فهرست جنایات مهدی هاشمی و باندش

محمدحسین جعفرزاده (از اعضای باند مهدی هاشمی) در نامه ای که پس از فرار به خارج از کشور در منزلش کشف شد، به مهدی هاشمی می‌گوید:«در آن زمان دقیقاً یادم هست چند مرتبه به شما گفتم برویم سراغ هدف های بزرگتری از قبیل ساواکی ها و شخصیت های رژیم و شما توصیه می کردید، که نه»

ر این شماره به برخی جنایات سید مهدی هاشمی  فرد مورد وثوق آقای منتظری، بر سرر کتاب شهید جاوید و به نام امربه معروف ونهی از منکر انجام گرفته اشاره می شود.

جنایات باند مهدی هاشمی بر سر کتاب شهید جاوید

این نکته قابل توجه است که به جز برخی یقینیات از جمله قتل آیت الله شمس آبادی صفرزاده و طرح ترور آیت الله گلپایگانی و غیره، برخی وقایع دیگر بدلیل رسیدگی نشدن قضایی، منسوب به باند مهدی هاشمی می باشد. 
اما اتفاقاتی که در این میان و به بهانه دفاع از کتاب «شهید جاوید» توسط باند مهدی هاشمی رخ داد از این قرار است:
1-قتل حجت الاسلام سیداسماعیل حسنی
وی از وعاظ نجف آباد بوده و به شهادت اسناد ساواک از مقلدین امام خمینی بوده و رساله های امام را توزیع می نموده است.
در یکی از اسناد سیداسماعیل حسنی در ساواک در مورد وضعیت فکری او چنین آمده است:
به 312
از 10 ه
تاریخ گزارش 50/7/12
موضوع: گامی دیگر برای تضعیف منتظری (گزارش ساواک مبنی بر تضعیف منتظری؟!)
سیداسماعیل حسنی یکی از وعاظ نجف آباد طی تلگرافی که از طرف هیئت علما و ساواک نجف آباد به
آیت الله گلپایگانی به قم مخابره نموده اظهار داشته است: «پس از تقدیم ادعیه مخلصانه کتاب شهید آگاه [کتاب آیت الله صافی گلپایگانی در رد کتاب شهید جاوید] مورد استفاده عموم مراتب تقدیر را به وسیله حضرت آیت الله به پیشگاه جناب مؤلف تقدیم صد جلد آن را تقاضا با صحت و موفقیت خواستارم.»

نظریه شنبه- همانطور که قبلاً اظهار گردیده در صورتی که کتاب مذکور به نجف آباد وارد گردد موقعیت منتظری بیش از پیش تضعیف خواهد گردید.
نظریه یکشنبه- سیداسماعیل حسنی یکی از وعاظ نجف آباد است که در مقابل منتظری و موقعیت محلی او قرار گرفته است.45

این فرد فعال انقلابی توسط افراد ناشناسی مورد ضرب و جرح قرار می گیرد و بعد از چند روز در بیمارستان از دنیا می رود. روزنامه اطلاعات به تاریخ 5 خرداد 1355در مصاحبه با فرزند سیداسماعیل حسنی و با تیتر «یک روحانی دیگر کشته شد» چگونگی و سخنان رد و بدل شده توسط ضاربین می گوید:«شهود حمله ضاربین به پدرم در آن زمان می گفتند: ضاربین نقابدار ضمن وارد کردن ضربه به پدرم گفته اند برای مخالف با «شهید جاوید» [سرنوشتی] جز مرگ نیست.»

2- طرح ترور آیت الله گلپایگانی

در کیفرخواست متهمین پرونده قاتلین مرحوم شمس آبادی بنا به اظهارات قربانعلی حمزه زاده به شرح صورتجلسه 2535/3/12 [1355] آمده است: «امیر حمزه زاده گفت:بعد از شمس آبادی نوبت به آیت الله گلپایگانی بود که در قم بود و چون دستگیر شدم قتل آقای گلپایگانی را که بعد از قتل آقای شمس آبادی بود موفق نشدم...»46
روزنامه های اطلاعات و کیهان هم در سوم اسفند 1355با تیترهای «توطئه قتل آیت الله گلپایگانی شکست خورد.» و «توطئه ترور آیت الله گلپایگانی» خبر از این امر می دهند.

3- طراحی ترور تعدادی از علمای اصفهان

لیستی از علمای اصفهان نیز برای حذف در ذهن مهدی هاشمی بوده که خود چنین می گوید:«طرحی که در ذهن خود من بود برای این کار، طرح یک تعدادی از علمای اصفهان یعنی همان به اصطلاح شورای علمی که در اصفهان بود روی آن هاما طرح و نقشه داشتیم و به آقای جعفرزاده هم اتفاقاً گفته بودم که طرح این است و این کار را می خواهیم بکنیم. منتهی بعد از اینکه با مخالفت آقای جعفرزاده و ... (قتل) شمس آبادی مواجه شدیم و آن مسئله پیش آمد ما دیگر عملاً کاری نکردیم.»47

4- قتل مهدی نوروزی12 ساله

در گزارش کیهان مورخه 55/3/31 چنین آمده است: «نظر- خبرنگار کیهان: جسد پسربچه ای که حدودیک ماه پیش در روستای کشه مفقود شده بود، روز گذشته در دامنه کوهی به وسیله یک چوپان پیدا شد. پسر بچه که مهدی نوروزی نام داشت و خواهرزاده حجاریان (یکی از مریدان مرحوم آیت الله شمس آبادی)بود، حدودیک ماه پیش در روستای «کشه» واقع در 45 کیلومتری نطنز ناپدید شد. به دنبال گم شدن مهدی، وابستگان او گفتند که احتمالاً اعضای گروه هدفی قهدریجان اصفهان او را ربوده و به قتل رسانده اند...گروه «هدفیها»که متهم به قتل این پسر بچه هستند از طرفداران کتاب شهید جاوید بوده و تاکنون به ترور چند نفراز جمله آیت الله شمس آبادی،شیخ قنبر علی صفرزاده، یک زن و دو مرد دیگر در قهدریجان اصفهان اعتراف کرده اند.»

