحلیلى آن، توصیه مى‏کنیم:

تاریخ : 21 بهمن 48

موضوع : آقاى هویدا نخست‏وزیر و احزاب

در تاریخ 17 دی ماه 48 آقاى هویدا نخست‏وزیر ضمن یک مذاکره کاملاً خصوصى به رحیم زهتابفرد مدیر روزنامه اراده آذربایجان و عضو کمیته مرکزى حزب مردم اظهار داشته است :

ما در دفتر سیاسى حزب ایران نوین با حضور دکتر یگانه، دکتر کلالى و مهندس ارفع چندین مرتبه راجع به وضع شما (زهتابفرد) تبادل‏نظر کرده و به این نتیجه رسیده‏ایم چون از هر جهت فردى سالم و مورد اعتماد مى‏باشید، مصلحت آن است که از حزب مردم استعفا و به عضویت حزب ایران نوین در آیید. زیرا تنها در این صورت امکان خواهد داشت در انتخابات آینده که مقدمات و زمینه آن از هم‏اکنون فراهم مى‏شود شرکت کنید و به احتمال زیاد دولت فعلى حسب‏الامر شاهنشاه آریامهر مأمور انجام انتخابات خواهد گردید و در نتیجه شما از مرکز استان آذربایجان به نمایندگى مجلس شورا انتخاب شوید.

آقاى نخست وزیر اضافه نمود: در حال حاضر وضع حزب ایران نوین در استان آذربایجان خوب نیست و حزب روى مردم آن استان داراى نفوذ معنوى نمى‏باشد و از طرفى طبق طرح کلى در مراکز استان براى انتخاب اعضاى حزب مردم سهمیه‏اى داده نمى‏شود تا در انتخابات آینده زهتابفرد بتواند خود را از تبریز کاندیدا نموده و انتخاب شود.

آقاى نخست‏وزیر تأکید نموده که استعفاى زهتابفرد از حزب مردم و پیوستن به حزب ایران نوین ضامن موفقیت وى در انتخابات آینده خواهد بود.

نظریه منبع :

1ـ افشاى خبر نزد هویدا نخست‏وزیر موجب شناسایى گزارش‏دهنده خواهد شد.

2ـ رحیم زهتابفرد در انتخابات گذشته از طرف حزب مردم کاندیداى انتخابات از شهرستان خلخال معرفى شد ولیکن به علت انتشار مقاله‏اى در روزنامه اراده آذربایجان در همین زمینه مبنى بر این که آشنایى قبلى با مردم خلخال نداشته و بلکه به او تکلیف شده که خود را از آن شهرستان کاندیدا اعلام نماید. لذا این موضوع باعث عدم موفقیت وى در انتخاب شد در حالى که زهتابفرد اهل تبریز بوده و امکان دارد که با آراى طبیعى مردم تبریز به نمایندگى انتخاب گردد.

3ـ اخیرا از طرف مقامات دولتى و حزب ایران نوین اعضاى کمیته مرکزى حزب مردم در تبریز که افراد موجه و سرشناسى بوده و در سابق بنا به خواست و معرفى زهتابفرد به این سمت انتخاب گردیده تحت فشار قرار گرفته‏اند که از حزب مردم استعفا و به عضویت حزب ایران نوین درآیند که از جمله اعضاى کمیته مرکزى حزب مردم در تبریز کلانترى رئیس جمعیت شیروخورشید سرخ آن شهرستان و آقاى دیبا (از منسوبین علیاحضرت شهبانوى ایران است) مى‏باشند. (توضیح آن که کلانترى در تبریز حدود 2500 رأى طبیعى در اختیار دارد.)

4ـ رحیم زهتابفرد در کلیه ادوار زندگى، فردى شاهدوست و میهن‏پرست بوده که هیچ‏گاه به خاطر به دست آوردن مقام خود را در اختیار قدرت ها قرار نداده و بلکه همواره مجرى نیات شاهنشاه آریامهر بوده و و عقیده دارد که هر طور ذات اقدس ملوکانه اراده فرمایند مطیع محض باشد.

 

5 ـ چنانچه نظر و اراده شاهنشاه آریامهر درباره سیاست چند حزبى کشور مانند گذشته ثابت باشد تضعیف حزب مردم به شرح بالا از طرف دولت فعلى به مصلحت نمى‏باشد و باید از طریق مقامات عالیه و مسوول ساواک جریان امر به شرف عرض شاهنشاه برسد تا هرطور اراده فرمایند اقدام و زهتابفرد هم که همواره مورد مرحمت و الطاف شاهنشاه قرار داشته خط‏ مشى خود را تعیین نماید.

نظریه 20 ه‍ 8

1ـ خبر صحیح به نظر مى‏رسد.

2ـ نظریه منبع مورد تأیید است.

3ـ چنانچه رحیم زهتابفرد از قبول پیشنهاد آقاى نخست‏وزیر به شرح بالا استنکاف نماید، امکان دارد که در انتخابات آینده مانند دوره گذشته با عدم موفقیت روبه‏رو شده و چون از سالهاى قبل در امور سیاسى کشور بوده و در هر شرایط نسبت به شاهنشاه و مملکت خود تعصب خدمتى داشته و عملاً موارد آن را به ثبوت رسانیده لذا از لحاظ وضع معیشت در مضیقه قرار خواهد گرفت (به‏طورى که حالا نیز قرار دارد.)

4ـ چنانچه اراده شاهنشاه آریامهر در برقرارى سیستم یک و یا چند حزبى در کشور ممنوع گردد فقط در آن صورت زهتابفرد نسبت به ابقا در حزب مردم و یا استعفا از حزب مزبور و قبول عضویت حزب ایران نوین تصمیم مقتضى اتخاذ خواهد نمود.

5ـ با توجه به مفاد گزارش خبرى چنانچه از طرف مقامات عالیه ساواک با رحیم زهتابفرد مصاحبه‏اى به منظور کسب اطلاع زیادتر در این زمینه انجام شود، عملى به مصلحت خواهد بود


تعطیلی دفاتر منافقین در مصر و فرار عوامل فرقه رجوی به اردن

(خانواده شهدای ترور کشور) بنا بر منبع خبر (یک مقام اطلاعاتی مصر که اخیراً با جدا کردن صف خود از بقایای دیکتاتور سابق به مردم پیوسته است) پایگاه نیمه علنی مجاهدین خلق در شهر قاهره به شکل موجودش رها شده و مزدوران بخاطر عجله در فرار تمام وسائل و حتی وسائل فردی خود را جا گذاشته اند.

همزمان با تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره و همزمان با در هم ریختگی چشمگیر در مراکز علنی و نیمه علنی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای غربی در قاهره، سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) یک خانه تیمی و یک خوابگاه در شهر قاهره را رها کرده و تروریست‌های مستقر در آنها به یکی از مقرهای این سازمان تروریستی در اردن منتقل شده‌اند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور) بنا بر منبع خبر (یک مقام اطلاعاتی مصر که اخیراً با جدا کردن صف خود از بقایای دیکتاتور سابق به مردم پیوسته است) پایگاه نیمه علنی مجاهدین خلق در شهر قاهره به شکل موجودش رها شده و مزدوران بخاطر عجله در فرار تمام وسائل و حتی وسائل فردی خود را جا گذاشته اند.

بر پایه این خبر با تغییرات بوجود آمده در روزهای اخیر بواسطه انقلاب مردم مصر بر علیه دیکتاتوری و سرکوب و تبعیضی که بمدت سی سال بر مردم این کشور تحمیل شده بود، سرویس‌ها و سازمان‌هایی که از این حکومت تغذیه می‌شدند نیز دچار سردرگمی شده‌اند.

این خبر می‌افزاید: مقامات کشور اردن از زیاد شدن تعداد مزدوران مجاهدین خلق در کشورشان به این شکل خشنود نبوده و خواستار توضیح و احتمالاً تاخیر در این کار بوده‌اند ولی ماموران وابسته به موساد که مسئولیت حل و فصل انتقال این پایگاه تروریستی مجاهدین از مصر به اردن را بر عهده داشته‌اند بدون توجه به نارضایتی مقامات اردن، مزدوران رجوی را به یک دفتر نیمه علنی و دو خانه تیمی مخفی در نزدیکی دفتر دختر صدام حسین (رغد حسین) منتقل کرده‌اند.