5- قتل فرزند خردسال امام جماعت مسجد سید اصفهان
خبرنگارروزنامه اطلاعات در مجموعه خاطرات خود در مورد قتل فرزند 4 ساله حجت الاسلام حاج سیدتقی موسوی بیدآبادی امام جماعت مسجد سیداصفهان، از زبان خود حجت الاسلام موسوی می گوید: «تحقیقات بازپرس برای دستگیری قاتل یا قاتلان پسرم به جایی نرسید تا اینکه فاجعه قتل حجت الاسلام (شمس آبادی) پیش آمد. حجت الاسلام موسوی بیدآبادی همچنین گفت: در جلسه هفته گذشته هیئت علمی اصفهان اعلام شد قاتلان فرزندم همان قاتلان مرحوم حجت الاسلام شمس آبادی و یا به قولی گروه هدفیها هستند.»

خبرنگار کیهان نیز گزارشی از پیگیری قتل فرزند حجت الاسلام موسوی در تاریخ 79/2/9درج نموده است.

6- ترور ناموفق نعمت الله جوانمردی

وی از مخالفان باند مهدی هاشمی بود و دستور قتل او به سرعت صادر می شود. اسماعیل مشهدی از افراد تیم ترور در این خصوص می نویسد:«چند روز بعد عبدالله جوانمردی گفت: نمی خواهد «زمانی» را بکشید بروید حاج نعمت الله جوانمردی را بزنید و بکشید و یک عدد چاقو به ما داد و ما هم رفتیم حاج نعمت الله جوانمردی را با چاقو بزنیم...»48

محمدعلی حمزه زاده هم از دیگر شرکت کنندگان این ترور و عضو باند مهدی هاشمی چنین می نویسد: ...« ما جوانمردی را چندین بار تعقیب کرده تا اینکه یک روز نزدیک غروب از باغی خارج شد و من به اتفاق مشهدی به او حمله ور شدیم و چندین ضربه به آن زدیم تا اینکه یک بچه از منزل خارج شد ما هم فرار کردیم و من به منزل رفتم و فردای آن روز صبح به اتفاق مشهدی به تهران گریخته و پس از سه روز به اصفهان مراجعت نمودیم.»49

7- طرحهای دیگر مانده در ذهن مهدی هاشمی که عملی نشد.

وی در اعترافاتش می گوید:«در یک سری قتل هایی هم که صورت نگرفته و در ذهنمان بوده توی قهدریجان ما راجع به دو سه نفر از همان کسانی که مخالفان قدیم و جدیدمان بودند یکی حسین هادیان بود که رویش تصمیم داشتیم... یکی همان جمالی بود... یکی دو نفر دیگه هم هستند که مال قهدریجان نیستند... ترور انجام نگرفت...»50

8- تهدید و ارعاب شیخ ابراهیم توسلی

زمانی که در حسینیه اعظم نجف آباد برای سخنرانی می رفت تهدید شده بود که نباید در باب کتاب «شهید جاوید» سخنی بگوید که در غیر این صورت کشته خواهد شد. او نیز که به تهدیدها توجهی نکرده بود اتومبیل و منزلش را به آتش کشیدند و او را خانه نشین کردند.51

9- قتل شیخ قنبرعلی صفرزاده
حجت الاسلام شیخ قنبرعلی صفرزاده از متصدیان توزیع شهریه طلاب، از جمله از سوی آیت الله شمس آبادی بود.

وی فعالیت های پنهانی انقلابی داشت و در منطقه قهدریجان برای مقابله با افکار و تحریکات مهدی هاشمی پیشگام شده و با فراهم نمودن زمینه تردد آیت الله شمس آبادی و مبلغین مورد تأییدشان به منطقه موانعی را جهت، پیشبرد اهداف باند مهدی هاشمی ایجاد کرده بود.

در یکی از اسناد ساواک فعالیت او چنین آمده:
به 312
از 10 ه
تاریخ گزارش 51/5/26
موضوع: ارسال وجوه شرعیه جهت خمینی
«روز شنبه 51/5/14در حجره شیخ قنبرعلی صفرزاده حاج آقا فخرطاهری اهل قهدریجان، عنایت الله طاهری برادرزاده نامبرده شیخ نصرالله صالحی و سیدمحمد عقیلی اجتماع کوچکی تشکیل و در این جلسه تصمیم گرفته می شود نامه ای به همراه وجوه شرعیه توسط عنایت الله طاهری به قم فرستاده شود که از طریق قم و به وسیله سیدحسین سبحانی نامه و پول برای خمینی فرستاده شود.»

مهدی هاشمی در مورد چگونگی صدور حکم قتل صفرزاده میگوید: «عباسعلی رحیمی و حسین مرادی دو سه مرتبه به من مراجعه کردند و قضایای شیخ را تعریف کردند... آنان نیز شدیداً
عصبانی بودند و من گفتم او را تمام کنید، یعنی نابودش کنید و آنها نیز پس از مدتی تعقیب و مراقبت او را از بین بردند.»52

در مورد چگونگی ربودن شیخ قنبرعلی صفرزاده هم حسین مرادی در اعترافاتش به تاریخ 54/12/16،چنین تصویر می کند:«یک روز ساعت 5 بعد از ظهر شیخ قنبرعلی را سوار پیکان و وانت چهار چرخ که خودم راننده آن بودم کردم. عباسعلی رحیمی هم بود با این عنوان که او را به قهدریجان برسانیم. در راه به قنبرعلی گفتم که می خواهیم برویم به نجف آباد و یک تعداد رنگ بیاوریم. شیخ قنبرعلی گفت باشد. بعد به نجف آباد رفتیم به مغازه رنگی سرزده و برگشتیم رو به قهدریجان. از جاده کانال که پیچیدیم پشت قهدریجان هوا دیگر تاریک شده بود ماشین را نگه داشتیم و با عباسعلی رحیمی به کمک یکدیگر باطنابی که جلوی ماشین بود انداختیم به گردن شیخ قنبرعلی و کشیدیم تا خفه شد. بعداً او را بردیم و در چاه انداختیم.»53

10- قتل آیت الله شمس آبادی
آخرین مهره از قتل های زنجیره ای باند مهدی هاشمی قبل از انقلاب اسلامی، به شهادت رساندن آیت الله شمس آبادی بود. آیت الله سیدابوالحسن شمس آبادی فرزند ابراهیم، در سال 1326 ه.ق در اصفهان به دنیاآمد.

جد اعلای او، مرحوم سیدمحمد لاریجانی بود. سیدابوالحسن شمس آبادی،تا 25 سالگی مشغول تحصیل علوم دینی بود. او در این سن، اصفهان را به قصد نجف اشرف ترک کرد و به مدت 10 سال از محضر درس آیت الله [ابوالحسن] اصفهانی بهره برد و همچنین مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله سیدعبدالهادی شیرازی و مرحوم آیت الله سیدجمال الدین گلپایگانی کسب فیض نمود و پس از 12 سال تحصیل در نجف اشرف، به ایران بازگشت و در اصفهان به تدریس پرداخته و اقامه نماز جماعت را برعهده داشت.

در فعالیت هایی از قبیل کمک به ایتام و مستمندان، شرکت، و در تأسیس مؤسسات خیریه، مانند انجمن مددکاری امام زمان(عج) بنای مسجد در روستاهای دور افتاده و نقاطی که مرکز تبلیغی بهاییت بود، مشارکت می نمود.

ایشان همچنین در دایر کردن آموزشگاه نابینایان (به منظور مبارزه با فعالیت ها و آموزشگاه مسیحیان) نقش داشت و در هماهنگی با انجمن ضدبهائیت در اصفهان و شهرهای اطراف فعالیت هایی می نمود.وی زندگی نسبتاً ساده ای داشت و در منزلی محقر ساکن بود.

خلاصه ای از پرونده مرحوم شمس آبادی در ساواک:
- حمایت از حضرت امام خمینی(ره) و آقای محلاتی و سایر علمایی که در سال 1342 دستگیر شده بودند. انتشار اعلامیه ای با امضای جمعی از علمای اصفهان از جمله آیت الله خادمی، سیدابوالحسن شمس آبادی، آقایان رجایی، اردکانی، سیدعلی ابطحی، محمدرضا ثفقی و سیدعلی اکبر هاشمی

- عزیمت به تهران در تاریخ 42/4/20 برای اعتراض به حرکت رژیم و پیوستن به جمع علمای تهران

- ساواک اصفهان طی نامه ای به مرکز در تاریخ 42/5/13 اعلام کرد: «حاج ابوالحسن شمس آبادی، پیش نمازمسجد سرتیپ چهار سوق و مسجد شیخ بهایی است و پس از شیخ مهدی نجفی، در اصفهان، با نفوذترین عالم است.»

- نامبرده به همراه عده ای از علمای اصفهان (از جمله آقای خادمی، سیدعلی بهبهانی و )...طی تلگرام هایی به مراجع تقلید و دیگر علما، از جمله آیت الله خوانساری (تهران) به محکومیت آقای منتظری و آقای ربانی شیرازی، اعتراض و درخواست اقدام از ایشان جهت تجدید نظر در حکم مصادره را می نماید.(47/4/25)

- مؤسسه احمدیه، که زیر نظر آقایان خادمی و شمس آبادی اداره می شود، اقدام به اعزام طلاب به اطراف می کند.به مبلغان مذکور اعلام شده که هیچگونه پولی از مردم نگیرند. قرار است مؤسسه، خرج سفر و حق منبر ایشان را تقبل نماید.(48/12/19)

- ارسال تلگرامی در سال 1349با امضای جمعی از اعضای علمای اصفهان (از جمله آقای خادمی،
شمس آبادی، اردکانی و ...) در مورد تبعید آقای صافی، به آیت الله گلپایگانی.