شایان ذکر است با توجه به نگرانی و مشغله مقامات دولت اردن در زمانی که تظاهرات مردم بر علیه دولت جدید این کشور بطور روزمره گسترش می‌یابد، مقامات این کشور، از تحمیل مسائلی همچون نگهداری از تعداد بیشتری از تروریست‌های تحت حمایت غرب توسط سرویس‌های مخفی اسرائیل و امریکا بشدت ناراضی و عصبانی هستند ولی کاری از دستشان ساخته نیست.


به قصاص بی حرمتی عاشورا ی88 ، لت و پارتان می کنند!


بازی مجازی دو تن از دست اندرکاران فتنه با تردید و تأمل در فضای مجازی و جبهه اپوزیسیون خارج نشین مواجه شده است. کروبی و موسوی پیش از این ضمن یک بازی تبلیغاتی نخ نما، نامه درخواست مجوز راهپیمایی در حمایت از مردم مصر و تونس منتشر کرده بودند.
در واکنش به این حرکت، سایت خودنویس که توسط شماری از عناصر فراری خارج نشین مدیریت می شود، در مطلبی با امضای «دارا ایرانی» نوشت: نامه موسوی و کروبی به طور غیرتصادفی[ !] با روز والنتاین یا عشاق مصادف شده است اما پرسشی برای من بی پاسخ مانده و آن اینکه جامعه واقعی چه قدر مانند فضای مجازی فکر می کند؟ فضای مجازی با اسامی اکثر مستعار (مانند نگارنده) هزاران فرسنگ به دور از ایران (باز هم مانند نگارنده) و به دور از ترس از دستگیری و بازداشت، پشت کامپیوتر می نشیند و می نویسد و البته خوب هم می نویسد ولی اینکه بتوان افراد واقعی جامعه واقعی با اسامی و هویت های واقعی و با ترس های واقعی را نیز به خود آورد مسئله متفاوتی است.
روزنت هم که توسط سلطنت طلبان فراری اداره می شود، در مطلبی به قلم یکی از عناصر مرتبط با محافل آمریکایی نوشت: تحرکات در فضای سایبر بازتاب دهنده نیروهای اجتماعی نیستند و قطعاً نمی توان فیس بوک و تویتر و بالاترین را نماینده جامعه ایران و خیابان های تهران دانست. روزنت البته در مطلب دیگری علناً وابستگی رژیم پهلوی به آمریکا را مورد تمجید و ستایش قرار داد.
رادیو زمانه هم در تحلیلی تصریح کرد: مشکل اصلی اپوزیسیون در رفتارهای موسوی و کروبی است و اینها نمی دانند که چه می خواهند. محافل ضدانقلاب خارج نشین پیش از این در مقاطعی نظیر 22 بهمن 88، 11 و 12 اردیبهشت و 22 خرداد 89 بارها مدعی برگزاری تجمع خیابانی شده بودند اما بعدها با عناوینی نظیر درازگوش تروا مورد استهزای هم قطاران خود قرار گرفتند. با این حال و صرف نظر از نتیجه این خالی بندی های مجازی، آنچه برای سیاست بازان حرفه ای مذکور مهم است، داغ کردن فضای مجازی و ارائه بیلان کار به محافل آمریکایی و صهیونیستی و اروپایی فعال علیه ایران است تا در ازای این فاکتورها پول های هنگفتی بگیرند. برخی از عناصر ضد انقلاب بی خبر از این زد و بندها، معتقدند کسانی پای کامپیوتر در خارج و بعضاً در داخل می نشینند و پیتزا و کباب و پاپ کورن کنار خود می گذارند و از آنجا چنین القا می کنند که با جمهوری اسلامی می جنگند اما موعدهای اعلام شده که بدون هیچ اتفاقی سپری می شود این کاربران ساده دل و بی خبر از همه جا هستند که افسرده تر می شوند و آن داغ کنندگان فضای مجازی را به عنوان چوپان دروغگو می شناسند.
در همین حال، چند سایت ضدانقلاب دیگر و تعدادی از کاربران فیس بوک و توئیتر، نسبت به این درخواست موسوی و کروبی با دیده تردید نگریسته و هشدار داده اند که امروزه جمهوری اسلامی ایران به خاطر آنچه در خاورمیانه جریان دارد، از پشتوانه و اقتدار بیشتری برخوردار است و جوانان بسیجی در صورت مشاهده هواداران جنبش سبز(!) هر چه دق دلی از اسرائیل و آمریکا دارند را بر سر آنها خالی می کنند و برای کسب ثواب بعید نیست آنان را به قتل هم برسانند، لت و پار کردن که جای خود دارد. یکی از کاربران فیس بوک نیز خاتمی را به عنوان پشت صحنه این پیشنهاد معرفی کرده و معتقد است خاتمی با رژیم زد و بند کرده و قصد دارد در مقابل این خدمت که نتیجه آن قلع و قمع هواداران جنبش (!) است، جواز بازگشت به عرصه سیاسی بگیرد!

حادثه ۲۵ بهمن ماه ۱۳۵۷ و اولین تجمع منافقین در ایران

چند روز است که تمام دستگاه‌های رسانه‌ای دشمن به کار افتاده و روی ۲۵ بهمن تبلیغ می‌کنند. کار تبلیغاتی نسبتا مفصل و با تمام قوا از شبکه‌های ماهواره‌ای گرفته تا بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و ... و شبکه‌هایی که تا دیروز رقص و آوازهایشان بیش از اجتماعی بودنشان بود.

به گزارش کلمه از سایت‌های خبری سازمان جاسوسی آمریکا و اسرائیل گرفته تا شبکه‌های اجتماعی و سایت‌ها و وبلاگ‌های زردبه تبلیغ این حرکت پرداخته اند.

در این بین نکته قابل توجه این جاست که چرا ۲۵بهمن و تحلیل هایی نیز در این مورد به وجود آمد که این “۲۵″ به خاطر “۲۵ خرداد ” است. از سوی دیگر نیز روز ولنتاین است و اکثریت هواداران امروز این جنبش هم جوانان شمال شهر تهران هستند که این روز را گرامی ‌میدارند و از ظهر تا آخر شب خیابان‌گردی می‌کنند.

اما اصل ماجرا چیز دیگری بود، اتفاقی که خیلی‌ از جوانان آن روز‌ها هم شاید به خاطر نیاورند. روز ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ اتفاقی در خیابان ایران (نزدیک میدان شهدا) افتاد، تجمعی بود اندک که جمعی از ضد انقلابان ترتیب داده بودند، اون روزها اقامتگاه امام در همان خیابان ایران بود و این جمع اندک جلوی خانه امام در همان خیابان جمع شده و شعارهای ضد انقلاب و ضد امام سر می‌دادند.

شاید بتوان گفت اولین تلاش عناصر ضد انقلاب و منافقین برای نابود کردن انقلاب بود، تلاشی که هیچ ثمره‌ای نداشت و حتی ثبت تاریخی هم نشد.

به این سخنان امام خامنه‌ای توجه کنید؛
« در داخل، جناحهاى ضد دین، از توده‌‌‌‌اى بگیر تا سلطنت‌‌‌‌‌طلب، تا بقیه‌‌‌‌ى اقسام و انواع بى دین‌‌‌‌ها کجا ایستاده‌‌‌اند؟ یعنى همان کسانى که از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمنى کردند، سنگ زدند، گلوله خالى کردند، تروریسم راه انداختند. سه روز از پیروزى انقلاب در بیست و دوى بهمن گذشته بود، همین آدمها با همین اسمها آمدند جلوى اقامتگاه امام در خیابان ایران، بنا کردند شعار دادن؛ همانها الان مى آیند توى خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار میدهند! چیزى عوض نشده »
این روز به نوعی بزرگداشت همین حادثه است که قدیمی تر ها خوب به یاد دارند . شاید این دو کاندید شکست خورده و عصبانی جنبش سبز هم نمی دانند و در جریان نیستند و همان نامه‌ای که به آنها دیکته می‌شود را به اسم خودشان بازنشر میکنند. ولی بد نیست که بدانند مناسبت این روز با این حجم تبلیغاتی که باز به خیلی دیکته شده انجام بدهند، چیست. 
برگ دیگری برای مقابله با امام و انقلاب که بدون تردید راه به جایی نخواهد برد اما باید بدانیم که آبشخور این هماهنگیها از کجاست


توقف ساخت پالایشگاه در دولت خاتمی به بهانه نداشتن صرفه اقتصادی

جزئیات مستند از خیانت توقف ساخت پالایشگاه در دولت خاتمی به بهانه نداشتن صرفه اقتصادی

توقف ساخت پالایشگاه در کشور از سال 77 با این توجیه که این فعالیت مقرون به‌صرفه نیست، متوقف شد. بیژن زنگنه وزیر اسبق نفت حتی در آذر ماه 87 نیز بار دیگر از این سیاست دولت وقت دفاع و در پاسخ به اصرار خبرنگاری که واردات روزانه 20 میلیون لیتر بنزین را یک تهدید بالقوه در جهت استفاده ابزاری در بخش تحریم‌ها علیه ایران می‌دانست، اظهار عقیده کرد که خودکفایی در محصولاتی مانند بنزین که با امنیت ملی ارتباط دارد، معنا دارد نه بنزین.


  با این حال، حدود یک سال و نیم پس از این ادعای زنگنه، کنگره امریکا، بخش انرژی و به‌ویژه واردات بنزین به ایران را به امید ایجاد بحران داخلی در اثر ناتوانی دولت کشورمان در تأمین نیاز مردم کلید زد تا نشان دهد بر خلاف آنچه که وزیر اسبق نفت معتقد بود، بنزین یک کالای کاملاً استراتژیک و مرتبط با امنیت ملی بوده است.


اگرچه دولت ایران در مورد بنزین از ماه‌ها پیش از این اقدام خصمانه کنگره و دولت امریکا تدابیر ویژه‌ای تدارک دیده بود، به‌طوری که حتی در دولت نهم نیز پس از برخی تهدیدهای غرب در مورد تحریم بنزین ایران، رئیس‌جمهور و وزیر وقت نفت اعلام کردند که کشور به تکنولوژی خودکفایی بنزین دست یافته و قادر هستیم ظرف 24 ساعت از واردات بنزین بی‌نیاز شویم.


به هر حال، اتحادیه اروپا و کنگره امریکا خرداد ماه امسال تنها پس از گذشت یک هفته از تصویب قطعنامه چهارم شورای امنیت علیه ایران، بخش نفت و گاز و به‌ویژه صنایع پالایشگاهی کشور را مشمول خصمانه‌ترین تحریم های خود قرار داد.


در این زمینه بازرس ویژه رئیس‌جمهور در امور نفت، جزئیات مستندی از هزینه‌های ساخت پالایشگاه در دولت خاتمی و سود حاصل از بازگشت آن را بیان کرد و توضیح داد که ادعای کنار گذاشتن ساخت پالایشگاه به بهانه سرمایه‌گذاری در میدان عظیم گازی پارس جنوبی با واقعیت فاصله زیادی دارد. وی همچنین در مورد مسائل زیست محیطی ناشی از اهمال دولت وقت نکاتی را مطرح کرد.


به گفته‌ی حسین شیوا، تحریم های اتحادیه اروپا هرگونه سرمایه‌گذاری، کمک فنی و انتقال فناوری، فروش تجهیزات و خدمات مربوط به این حوزه‌ها به‌ویژه در بخش پالایش نفت خام و فناوری مایع سازی گاز طبیعی را دربر گرفته و از طرفی دشمن، به اثرگذار بودن این تحریم‌ها در منصرف کردن نظام از آرمان‌های الهی خود، امید زیادی داشت.


وی در گفت‌وگو با ایرنا، با بیان اینکه تاریخ سی و دو ساله انقلاب اسلامی ایران، سراسر درس‌های عزت طلبی، شرافت و اراده ملت مسلمان ایران است، افزود: تحریم های اعمال شده نه تنها موجب فلج شدن امور زندگی مردم و آسیب به نظام نشد، بلکه باعث ترغیب متخصصان و پرسنل خادم و بی ادعای صنعت نفت کشور شد تا در کوتاه ترین زمان ممکن، مملکتی را که یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان بنزین جهان با واردات حدود 20 میلیون لیتر در روز بود، به صادرکننده نوظهور بنزین در جهان تبدیل کرد.


عضو هیات مدیره شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران افزود: این دستاورد عظیم به ثمر رسیده در صنعت پالایش کشور، به‌حدی عظیم و پراهمیت بود که رهبر معظم انقلاب در خطبه های پرصلابت نماز جمعه تهران خبر خودکفایی کشور در تامین بنزین مورد نیاز داخلی را اعلام کردند.


وی دستیابی به این موفقیت عظیم را حاصل مجاهدت و تلاش کارکنان شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران و مجتمع های پتروشیمی عنوان کرد و افزود: چند ماه پیش زمانی که دشمنان به یک‌باره فروش بنزین را به ایران ممنوع کردند، کارکنان این دو مجموعه دوشادوش یکدیگر و به همراه سایر بخش های مرتبط وزارت نفت، امید دشمنان برای خدشه دار کردن حیثیت ملت ایران را به سراب تبدیل کردند.


به گفته‌ی شیوا، دشمن از این دستاورد ایران دچار شوک شدید شد و تا مدت‌ها باور نمی کرد که کشور توانسته است بدون واردات بنزین از عهده تامین نیاز داخلی خود برآید.


بازرس ویژه رییس جمهوری درامور نفت گفت: از طرفی در مسیر خودکفایی بنزین به جز افزایش ظرفیت پالایشگاه ها و تولید ضربتی در مجتمع های پتروشیمی، اجرای طرح بزرگ هدفمند شدن یارانه ها ازسوی دولت را باید خاطرنشان کرد که به طور میانگین با کاهش مصرف تقریبی 18 میلیون لیتر در روز، کمک شایانی به قطع واردات بنزین و تحقق این دستاورد بزرگ کرد.


وی بر آگاهی رسانی به ملت ایران درخصوص دستیابی کشور به خودکفایی تولید بنزین در سال 1389 تاکید کرد و افزود: این امر می توانست درسال‌های قبل و حتی در زمان دولت های هفتم و هشتم به وقوع بپیوندد، که این کار صورت نگرفت.


شیوا گفت: در این زمینه آسیب شناسی های مختلفی از سوی کارشناسان صورت گرفت و مشخص شد، سوء مدیریت و ناآگاهی مدیران وقت، مهم‌ترین عواملی بود که کشور را در معرض آسیب پذیری از ناحیه کمبود محصول استراتژیک بنزین قرار داد.


به گفته‌ی وی، تصمیم ساز اصلی وزارت نفت و همفکران وی در چند سال قبل از دولت نهم، همیشه نظرات تخصصی کارشناسان وقت را فدای سلیقه های شخصی خود کردند.


عضو هیات مدیره شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی تاکید کرد دلایل مختلفی وجود دارد که ثابت می کند در دولت های قبل از دولت نهم پالایشگاه سازی و خودکفایی در تامین فرآورده های نفتی به زیان مملکت نبود، بلکه جزو ضروریات بود و باید جزو اولویت‌های وزارت نفت و حتی دولت وقت قرار می گرفت.


وی در مورد دلایل ضرورت ایجاد پالایشگاه در کشور گفت: هزینه احداث یک پالایشگاه 300 هزار بشکه ای در آن زمان برای یک کشور صادرکننده نفت خام بسیار کمتر از شش میلیارد دلار بود. دست اندرکاران صنعت پالایشگاه سازی معتقدند برای احداث یک پالایشگاه در آن زمان، به ازای هر 100 هزار بشکه بر حسب نوع تکنولوژی مورد استفاده، رقمی معادل یک الی 1،4 میلیارد دلار لازم بود، یعنی برای احداث یک پالایشگاه سیصد هزار بشکه ای، رقمی حدود سه الی 4،2 میلیارد دلار اعتبار سرمایه ای نیاز بوده که مصروف خرید لیسانس، دانش فنی، خرید و نصب تجهیزات خارجی و در نهایت راه اندازی پالایشگاه می شد.