-در جلسه ای که در منزل حاج آقا مرتضی ابطحی، با شرکت بیست نفر از علما تشکیل شد، آقای شمس آبادی برضد فحشا سخنرانی و از روحانیون خواست که آن را در منابر عنوان کنند.(50/1/14)

- آقایان خادمی و شمس آبادی،به شدت آقای منتظری را [به خاطر دفاع از مطالب کتاب شهید جاوید و نویسنده اش] مورد حمله قرار دادند.

- ساواک در سال 52 در ارتباط با وی چنین می نویسد: «فاقد پیشینه کیفری (از نظر ضدامنیتی) می باشدو از نظر روحیه و مشی سیاسی، فردی است طرفدار آیت الله خویی، که به نمایندگی از وی، شهریه طالب را می پردازد. ضمناً باطناً از روحانیون افراطی حمایت [کرده] ولی تاکنون به ظاهر، رعایت بی طرفی را کرده است.»

-در سال 1353، گزارشهایی از طریق منابع ساواک دریافت می شودکه آقای شمس آبادی به عده ای از طلاب،که به خدمت در اداره اوقاف درآمده و مروج مذهبی نام گرفته اند،توسط نزدیکان خود، پیغام فرستاده و تعدادی را به منزل خود دعوت نموده تا از خدمت در اوقاف، استعفا کنند و به آنان قول داده است چنانچه از حقوق دولت چشم پوشی کنند، حقوق بیشتری به آنان خواهد داد.»54

مهدی هاشمی آیت الله شمس آبادی را به دلیل مخالفت های صریح و مناظراتی که با اعضای باند او داشته و هم به خاطر مخالفت شدید با کتاب «شهید جاوید»، یک روحانی مرتجع و ساکت می خواند و با تحریک مردم و از جمله تیم خود علیه آیت الله شمس آبادی حساسیت هایی ایجاد می کرد.

مهدی هاشمی در این خصوص می گوید:«در اینکه مسئله روحانیت ارتجاعی و مخصوصاً آقای شمس آبادی در نظر من خیلی حساستر بود و من نیز در جلسات و هیئات مطرح می کردم و حساسیت بچه ها را عموماً در آن جهت تحریک می کردم هیچ بحثی نیست و قبلاً نیز گفتم یکی از انحرافات دیروز من همین بود که برخی علما را از دولتی ها بدتر می دانستم. بنابراین من انکار نمی کنم که از نظر فکری برادران تحت تأثیر افکار و القائات من بودند، حتی یادم هست که موقعی که اخبار و اطلاعات پراکنده آقای شمس آبادی را ما مطرح می کردیم و ابراز حساسیت می نمودیم،همین برادران و سایرین می گفتند:«شما بیش از حد روی روحانیون ساکت و مرتجع حساس هستید و باید روی عوامل دیگر حساس باشیم. من از نظر فکری و حساسیت روی بعضی علما من جمله آقای شمس آبادی دارای انگیزه و حساسیت بودم.»55

در همین زمینه محمدحسین جعفرزاده در نامه ای که پس از فرار به خارج از کشور در منزلش کشف شد. به مهدی هاشمی می گوید:«در آن زمان دقیقاً یادم هست چند مرتبه به شما گفتم برویم سراغ هدف های بزرگتری از قبیل ساواکی ها و شخصیت های رژیم و شما توصیه می کردید، که نه»56

هاشمی رفسنجانی و لالایی خرافه پرستی

هاشمی رفسنجانی را همه می شناسند که مرد هوشمندی است و سخن در لفافه می گوید. او سوابقی غیر قابل انکاردارد و تاییداتی از جانب امام (ره) و رهبر انقلاب (مد) که شاید برای کمتر کسی محقق شده باشد. لکن به واسطه همین جایگاه سیاسی و سیر مسئولیتهایی که از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون داشته فردی است که سخن از روی ناآگاهی و بی بصیرتی نمی گوید او بر هریک از دو قوه مجریه و مقننه دو دوره ریاست کرده و بیش از بیست سال ریاست مجمع تشخیص مصلحت را بر عهده داشته است و هم اکنون ریاست خبرگان را نیز به کلکسیون سوابق خود افزوده پس به جای جای سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشور اشراف دارد و جملاتش به دقت و تفصیل قابل تفسیرند و هر حرکت او می تواند حاکی از جریان یا سلسله وقایعی در آینده نظام باشد. 

 مقدمه فوق به خوبی روشن کرد که دیگر از چنین فردی نمی توان انتظار تحلیل نابجا و آدرس غلط دادن در فضای استراتژیک نظام آنهم به صورت سهوی داشت. پس سخنان اخیر هاشمی موضع مشخص و متقن وی در قبال شرایط امروز جامعه ایران است: هاشمی که به مناسبت روز دانشجو در جمعی گزینش شده از دانشجویان سخن می راند آنان را به هوشیاری فراخواند و از آنها خواست تا نگذارند جامعه با لالایی خرافه پرستی به خواب غفلت برود و دین و تعصب کور برای مردم پوستین وارونه شود و نردبان ترقی پله های سقوط. اظهارات عجیبی است در شرایط امروز کشور شاید نیاز است که جایگاه ملی و بین المللی ایران باز نگری گردد تا به حقایق جدیدی در تایید سخنان آقای هاشمی برسیم.  