شیوا گفت: کارشناسان امر، نرخ بازگشت داخلی سرمایه گذاری در پالایشگاه سازی را در آن زمان بالاتر از 16 درصد ارزیابی کردند، در نتیجه نرخ سودآوری حاصل از ساخت پالایشگاه کاملاً با آنچه آنان مطرح کردند که هفت درصد بوده، متفاوت است.


وی ادامه داد: یک نگاه راهبردی به آمارهای جهانی میزان عرضه، تقاضا و ارتقای کیفیت فرآورده های نفتی که از طرف مجامع علمی نفتی جهان در همان سال‌ها منتشر شد، به راحتی نشان می داد که بنزین در آینده به کالای پراهمیتی تبدیل می شود.


شیوا گفت: اگر تقاضای جهانی بنزین در سال 2005 یازده میلیون بشکه در روز بود، این میزان برای سال 2015، 22،5 میلیون بشکه پیش بینی شده بود که حاکی از اهمیت روزافزون بنزین در سبد انرژی جهان است. در راستای تأمین این تقاضا، ظرفیت پالایش کشور برای تولید بنزین نیز باید افزایش قابل توجهی می یافت.


به گفته‌ی بازرس ویژه رییس جمهور درامور نفت، در آمارهای مذکور پیش بینی شده بود که ظرفیت (crude distillation) پالایشگاه های خاورمیانه از 6،8 میلیون بشکه در روز در سال 2000 به 8،6 میلیون بشکه در آینده خواهد رسید. این رقم قابل توجهی بود و باید مورد توجه مدیران وقت صنعت پالایش کشور قرار می گرفت و برای آن برنامه ریزی مناسبی می کردند که متأسفانه هیچ اقدامی در آن زمان انجام نشد.


وی از دیگر نشانه های بی توجهی به صنعت پالایش نفت خام در دولت‌های گذشته را توجه نکردن به نصب و راه اندازی واحدهای Deep conversion در پالایشگاه های موجود جهت کاهش تولید نفت کوره و جایگزین کردن خوراک‌های سنگین با سبک عنوان کرد.


او، توجیه مدیران نفتی در دولت‌های قبل از دولت نهم برای احداث نکردن پالایشگاه نفت خام را توسعه میادین مشترک گازی مانند پارس جنوبی عنوان کرد و افزود: این میدان مشترک عظیم گازی یک سرمایه ملی تلقی می شود اما مدیران اسبق نفت با تاخیر 11 ساله در بهره برداری از آن نسبت به کشور قطر، ده ها میلیارد دلار خسارت به اقتصاد کشور وارد آوردند.


به گفته‌ی شیوا، جدا از تاخیر در بهره برداری از این میدان، عملکرد مدیران نفتی قبل از دولت نهم در اجرای طرح های بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) و پدافندی در این منطقه به قدری ضعیف بوده که جای هیچ دفاعی را باقی نگذاشته است.


بازرس ویژه رییس جمهور در امور نفت تصریح کرد با به‌کارگیری فناوری‌های روز امکان جلوگیری از سوختن گاز در مشعل های سربه فلک کشیده عسلویه و آلایندگی بسیار و ایجاد مشکلات زیست محیطی و مصدومیت برای کارکنان عملیاتی وجود داشت.


وی گفت: این ضعف ها و کاستی ها در صنعت نفت، با روی کار آمدن دولت های نهم و دهم و با رهنمودهای ارزنده مقام معظم رهبری جبران و آخرین طراحی های دشمنان برای آسیب رساندن به این نظام که ثمره حقیقی خون شهداست، نقش بر آب شد و بار دیگر حقانیت شعار "ما می توانیم" به اثبات رسید.


عضو هیات مدیره شرکت ملی پالایش و پخش ابراز امیدواری کرد در ماه های آینده با بهره برداری از پالایشگاه های جدید در دست ساخت و طرح‌های بهینه سازی در پالایشگاه های موجود، جمهوری اسلامی ایران نبض بازار جهانی بنزین را با استانداردهای روز دنیا (euro5 2009 میلادی) و حتی(euro 6 2014) در دست بگیرد.

سازمان‌های جاسوسی غربی به دنبال خودسوزی فرد عقب‌افتاده‌ای در تهر

سردار نقدی در مراسم تقدیر از جانبازان فتنه 88:
سازمان‌های جاسوسی غربی به دنبال خودسوزی فرد عقب‌افتاده‌ای در تهران هستند

 رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: سازمان‌های جاسوسی غربی به دنبال این هستند تا فرد عقب‌افتاده‌ای را پیدا کنند که خود را در تهران آتش بزند و این کار را با شروع تحولات تونس و مصر شبیه‌سازی کنند.

  سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در مراسم تقدیر از جانبازان فتنه 88 که شب گذشته در حسینیه نیروی هوافضای سپاه برگزار شد، گفت: بسیجیان جدیت خود را در عمل به پیروی از امام مهدی (عج) به اثبات رساندند و حاضرند در این مسیر انتظار جان فدا کنند.

وی افزود: در طول تاریخ در راه اسلام و توحید مبارزه،‌ فداکاری و ایثارگری فراوان دیده‌ایم و مردان بزرگی این مسیر را انتخاب کردند اما درجه بالاتر نزد خدا از آن افرادی است که در جبهه‌های سخت‌تر و تنگناهای حساس به میدان آمدند و از حقیقت دفاع ‌کردند. آنجایی که برای بیشتر مردم تمیز حق از باطل سخت است و بسیاری از افراد دچار تردید می‌شوند، مجاهد اول از جبهه تردید عبور می‌کند و بعد وارد جهاد با دشمن می‌شود.

نقدی در ادامه تصریح کرد: جنگیدن بادشمن خارجی و بیگانه حتماً دارای فضیلت است اما آنجا که با دوست دیروز خود و همسایه و فامیل خود مجبور می‌شوید به خاطر دفاع از حق درگیر شوید، خیلی از پاها می‌لرزد و خداوند به افرادی که در اینجا نمی‌لرزند نشان حزب‌الله می‌دهد. افرادی که ایمان به خدا و قیامت دارند و هیچ گاه دشمنان خدا را به دوستی نمی‌گیرند ولو برادر، پدر و فرزندشان باشد. این افراد تردیدی در دفاع از حق پیدا نمی‌کنند و در سخت‌ترین شرایط به تکلیف عمل می‌کنند.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به فتنه سال گذشته گفت: آزمایش سال پیش سخت‌ترین آزمایش جمهوری اسلامی بود و ملت و بسییجیان با سرافرازی از آن عبور کردند. بسیجیان نشان دادند در پیچیده‌ترین شرایط کم نمی‌آورند در حالی که بسیاری که احساس بزرگی می‌کردند، کم آوردند. خیلی‌ها هنوز هم کم دارند، در حالیکه ادعای سیاسی بزرگی دارند، به اندازه یک انسان دور از سیاست هم شعور سیاسی ندارند و اگر قبول کنیم شعور سیاسی دارند، باید آنها را حزب شیطان بنامیم و ما به آنها لطف می‌کنیم و می‌گوییم شعور سیاسی ندارند.

وی ادامه داد: افرادی که هنوز در مقابل فتنه‌ای که به گفته مقام معظم رهبری از خارج هدایت می‌شد، دانسته سکوت کرده‌اند،‌ منافق هستند. در حالیکه مردم به خوبی راه خود را پیدا کردند و خدا پاداش استقامتشان را داد.