هنوز یک سال از گذر دشوار کشور از شرایط فتنه و شادی غربیها نگذشته که مقاومت بی نظیر ملی در عرصه اقتصاد ،غربیها را از بی تاثیری اقدامات خود آگاه کرده آنان را دوباره و با ذلت به پای میز مذاکره با ایران می کشاند. کشوری که در اوج تحریم موفق به عقد بزرگ ترین قرارداد های نفتی تاریخ می گردد و سیل تهدید های آمریکا بر کشور های نقض کننده تحریم و شرکتهای نفتی تاثیری نمی گذارد و ایران در سخت ترین شرایط تحریم در تاریخ 32 ساله جمهوری اسلامی به بزرگترین موفقیت تاریخ پتروشیمی خود یعنی خودکفایی در تولید بنزین دست می یابد. مولفه های اقتصاد مقاومتی فرموده رهبر انقلاب، یکی پس از دیگری تحقق می یابند و ناامیدی و یاس دشمن به وضوح آشکار می شود. تا جایی که مستاصل شده و به اقدام مذبوحانه ترور دانشمندان ما دست می زند. از خاطر نبریم که وقتی در اوان انقلاب هراس آمریکا از شکل گیری یک پاردایم فکری ناظر به حکومت اسلامی است، امثال مطهری ها و مفتح ها ترور می شوند. پس امروز که امثال اساتید بزرگ فیزیک هسته را به شهادت می رسانند یعنی آن پاردایم فکری ایجاد و تثبیت شده و اکنون در حال دست یابی به قله های افتخار و اوج رشد در علم و فناوری است. 

 شرایطی که کشور را برای اولین بار در آستانه بزرگترین تحول اقتصادی صد ساله اخیر خود یعنی طرح هدفمندی یارانه ها و طرح تحول اقتصادی قرارداده؛ تحولی که به صراحت باید گفت دولتهای گذشته یعنی آقای خاتمی و حتی خود آقای هاشمی علیرغم علم به ضرورت جسارت اجرای آن را نداشتند. کشوری که به جرات می توان گفت در آستانه جهش و خیز اقتصادی قراردارد و زیر ساختهای کلان توسعه و رشد را یکی پس از دیگری فراهم می سازد و از سد تحریمها نه به سهولت اما به صلابت عبور می کند. چنین فردی با چنین جایگاهی چگونه شرایط امروز کشور را درک نمی کند و طلایه های این تحول عظیم و آمادگی ایران برای حرکت به سمت جایگاه اول در خاور میانه را نمی بیند؟ آیا اختلافات سیاسی تا این حد بر درک ایشان از مسایل سایه انداخته که امور بدین واضحی را مشاهده نمی کند؟ یا چشم خود را بر این همه بارقه امید می بندد؟ و کدامین خرافه پرستی آیا رییس جمهور بسیجی و مخلصی که خود را سرباز امام زمان می خواند و طرفدارانش را خرافه پرست می خوانند؛ چه شده آیا هاشمی بعد از 13 سال دارد تحت تاثیر القائات دوم خرداد قرار میگیرد و شعار های افتخار آمیز آغاز انقلاب را از مد افتاده وخرافه پرستی میداند؟ چه شد این شعار ها که یک روز تمام افتخار شما یاران امام بود !؟ نکند شما هم معتقدید که دیگر شرایط عوض شده و آن شعار ها دیگر به درد امروز نمی خورد و انسان باید متناسب شرایط روز تغییر کند. یا شاید مانند خیلی از دوستان جبهه مشارکت که به صراحت اعلام کردند زمان امام نیز این شعار ها را غلط می دانستید اما امکان ابرازش نبود. گناه این دولت چیست که شعار های انقلاب را احیا کرده و بر طبل عدالت طلبی می کوبد حتی اگر همه این ها را هم بپذیریم که به زعم برخی روشنفکران مرعوب غرب نکاتی منفی باشد چرا ثمرات عملکرد دولت را نمی بینید؟ آیا این برکات می تواند نتیجه پنج سال مدیریت غلط امکانات ومنابع در کشور و هدایت جامعه به سمت قهقرا باشد.  

آقای هاشمی شما خود بهتر از هرکسی میدانید که کشور امروز در آستانه چه امتحانهای عظیمی قراردارد و میرود تا چه نتایج بزرگی را بدست آورد پس چرا با دادن تحلیل نابجا و آدرس غلط اذهان را منحرف و ایجاد نارضایتی می کنید؟ آیا این چوب لای چرخ پیشرفت کشور گذاشتن نیست که به بهانه تسویه حسابهای سیاسی به کشورمان تحمیل می شود. اما در پایان در باب کلمه خرافه پرستی یک نکته کوچک می ماند و آن اینکه مگر شما خود نبودید که در ماه رمضان امسال ادعا نمودید جدیدا امام(ره) را بیشتر در خواب می بینید و در آخرین مورد ایشان فرموده اند که بیش از دوران حیاتشان به شما کمک می کنند.  

این اظهارات صریح در حالی که همه علما حتی برفرض صحت خواب به عدم حجیت آن نظرداده اند خرافه پرستی نیست اما دولتی که با تمام توان کشور را به سمت اصلاحات وسیع اقتصادی و فتح قله های پیشرفت می برد؛ و خود را سرباز امام زمان می داند مروج خرافه پرستی است؟ در پاسخ این سوال قضاوت را به خود شما واگذار می کنیم و امید داریم که خداوند به نخبگان کشور بصیرت و اخلاصی اعطا کند تا با گذشتن از نفس خود در همه موارد یار ولایت و یاور جریان رشد و پیشرفت کشور باشند.