نقدی با اشاره به مقاومت 33 روزه لبنان، 22 روزه غزه و هشت ماهه ملت ایران در مقابل فتنه صهیونیست‌ها، انگلیس و آمریکا اظهار داشت: امت اسلام در مقابل این فتنه‌ها و نبردها ایستاد و مقاومت کرد و امروز شاهد پیروزی‌های پی‌درپی امت اسلام هستیم و البته اینها قدم‌های اول است. شعار امروز امت اسلام آزادی فلسطین است و راهپیمایی 22 بهمن در تهران و راهپیمایی همانروز در قاهره به زودی به صورت مشترک در قدس عزیز برگزار می‌شود و تولید انبوه اسلحه و بمب فایده‌ای برای دشمنان ما ندارد.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: سازمان‌های جاسوسی غربی به دنبال این هستند تا فرد عقب‌افتاده‌ای را پیدا کنند که خود را در تهران آتش بزند و این کار را با شروع تحولات تونس و مصر شبیه‌سازی کنند. آنها خیلی عقب‌افتاده‌اند و فکر می‌کنند با تقلید از این کارها می‌توانند پیروز شوند.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین افزود: در فتنه سال گذشته نیز به دنبال شبیه‌سازی بودند و با تقلید از الله اکبر گفتن‌های اول انقلاب در پی پیروزی بودند، در حالی که ملت ایران این شبیه‌سازی‌ها را تشخیص داد و آنها را همان ابتدا تنها گذاشت و مقابلشان ایستاد. البته عده قلیل زیاده خواه قدرت‌طلبی که شکم‌هایشان از حرام پر شده و در دوران مسئولیت حرام‌خواری می‌کردند همچنان به راهشان ادامه می‌دادند و گوش‌هایشان نمی‌شنید.

نقدی با بیان اینکه مردم مصر از استقامت بسیجیان و ملت ایران در فتنه 88 الهام گرفته‌اند، گفت: مردم مصر شاهد بودند که قدرت آمریکا پوشالی است و فهمیدند که می‌توانند وارد صحنه شوند و نقش خود را ایفا کنند.

وی همچنین با اشاره به اقدامات رژیم مصر در مقابله با مردم انقلابی این کشور اظهار داشت: رژیم مصر می‌خواست با شبیه‌سازی از بسیج ایران از لباس شخصی‌ها برای دفاع از خود استفاده کند در حالی که لباس‌شخصی‌های مصر آدم‌های فاسد، قدرت طلب و خائنی بودند اما نمی‌دانست پشتوانه بسیجی‌های ایران خدا و اسلام است. این شبیه‌سازی دشمنان مضحک است.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به پیروزی انقلاب مصر تصریح کرد: این حرکت استمرار دارد و پیروزی‌های بزرگ، سختی‌های بزرگی هم همراه خواهد داشت. ما هم در مسیر دهه فجر کل جهان قدم برمی‌داریم و آماده 17 شهریورها هم هستیم.

نقدی با بیان اینکه جانبازان فتنه 88 کتاب درس مقاومت و ایستادگی در مقابل کفر و نفاق هستند، اظهار داشت:‌ همه باید از جانبازان فتنه 88 درس بگیریم و می‌دانیم برخلاف القای رسانه‌های غربی نسل امروز ما بسیار خوب و زیبا همه خصائص اساسی انقلاب و راه امام(ره) را دریافت کرده‌اند و اگر میدان‌های آزمایشی پیش بیاید فداکارانه‌تر و قوی‌تر از نسل قبل در میدان حاضر می‌شوند.

دلایل جالب فتنه‌گران برای حضورمیلیونی مردم!

دلایل جالب فتنه‌گران برای حضورمیلیونی مردم!

روز گذشته، خیابان‌های انقلاب و آزادی برای سی و دومین بار قدم‌های مردمی را بر روی خود احساس کرد که برای حفاظت از آرمان‌های خود و برای اعلام حمایت از نظامی که با آنان پیمان بسته تا این آرمان‌ها را محقق کند؛ آرمان‌هایی که جرقه‌اش را روح‌الله کبیر روشن کرد و مطالبه آن را به دست مردم انقلابی ایران سپرد.


راهپیمایی ۲۲ بهمن اگرچه یک سنت طولانی مدت در ایران است که هر سال برگزار می‌شود و مردم هم نشان داده‌اند که هیچ مساله‌ای - حتی تهدید به موشک باران از سوی رژیم بعث - هم نمی‌تواند مانع از حضور گسترده آنان شود، با این حال حوادثی که سال گذشته روی داد، سبب شد تا موج جدیدی از هیجان و شوق در میان راهپیمایان و حامیان انقلاب اسلامی به وجود بیاید.

همین شور انقلابی بود که سبب شد تا آشوبگران که بنا داشتند تا سال گذشته روز ۲۲ بهمن را به آغازی دوباره برای اغتشاشات خیابانی بدل کنند، ناکام بمانند و فعالان سیاسی از آن روز به عنوان «مرگ قطعی فتنه» نام ببرند.

امسال هم مردم حضوری تاریخی و بسیار گسترده در این راهپیمایی داشتند تا به نوعی سالگرد مرگ آشوب‌های خیابانی را که پس از ۹ دی به احتضار افتاده بود، جشن بگیرند؛ جشنی که منابع رسمی از حضور ۵۰۰۰۰۰۰۰ نفر در آن در سراسر کشور خبر می‌دهند.

حضور مردم و اعلام تجدید بیعت با جمهوری اسلامی ایران در روز گذشته به حدی شکوه‌مند و عظیم بود که مخالفان ایران تنها راه مقابله با آن را در «سکوت محض» دیدند.

سایت‌ها و رسانه‌هایی که از کوچک‌ترین اخبار تخریبی درباره ایران و مسئولان کشور نمی‌گذرند و حتی درباره سرنوشت کرم‌های خاکی که به عنوان آزمایش توسط یک ماهواره‌بر ایرانی به فضا فرستاده شدند، ابراز نگرانی می‌کنند، ترجیح دادند تا اصولا اشاره‌ای به این راهپیمایی نکنند و چنان رفتار کنند که انگار در روز ۲۲ بهمن قرار نیست اتفاقی بیفتد و همه مردم در خانه‌ها مشغول استراحت هستند!

سایت «جرس» که به عنوان ارگان رسمی اتاق فکر لندن و با محوریت عطاءالله مهاجرانی، محسن کدیور و اکبر گنجی فعالیت می‌کند، در هیچ یک از اخبار خود کوچک‌ترین اشاره‌ای به برگزاری این راهپیمایی در سراسر ایران نکرد و ترجیح داد دست به انتشار مطالبی علیه اصل ولایت‌فقیه و فحاشی علیه مسئولان نظام بزند.

همچنین سایت رسمی میرحسین موسوی تنها در یک خبر رسمی و با عنوان «برگزاری راهپیمایی ۲۲ بهمن در ایران» به پوشش این راهپیمایی عظیم مردم پرداخت.

«کلمه» در متن خبر هم هیچ اشاره‌ای به میزان حضور مردم و نحوه برگزاری راهپیمایی نکرد و فقط از آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از مسئولان نام برد که در این مراسم حضور داشته است.

و اما بالاترین...

اما جالب‌ترین واکنش به این موضوع را سایت «بالا‌ترین» داشت؛ سایتی که به دلیل مواضع بامزه و جالب توجه کاربرانش به عنوان یک سایت سرگرمی معروف در میان فعالان اینترنتی شناخته می‌شود.

بالا‌ترین که در روزهای اخیر به دلیل موضعگیری جالب و غیرمنتظره مدیرش «مهدی یحیی‌نژاد» که حتی کاربران اپوزیسیون را هم ناامید کرده، مجددا بر سر زبان‌ها افتاده، ابتدا مدعی شد که راهپیمایی امسال بسیار خلوت بوده و میدان آزادی تهران اصلا حتی به اندازه نیم گنجایش خود هم پر نشده است!

پس از گذشت ساعاتی از آغاز راهپیمایی و انتشار تصاویر تلویزیونی از حضور گسترده مردم، کاربران این سایت دست به تئوری همیشگی خود زدند و توزیع ساندیس را علت حضور مردم دانستند؛ مساله‌ای که حتی تا چلوکباب و زرشک پلو با مرغ هم پیش رفت.

آخرین دقایق راهپیمایی هم بالاترینی‌ها به تبعیت از یک سایت داخلی که به آقازاده لندن‌نشین وابسته است، کشف کردند که هوای تهران اصلا بارانی و برفی نبوده و کاملا هم بهاری بوده است و علت حضور گسترده مردم در راهپیمایی هم استفاده از این هوای لطیف برای قدم زدن و نه شرکت در مراسم ۲۲ بهمن بوده است!