 

پرده برداری مشاورموسوی ازفتنه جدید

پرده برداری مشاورموسوی ازفتنه جدید

این جریان در حالیکه جریان ناهنجار فتنه ارتباط و الگو برداری خود را از دولت های غربی انکار می نماید،یکی از مشاوران سرکرده اصلی جریان فتنه در سخنانی به وضوح از نسخه برداری این جریان از روی دست دستگاه سلطنتی انگلیس پرده برداشت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از یک سایت ضد انقلابی،اردشیر امیر ارجمند ،مشاور حقوقی میرحسین چندی قبل در برلین و در حضور برخی از همراهان جریان سبز به پرده از اهداف شوم این جریان ناهنجار سیاسی برداشت.

بنابر این گزارش،ارجمند در بخشی از سخنانش گفت:ما حضور دیگران را در کنار خود می پذیریم. الگوی حکومتی مورد نظر ما همانند انگلستان و نقش ملکه آن می باشد  . استقرار یک حکومت دینی آن هم از نوع ولایت فقیهی اشتباه بوده است و ما مخالفم آنیم.
ارجمند در جایی دیگر ضد بیان مخالفت خود با رهبری و ولایت فقیه گفت:با رهبری متمرکز مخالفیم.

ارجمند در حالی که خود را مسلمان خطاب می نمود، گفت:ما و موسوی دوست نداریم که دین در امور اجتماعی مردم جایی داشته باشد.
این عنصر مرموز جریان فتنه به طور تلویحی از تمرکز جدید جریان فتنه بر موضوع یارانه ها برای ضربه به نظام پرده برداشته و گفت:ما در این مورد و موارد دیگر کم کار نیستیم و به آن توجه داریم

بیانیه هایی در نهایت نا امیدی

این روز ها فریادهایی در جامعه به گوش می رسد. فریاد هایی از سر نا امیدی برای زنده ماندن .فریاد های فتنه گران که در حال مرگ سیاسی از صحنه جامعه هستند. هر روز رنگی عوض می کنند، بیانیه می دهند ، به دیدار هم می روند و خبرش را به سرعت در سایتهای ضد انقلاب پخش می کنند که بگویند ما هستیم . اما دیگر نیستند. دیگر حرف ها ، سخنان ،بیانیه ها و حتی تصویر آنها کم کم از ذهن مردم ما پاک می شود. دیگر کسی نیست تا با دروغ های آنها خام شود . خودشان هم می دانند ، اما برای کسی که مردم از او روی برگردانده اند چاره چیست ؟ باز هم باید بیانیه بدهد و خود را مطرح کند تا شاید مردم لحظه ای به او فکر کنند . تعداد این بیانیه های بی اثر آنقدر زیاد شده که حتی سایت های حامی فتنه نیز آن را به سخره گرفتند . در آستانه روز دانشجو باز هم موسوی و کروبی  بیانیه می دهند. خود را به خواب زده اند تا خشم و کینه مردم را نسبت به خود نبینند. از ترس دستگیر شدن و محاکمه می خواهند فضای جامعه را تحت تاثیر قرار دهند و ادعا کنند که هنوز بین مردم طرفدار دارند . در 13 آبان هم خیلی دوست داشتند مردم را به خیابان ها بکشانند ، اما خود فهمیدند که با استقبالی مواجه نخواهند شد ، پس در خانه ها نشستند و به جوانان ایران توصیه کردند مسالمت آمیز اعتراض کنند. اما 16 آذر متفاوت است . آنها می خواهند تجمعات دانشجویی به مناسبت روز دانشجو را که هر ساله برگزار می شود به نام خود بزنند. تبلیغی ابلهانه همانند مجریان احمق شبکه های لس آنجلسی که می گفتند برای اعتراض در خیابان بوق بزنید و بعد می آمد و می گفت دیروز بسیاری از مردم در خیابانها بوق زدند! پس مخالف حکومتند! این مزدوران هم حتما می خواهند بگویند دانشجویان به خاطر ما به دانشگاه می روند. این ترفندها آنقدر رسوا و بی اثر است که حتی خودشان را هم فریب نمی دهد و چون طرفداری ندارند به ، هواداران خیالی خود می گویند در سکوت اعتراض کنید و از خشونت بپرهیزید، چون می دانند 16 آذر هم کسی برای حمایت از آنها نمی آید.

سینه‌زنی زیر علم دلار؛ دلسوزی برای مردم ایران

سینه‌زنی زیر علم دلار؛ دلسوزی برای مردم ایران

اینها عباراتی است که محمود دلخواسته از عناصر اپوزیسیون مقیم لندن (از طرفداران بنی صدر) در واکنش به درخواست اخیر «کاتب فراری خاتمی» از اوباما نوشته است. بابک داد اخیرا از اوباما خواسته اموال بلوکه شده ملت ایران را به جمهوری اسلامی پس ندهد و آن را در اختیار اپوزیسیون اصلاح طلب قرار دهد.

حمود دلخواسته در واکنش به گدایی علنی اصلاح طلبان از رئیس جمهور آمریکا نوشت: وقتی یک اصلاح طلب برای ادامه مبارزه از وطن خارج می شود، اولین اصلی را که زیر پا می گذارد، اصل استقلال داشتن در مبارزه می باشد. روشنفکران اصلاح طلب، با مقوله وطن، از منظر تئوری جهانی شدن و از بین رفتن استقلال ملی و برداشته شدن مرزها، که امثال آقای مرتضی مردیها از مروجان آن بوده اند، برخورد می کنند.