سایر سایت‌ها و شبکه‌های تلویزیونی فارسی‌زبان هم ترجیح دادند تا با سکوت مطلق از کنار این موضوع بگذرند و به مسائلی مانند «روز ولنتاین» و یا «تاثیر آب و هوای سرد بر چروکیدگی پوست حیوانات» بپردازند؛ رویکردی که تلویزیون‌های دولتی انگلیس و آمریکای به خوبی آن را اجرا کردند


انتحار سیاسی سران فتنه برای رفع محاصره از اسرائیل


کسی نمی‌داند، فرعون خوابی دیده بود یا نه، اما خداحافظی‌اش ازسرزمین نیل برای دوستانش به مثابه یک خواب بود و یک شوک.
سرزمین مصر‌ سالیان سال بود، 30سال بیشتر‌ که هم‌پیمان ‌ رژیمی جعلی‌‌ بود که آنان در کمپ دیوید آن را «اسرائیل» خواندند.
‌ مصر به عنوان پرجمعیت‌ترین کشورعربی، هم مرز با رژیم صهیونیستی، پرورش دهنده علمای دینی از دل الازهر و نیز با در اختیار داشتن آبراه سوئز مورد توجه قدرت‌های استعماری قرار گرفت تا نقش حائل ‌ میان کشورهای اسلامی با ‌ غده سرطانی را برعهده بگیرد. ماجرای این نقش‌آفرینی مصر، تازه آغاز شده بود که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و به عنوان یک کانون «آگاهی و بیداری اسلامی» سر بلند کرد و پیام انقلاب خود را به منطقه و اقصی نقاط جهان صادر نمود.
ازدیگر سو زمانی که بلوک شرق از هم پاشید غرب منادی پایان تاریخ شد و استراتژی‌ها سیاهه کرد و برای هژمونی خود تهدید نامتقارن و متقارن را تحت عنوان «بیداری اسلامی» و ظهور قدرت‌های میانه برای خود تعریف و تفسیر کرد، نهایتش هم رسید به مهار موج اسلامگرایی در منطقه، اما نامش را گذاشت«طرح خاورمیانه جدید یا بزرگ.»

تغییر موازنه ‌ به نفع انقلاب اسلامی
ماجرا را کوتاه و گذرا پی بگیریم. عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان، به قدرت رسیدن حماس، جنگ 33 روزه، جنگ 22 روزه، به قدرت رسیدن اسلامگرایان در ترکیه، تحولات لبنان و شکست دولت مورد حمایت امریکا در این کشور و شکست در فتنه‌ای که در سال 88 به‌وقوع پیوست، طراحی‌های امریکا را چنان در باتلاق فرو برد که دومینوی از دست رفتن شرایط تدبیر و تمهید برای آنان سخت و‌گران تمام شد.
پس از فاصله گرفتن ترکیه از محور غرب‌ ‌ و نیز شکست این محور در اتفاقات اخیر لبنان، انتفاضه مردم مصر و پیامدهای ناشی از آن، زلزله سهمگینی را در منطقه به‌وجود آورد و ضربه مهلک دیگری بر محور مذکور وارد ساخت. در همین ارتباط روزنامه صهیونیستی هاآرتص در تشریح شکست‌های متوالی محور امریکا، غرب و رژیم صهیونیستی نوشت:«اوباما در تاریخ امریکا به عنوان رئیس جمهوری ثبت خواهد شد که موجب از دست رفتن ترکیه، لبنان و مصر شد و در دوران وی ساختار همه پیمان‌های سیاسی ومنطقه‌ای امریکا در خاورمیانه فروریخت.»
اما چرا ماجرای مصر این قدر برای رژیم صهیونیستی سنگین بوده و آنها به قضاوت در خصوص نقطه اصلی تحولات مصر پرداخته و می‌گویند که از دست دادن مصر یعنی تغییر موازنه استراتژیک به نفع محور ایران، بیداری و مقاومت اسلامی؟
به‌راستی چرا انقلاب اسلامی مصر، سران رژیم صهیونیستی را به هراس واداشته و لیبرمن از روی کار آمدن نظامی همچون ایران در مصر اظهار نگرانی می‌کند.

پادوهای رژیم‌صهیونیستی وارد صحنه می‌شوند
اصل ماجرا اینجاست که مصر به عنوان دروازه ورود رژیم صهیونیستی به ژئوپلتیک منطقه بوده و از دیگر سو، انقلاب اسلامی دراین کشور در حقیقت تکمیل ‌ پازل محاصره این رژیم جعلی می‌باشد. پس کاملاً طبیعی است که سایت وزارت خارجه اسرائیل در نوشتاری تصریح کند که «در اسرائیل انتقاد از رفتار اوباما بالا گرفته، زیرا همانگونه که کارتر موجب از دست رفتن ایران شد، اکنون اوباما نیز موجب از دست رفتن مصر شده است.» این اما همه ماجرا نیست، زمانی که مبارک از قدرت خداحافظی کرد، رژیم صهیونیستی بیش از گذشته نگران شد.
در حقیقت پس از سقوط رژیم مبارک، رژیم صهیونیستی که مهم‌ترین هم‌پیمان خود را از دست داد، تلاش دارد تا پادوهای خود را برای انتقام‌گیری وارد صحنه نماید.
‌ رژیم صهیونیستی که بارها ایران را مسبب به راه افتادن دومینوی نهضت اسلامی در منطقه و محاصره خود عنوان می‌کند، مدتی است ‌ پس از ارتباط‌گیری و کمک‌50 میلیون دلاری محمود عباس به یکی از سران فتنه، رأساً از طریق یک حلقه واسط در ایران به دنبال انتقام‌گیری بوده و درصدد است تا با ایجاد انحراف محاصره خود را بشکند. در همین راستا در حالی که رژیم مبارک سقوط کرده، میرحسین موسوی در حالی بنای راه‌اندازی راهپیمایی درحمایت از مردم مصر و تونس را دارد! او در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی که با شعار حمایت از مردم مصر و تونس برپا شد، غائب بود و خود را از صف حامیان نهضت‌های اسلامی جدا کرد تا شکل دیگری از شعارهای ‌ اغتشاشات سال گذشته یعنی «نه غزه، نه لبنان» را به نمایش بگذارد. این درحالی است که هنوز اذهان، ماجرای کمک 50 میلیون دلاری محمود عباس یار غار اسرائیل را ازیاد نبرده‌اند.
گرچه با افشای کمک 50 میلیون دلاری محمودعباس خاستگاه شعارهای سال گذشته مشخص شد اما این روزها با عبور دوباره میرحسین موسوی از آوردگاه مردم در راهپیمایی 22 بهمن همراه با پادویی منافقین، ارتباط تشکیلات وی برای حمایت از رژیم صهیونیستی بیش از پیش آشکار می‌شود.