این اپوزیسیون لندن نشین در توجیه دلیل دیگر رفتار خیانت آلود اصلاح طلبان می نویسد: زندگی در غرب، عدم آشنایی به این نوع از زندگی و نداشتن تخصصی که امکان امرار معاش در این جوامع را بدهد، فشار مالی را نیز بر آن می افزاید و در این رابطه است که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی غرب، به سرعت وارد عمل می شوند و در پوشش استخدام در بنیادهای مختلف تحقیقی و مطالعاتی و یا، در مورد آقای اکبر گنجی، با دادن جوایز همراه با پولهای هنگفت خبرنگاری، از طریق سازمانهای دست راستی این افراد را جذب خود می کنند. البته وابستگی مالی، خواهی نخواهی وابستگی فکری و سیاسی را نیز به دنبال خواهد داشت.

وی افزود: آخرین سفیر ایران در ایتالیا قبل از حوادث خرداد 1360، که استعفا داده بود، نقل می کرد که بعد از استعفا، سازمان سیا، آگاه از در مضیقه مالی قرار گرفتن او، با او تماس گرفته بودند و پیشنهاد کمک مالی، تحت عناوین مختلف را کرده بودند. منظور این است که این سیاستی می باشد که غرب، به ویژه دولت آمریکا همیشه به گونه ای سیستماتیک از آن استفاده کرده است. از مثال های واضح و مشخص آن، خارج شدن آقای محسن سازگارا از وطن، نوشتن آن قانون اساسی کذایی و بعد تکذیب کردن! و بعد از استقبال باشکوه از طرف ثروتمندان ایرانی در هتل هیلتون لندن، آخر به بهانه معالجه به آمریکا رفتن و زود در کنار سلطنت طلبها، فرقه رجوی، دخیل به امامزاده کاخ سفید بستن و حالا هم که علنا حقوق بگیر موسسه مطالعاتی جورج بوش شده اند. و یا اینکه آقای ابراهیم نبوی نامه سرگشاده به اتحادیه اروپا بنویسد و از آنها تقاضای دریافت پول برای راه انداختن تلویزیون دیگری برای مبارزه! با رژیم حاکم بر ایران. و آخرین آن که آقای بابک داد که در مقاله اخیر خود به اوباما پیام می دهد که دوازده میلیارد دلار ضبط شده توسط دولت آمریکا را نه به دولت احمدی نژاد، بلکه به ایشان و همفکران ایشان بدهد تا با رژیم ایران مبارزه کنند.

دلخواسته از بابک داد پرسید: ملت ایران از کی به شما و دوستانتان وکالت داده که پول متعلق به ایران را به امثال شماها بدهند و شما تبدیل به حقوق بگیر حرفه ای شوید؟ آقای داد وقتی بعد از پنهان شدن و با شجاعتی قابل تقدیر آن مقالات پرشور را بر علیه کودتا نوشتند، احترامی عمیق در میان امثال من ایجاد کردند. ولی وقتی از ایران خارج شدند و ایشان را در مصاحبه ای مطبوعاتی در کنار آقای مخملباف با آن سابقه و بی اخلاقی دیدم، برایشان پیامی فرستادم که بهتر است حال که وارد محیط ناشناخته ای شده اند، مدتی فقط به مطالعه محیط خود مشغول باشند. متاسفانه پیام اخیر ایشان نشان داد که ایشان نیز پیش از اینکه مبارز راه آزادی باشند، برای قدرت مبارزه می کنند.

دلخواسته خطاب به کاتب ویژه محمد خاتمی نوشت: اگر توان مبارزه ندارید، اصلا وارد مبارزه نشوید؛ زیرا در این برهه فعالان سیاسی وابسته، متاسفانه فراوانند و شما اگر به راه آنها بروید، فعلا از نظر اعتماد در خط سرسپردگی به سلطه خارجی و بیگانگان در آخر صف این کوتوله های وابسته قرار خواهید گرفت.

یادآور می شود این اپوزیسیون لندن نشین 9 اسفند سال گذشته هم در مصاحبه با رادیو زمانه (رادیو بردگان) گفته بود: کم نیستند مخالفانی هم در داخل و هم در خارج که پذیرفته اند نقش احمد چلبی را بازی کنند اما مردم ایران به استقلال کشور اهمیت می دهند و نیروهای مخالف رژیم باید به این عنصر حساس باشند. در فرهنگ ایرانی، هر حرکتی به سوی کشورهای غیر ایران و استفاده از آنها، مترادف خیانت است و بس. در تاریخ بعد از انقلاب، اولین بار آقای بختیار به چنین عملی دست یازید و با تشویق عراق برای حمله به ایران سعی کرد به قدرت بازگردد و بدین وسیله ننگ خیانت را برای همیشه بر خود خرید. او باور کرد که کسی از پیروز سؤال نمی کند! و همین باور سبب شد که مجاهدین مرتکب خودکشی سیاسی شده و عامل صدام شوند.


گزارش تصویری از مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران


 

خبرنامه دانشجویان ایران: مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران همچون دیگر دانشگاه های شهر تهران با استقبال پرشور دانشجویان مواجه شد و دانشجویان این روز را که مصادف با اول محرم الحرام است پیوند داده و با شعار لبیک یا حسین فضای دانشگاه را انقلابی همچون آذر 32 ساختند.