وقتی منافقین هم دوباره پای کار می‌آیند
تماس‌های تلفنی منافقین با برخی از شهروندان برای راهپیمایی مورد اشاره میرحسین موسوی در حالی طی یکی دو روز گذشته شدت گرفته که ‌ باید آن را درچارچوب آخرین مواضع سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی تفسیر کرد. سایت وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی پس از سقوط حسنی مبارک دیکتاتور وابسته به این رژیم در مصر، از روی استیصال به فحاشی علیه اخوان‌المسلمین مصر و جمهوری اسلامی ایران روی آورد.
مسئولان رژیم غاصب اسرائیل ‌ تمام ظرفیت سیاسی خود از جمله لابی صهیونیستی صاحب نفوذ در کاخ سفید را به کار گرفت تا از سقوط رژیم دیکتاتور و وابسته حسنی مبارک در مصر جلوگیری کند اما پس از آنکه دخالت‌های صهیونیست‌ها و امریکا نتوانست در برابر سیل خروشان مردم مصر مقاومت کند و سرانجام مهره مورد اعتماد رژیم تل‌آویو مجبور به کناره‌گیری شد، صهیونیست‌ها از روی استیصال و خشم به اهانت و سیاه‌نمایی درباره جمهوری اسلامی ایران و جمعیت اخوان‌المسلمین پرداختند.
در همین خصوص، سایت وزارت خارجه اسرائیل همزمان با کناره‌گیری مبارک طی مطلبی که اوج عصبی بودن دست‌اندرکاران آن را می‌رساند، به زعم خود به تخریب وجهه اخوان‌المسلمین و همسویی آن با ایران اسلامی پرداخت که بخش‌هایی از آن در ذیل می‌آید:
«در هجدهمین روز از آغاز خیزش مردمی در مصر، همچنان ابراز نگرانی می‌شود که گروه اخوان‌المسلمین با استفاده از هرج و مرج و همچنین سیاست‌های مردم‌فریبانه خود بتواند قدرت را به دست گیرد یا وضعی از نظر سیاسی در مصر ایجاد شود که پس از انتخابات پارلمانی آینده، نتوان هیچ دولتی را بدون شرکت دادن اخوان‌المسلمین برپا کرد.
بی تردید، حزب اخوان‌المسلمین که سابقه مرامی آن به یکصد و چند سال پیش می‌رسد و قدیمی‌ترین گروه سیاسی مصر محسوب می‌شود، از پایه‌های اساسی به وجود آمدن گروه تروریستی القاعده می‌باشد،‌ زیرا این دو سازمان، در بسیاری از امور عقیدتی شباهت‌های بسیار به هم دارند! از آن جا که تشکیلات دینی، به طور اصولی هرگونه دموکراسی را نفی می‌کنند و ادعا دارند که رهبر روحانی آنان (که خود را جایگزین حضرت محمد می‌داند) باید از همه اختیارات سیاسی و دینی به صورت مطلق برخوردار باشد (همان گونه که امروز در ایران عمل می‌شود)، به گفته آگاهان این احتمال در مصر نیز وجود دارد که تلاش کنونی برای برقراری مردمسالاری، به برپایی نوعی حکومت دیکتاتوری دینی مبدل گردد. ایدئولوژی اخوان‌المسلمین در علامت ویژه این سازمان (لوگو) به طور مشخص بیان شده است.
تنها فرق آنان با رژیم اسلامی ایران آن است که آن یک به دنبال خلافت سنی و این یک در پی خلافت شیعه است.»(سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی 22/11/89)
از دیگر سو سخنان باراک اوباما رئیس جمهور امریکا مبنی بر اینکه باید مصر به سوی دموکراسی حرکت کرده و مطالبات مردمی به پاسخ قانع‌کننده‌ای برسد از روی دیگر واکنش امریکا به حوادث مصر پرده بر‌می‌دارد؛ واکنشی که در آن یک القا نهفته و هدف آن این است که بگوید اگر اتفاقی در مصر حادث شده با رضایت و حمایت آنان بوده اما سران کاخ سفید ‌ هیچ اشاره‌ای نمی‌کنند که چرا این حمایت و مخالفت با دیکتاتوری 30 سال است که به طول انجامیده است.
حال با این تفاسیر آنچه به طور کلی قابل جمع بندی است عبارت است از:
1-‌ طرح خاورمیانه جدید و بزرگ مورد ادعای امریکا با شکست مواجه شده است.
2-‌ خاورمیانه جدید با شکل‌گیری نهضت‌های اسلامی دومینووار منطقه را فرا گرفته است.
3-‌ رژیم صهیونیستی در محاصره نهضت‌های اسلامی و عمق پیام انقلاب اسلامی ایران قرار گرفته است.
4-‌ امریکا و رژیم صهیونیستی تلاش دارند تا دو خط را به موازات یکدیگر هدایت و مدیریت کنند. خط اول تلاش برای موافق نشان دادن خود با تغییرات مصر و سعی در به روی کارآمدن یک مهره وابسته و سکولار در این کشور می‌باشد و خط دوم ایجاد یک خط انحرافی برای خروج خود از محاصره می‌باشد.
بنا بر این سناریو، استراتژیست‌های رژیم صهیونیستی در تحلیل‌های خود تصریح کرده‌اند که ایران در برابر تکی که در سال 88 برنامه‌ریزی شد(فتنه88)، پاتک سنگینی را بر ما وارد کرده و به مدیریت شرایط پرداخته است. در تحلیل‌های عناصر این رژیم، ایران به عنوان نقطه کانونی تحولات منطقه‌ای مطرح شده و تأکید شده است که مهار تحولات منطقه‌ای تنها در مهار ایران و ارتباط بیشتر با نیروهای مخالف نظام در درون امکانپذیر خواهد بود. به بیان دیگر رژیم صهیونیستی تلاش دارد که برای خروج خود از محاصره انقلاب اسلامی یک خط انحرافی را فعال کرده و در این خط، محورهای معارض را در ایران، سوریه و فلسطین(غزه) فعال سازد. درهمین راستا طی روزهای گذشته سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی بر اساس همین سناریو از برپایی یک راهپیمایی در روز جمعه -راهپیمایی 22 بهمن- در منطقه غزه و علیه دولت حماس خبرداده و مدعی شده بود که تظاهرات علیه حماس با شعار«نان، آزادی، پایان سرکوبگری» برگزار خواهد شد.(که البته دروغ از کار درآمد!)
5-‌ پادوهای رژیم صهیونیستی در ایران به محوریت میرحسین موسوی به‌رغم خواست و تأکید مردم در راهپیمایی 22 بهمن مبنی بر حمایت از مردم مصر و تونس و در روزی که دیکتاتور مصر به پایان خود رسید، تلاش دارند خط انحرافی را در روزهای آتی تحت عنوان راهپیمایی حمایت از مردم مصر و تونس پیگیری نمایند، اما آیا با توجه به فرار دیکتاتور مصر نباید این راهپیمایی را راهپیمایی حمایت از اسرائیل یا حمایت از حسنی مبارک دانست؟


شکار ایرانیان توسط MI6 در دبی


یکی از اهداف سازمان اطلاعاتی روباه پیر که همیشه به دنبال آن بوده جذب ایرانی هایی است که بتوانند در راستای اهدف استعماری آنها خدمات شایانی ارائه دهند.،سازمان اطلاعات انگلیس در یک اقدام جدید برای شناسایی و استخدام ایرانیان 5 نفر ایرانی را به استخدام خود درآورده و در فرودگاه دبی مستقر نموده است. وظیفه این افراد شناسایی و مشخص کردن شغل و آدرس افرادی که از هواپیمایی ایران به فرودگاه دبی وارد می شوند.
لازم به ذکر است این افراد در پشت مانیتوری که به راحتی دیده نمی شوند این کار را انجام می دهند بعد در صورت مناسب تشخیص دادن افراد مذکور به فرد نشان شده در کشور امارات نزدیک می شوند و در صورت موافقت به سرویس اطلاعاتی انگلیس معرفی می شوند.


"ایستاده بودم ساندیس خورها را ببینم"

یک رسانه وابسته به ضدانقلاب خارج نشین، گزارش جالبی از راهپیمایی باشکوه 22 بهمن منتشر کرد.

این رسانه که توسط شماری از روزنامه نگاران زنجیره ای فراری و مقیم آمریکا و اروپا مدیریت می شود، به نقل از یکی از عناصر فعال در فتنه سبز نوشت: روز جمعه 22 بهمن از روی کنجکاوی به میدان آزادی رفتم. وقتی با موسسه کرایه اتومبیل تماس گرفتم، فرد پشت خط گفت خیابان های اطراف مسیر بسته است و نمی توانیم سرویس به شما بدهیم. با قطار مترو رفتم. هر چه به ایستگاه آزادی نزدیک تر می شدیم، واگن شلوغ تر می شد. وقتی قطار به میدان توپخانه که ایستگاه مرکزی مترو تهران است رسید، جمعیت واگن ها دو برابر شد، به نحوی که احساس خفگی به آدم دست می داد. وقتی قطار به ایستگاه آزادی رسید، مسافران به طرف خروجی رفتند، اما ازدحام در حدی بود که خروج جمعیت چند دقیقه طول کشید. وقتی به خیابان رسیدم، متوجه شدم که شلوغ بودن خیابان باعث کندی حرکت مسافران در پله های ایستگاه شده بود.

گزارشگر «خودنویس» می افزاید: ازدحامی که در خیابان آزادی مشاهده می کردم، برایم یک تجربه جدید بود. تصمیم گرفتم از پل عابر پیاده عبور کنم تا از آن بالا اطراف میدان آزادی را تماشا کنم. جای خالی نبود و کله های مردم همه جا را سیاه کرده بود. به علت زیادی جمعیت حدود شش دقیقه طول کشید تا به پایین پله های آن طرف پل رسیدم. در پیاده رو یک گوشه خلوت را پیدا کردم و همان جا ایستادم. صدای سخنان احمدی نژاد از بلندگوها پخش می شد. تلاش کردم به طرف میدان آزادی بروم، اما بقیه همچنین قصدی داشتند و راهی به جلو پیدا نکردیم. ایستادم تا ساندیس خورها را تماشا کنم اما اشتباه فکر می کردم. مردم آمده بودند تا دلشان را راضی کنند. بسیاری از جمعیتی را که دیدم، افراد عادی بودند و با میل و اراده خودشان به آنجا آمده بودند. من تا پیش از این تصور می کردم فقط کسانی که ریش و چادر دارند یا کارمند سازمان های دولتی هستند در این مراسم ها شرکت می کنند. من فکر می کردم خیلی ها به خاطر ساندیس می آیند. من فکر می کردم همه الکی می آیند که آمده باشند، اما همه اشتباه بود.

وی همچنین نوشت: کسانی که من روز 22 بهمن در خیابان آزادی تهران دیدم، مردم ایران بودند. کسانی که صبح تا شب در تاکسی و اتوبوس و مترو و مغازه ها و ادارات و دانشگاه آن ها را می بینم و از کنارشان رد می شوم. کسانی که می دیدم، ملت ایران بودند.امسال برخلاف سال گذشته جمعیت بیش تری به میدان آزادی رفته بودند. اما چطور این اتفاق افتاد؟ پرسشی را از خودم و شما می پرسم و آن اینکه «چند درصد از جمعیت میلیونی که در خیابان آزادی حضور داشتند مانند من در سال 88 طرفدار جنبش سبز بودند ولی بعد در شرایطی قرار گرفتند که احساس افراد فریب خورده را داشتند؟ کسانی که هنوز نمی خواهند قبول کنند که بازیچه قدرت نمایی گروه هایی شدند که حتی با یکدیگر اتحاد ندارند، برای روز 25 بهمن برنامه ریزی می کنند. کاش آن ها روز 22 بهمن 89، حاضر می شدند و تعداد خودشان را با جمعیتی که می دیدند، مقایسه می کردند. آنها سال گذشته در حالی ایده اسب تروا را مطرح کردند که می گفتند آخرین راهپیمایی 22 بهمن را رقم خواهیم زد، اما 365 روز بعد شلوغ ترین راهپیمایی 22 بهمن برگزار شد و من خودم شاهد آن بودم.»

این عنصر فعال در فتنه سال گذشته، گزارش خود را با این جملات به پایان برده است: ما فریب کسانی را خوردیم که بر سر رسیدن به قدرت با یکدیگر نیز اختلاف داشتند و مردم را سپر خودشان کردند و وقتی همه چیز خراب شد، به خانه هایشان برگشتند و به سادگی مردمی که باورشان کرده بودند، خندیدند. راهپیمایی 22 بهمن امسال نه مشت محکم به دهان استکبار جهانی بود، نه شیطان بزرگ و نه انگلیس [!]. 22 بهمن امسال (...)بزرگی بود به کسانی که تصور می کردند ملت ایران فقط کسانی بودند که فریب آن ها را خوردند و هرگز دیگران را به حساب نیاوردند. راهپیمایی 22 بهمن امسال را ساندیس خورها برگزار نکردند. آن ها مردم بودند. مردمی که تا امروز توسط مهاجرانی و نبوی و موسوی و کروبی فیلتر شده بودند تا دیده نشوند.

یادآور می شود پایگاه اینترنتی خودنویس یکی از رسانه های ضدانقلابی فعال در عرصه آشوب طلبی و رادیکالیزم به شمار می رود. این رسانه ضد انقلابی، در مطلب دیگری سرنگونی مبارک در روز 22 بهمن را مورد اعتراض قرار داده و نوشته است: آقای مبارک! انصاف نداشتی، تقویم هم نداشتی؟ همه دوست داشتیم کناره گیری مبارک نه در روز 22 بهمن بلکه کاش در روز پیش یا پس از آن پیش می آمد تا این موفقیت نیز همچون انقلاب 32 سال پیش ایران، به سود حاکمان جمهوری اسلامی قابل مصادره نباشد. اما مبارک تقویم هم نداشت.


جزئیات نحوه فرار مبارک


 پایگاه خبری مصری "الیوم السابع " با انتشار یک خبر به بررسی جزئیات نحوه فرار "حسنی مبارک " و خانواده‌اش از قاهره و رفتنش به "شرم الشیخ " پرداخت.
منابع آگاه که خودروی مبارک را همراهی می‌کردند در این‌باره اظهار داشتند که وی از یکی از ویلاهای خود در کاخ "العروبة " چند دقیقه پیش از پایان نماز جمعه هفته پیش به همراه گارد حفاظتی خود خارج شده است. این در حالی بود که تظاهرات‌کنندگان نمازگزار کاخ مذکور را محاصره کرده بودند.

بنا بر این گزارش، دو بالگرد مامور انتقال او و خانواده‌اش به شرم‌الشیخ بودند. بالگرد نخست شخص مبارک و رئیس‌دفتر ویژه او و بالگرد دوم گارد حفاظتی که شامل ۴ نیروی ویژه و تک‌تیرانداز بود و همراهان مبارک را منتقل کردند.

مبارک تا بعد از ساعت یک بعد از ظهر در خودروی مرسدس "S۵۰۰ " آسمانی رنگش با حفاظت نیروهای ویژه و گارد ریاست‌جمهوری و نیروهای مسلح وارد شرم‌الشیخ شد.

به گفته منابع آگاه، بالگرد دوم نیم ساعت پس از حرکت مبارک به سوی شرم الشیخ حرکت کرد که در آن خانواده مبارک از جمله "علاء مبارک " با یک کیف سامسونت مشکی رنگ، "هایدی راسخ " همسر او، دو فرزندشان، "خدیجة جمال " همسر "جمال مبارک " همسر پسر دیگر حسنی مبارک و خدمتکار خارجی آنها حضور داشتند که در یک خودروی مشکی‌رنگ B.M.W به حسنی مبارک در شرم‌الشیخ پیوستند.

بنا بر این گزارش، سوزان مبارک همسر حسنی مبارک با یک هواپیمای شخصی راس ساعت ۶ بعد از ظهر وارد شرم‌الشیخ شده است. این در حالی بود که جمال مبارک روز قبل قاهره را به مقصد لندن ترک کرده بود.

روزنامه "وطن " چاپ آمریکا نیز در این‌باره نوشت: برخی اخبار حاکی از آن است که حسنی مبارک قرار است در امارت "الشارقة " در امارات عربی متحده مستقر شود و زمینه‌های لازم برای استقبال از او و خانواده‌اش در امارات صورت گرفته است.

برخی منابع رسانه‌ای نیز اعلام می‌کنند که مبارک شرم‌الشیخ را به مقصد امارات ترک کرده است و حتی دلیل سفر وزیر خارجه امارات به مصر پیش از سرنگونی رژیم مبارک به همین دلیل بوده است.

از سوی دیگر روزنامه بحرینی "الوسط " نیز نوشت که وضعیت جسمی مبارک بسیار وخیم است و طی چند ساعت گذشته حال او بحرانی‌تر شده و حتی برخی منابع نزدیک به او اعلام کرده‌اند که او به حال کما رفته است.

برخی رسانه‌ها نیز اعلام کرده‌اند که وی در هنگام ضبط آخرین سخنانش در پنج‎شنبه گذشته دو بار به کما رفته است و این با بررسی فیلم ضبط‎شده او کاملا مشخص می‌شود به‎ویژه اینکه این فیلم دوبار قطع می‌شود و اداره مونتاژ این فیلم را تدوین کرده است.

به گفته منابع آگاه وضعیت جسمانی مبارک بسیار بد است و بسیاری از پزشکان معتقدند که برای درمان سرطان او چاره‌ای جز شروع شیمی‌درمانی وجود ندارد.