 

 

گزارش تصویری خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، حکایت از این مراسم دانشجویی دارد


 

عکسبرداری گسترده نقابداران سبز از تجمع 20 نفره شان

عده قلیل از افرادی که نقاب های سبز رنگی  بر صورت خود زده بودند از مقابل دانشکده ادبیات تا دانشکده فنی دانشگاه تهران راهپیمایی کردند.
چند نفر که تعداد آن ها به 20 نفر هم نمی رسید با زدن نقاب های سبز رنگ بر صورت خود از مقابل دانشکده ادبیات تا دانشکده فنی دانشگاه تهران راهپیمایی کردند.
 
در حالی که تعداد این افراد بسیار کم و ناچیز است اما در میان این گروه عده ای مشغول به فیلمبرداری و عسکبرداری از حلقه مذکور هستند. به نظر می رسد همچون سال های گذشته این تصاویر برای ارسال به شبکه های بیگانه تهیه می شود.
 
بنا بر اخبار رسیده رسانه های بیگانه که هر ساله در روز 16آذر به شدت به دنبال سوژه یابی در فضای دانشگاه و ارائه تصویر وارونه از دانشگاه در تلاش هستند، کماکان به دریوزگی خبر رو آورده و تصاویر سال های دور و زمان دوم خرداد را بر روی رسانه های خود قرار می دهند.
 
با این وجود خبرهای ارسالی خبرنگار ما از دانشگاه تهران حکایت از آن دارد که حلقه نقابدار سبز مذکور پس از تجمع چند دقیقه ای در مقابل دانشکده فنی و با سر دادن شعار آشنای مسعود رجوی سرکرده گروهک منافقین با مضمون «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» متفرق شدند.
 
علت ناکام ماندن این حرکت عدم استقبال دانشجویان به دلیل حضور پرشور آن ها در برنامه تریبون ازاد در تالار شهید چمران عنوان شده است.




 

کیفرخواست دانشجویان علیه سران فتنه باید بر مبنای ارتباط آنان باش


 

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: کیفرخواست دانشجویان علیه موسوی، کروبی و خاتمی باید بر مبنای این نکته باشد که این افراد از مناصبی که در نظام اسلامی در اختیار داشته‌اند به پای آمریکا نثار کردند.
 محمدحسین صفار هرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم گرامیداشت 16 آذر و روز دانشجو که از سوی بسیج دانشجویی این دانشگاه از ظهر امروز در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار شد، در سخنانی گفت: در ابتدا باید به سه نکته حاشیه‌ای اشاره کنم اول اینکه باید از روحیه حق‌گرا و حق‌پوی دانشجویی که پس از سخنان من در خصوص تقلب در انتخابات به جنوب کرمان سفر کرد تا این حقیقت برایش روشن شود، تشکر کنم.
وی افزود: این دانشجو به جنوب کرمان سفر کرد و حتی مشاهدات خود را در گفت‌وگو با سایت‌ها اعلام کرد از این دانشجو تشکر می‌کنم و این دانشجو در سخنان خود اعلام کرد در جنوب کرمان میزان رأی‌دهندگان به رئیس جمهور صددرصد بود و شما آقای صفار هرندی دروغ گفتید که میزان رأی‌دهندگان در جنوب کرمان 90 درصد بوده است و خدا را شکر می‌کنم که دروغ ما از این دست است.
صفار هرندی ادامه داد: همچنین از دانشجویانی که جلسات سال گذشته را گرم می‌کردند و از این بابت دچار آسیب شدند تشکر دارم. این دانشجویان از سوی عناصر بی‌تحمل مورد آسیب قرار گرفتند و حتی می‌خواستند در جلساتی که من حضور داشتم با کفش مرا هدف قرار دهند که در همین دانشگاه تهران این کفش به سر یکی از خواهران برخورد کرد.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در یکی از جلسات نیز اطلاع پیدا کردیم که یک گونی لنگه‌ کفش آورده‌اند و پس از تحقیقات مشخص شد این کفش‌ها را از خوابگاهها دزدیده‌اند و باید به آنان گفت که ای کاش توان خبرنگار عراقی را داشتند که بر علیه جرج بوش اقدام کرد و به سمت وی لنگه کفش پرتاب کرد و ای کاش وجود داشتید و از کفش‌های خود استفاده می‌کردید نه کفش‌های دوستان‌تان را از خوابگاهها می‌دزدیدید.

وی افزود : حتی این عناصر بی‌‌تحمل در جلسات نیز سنگ‌پراکنی می‌کردند و حتی کیف نیز به سمت سخنرانان پرتاب می‌کردند که من به خاطر آسیب‌هایی که به برخی از دانشجویان وارد شده معذرت‌خواهی می‌کنم.

وی به سومین نکته حاشیه‌ای خود اشاره کرد و گفت: باید از حسین قدیانی که چند سال گذشته قلم و زبانش هیچگاه تعطیل نشده و کنایه‌های وی در مطالبش ستودنی است تشکر کنم.

صفار هرندی به بحث فلسفه عاشورا اشاره و تأکید کرد: در ایام محرم به سر می‌بریم و بیان فلسفه عاشورا در این جلسات موضوعیت دارد.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: در قرآن کلمه انقلاب به کار گرفته شده و برداشت و مفهوم انقلاب در قرآن کریم چند معنی دارد.انقلاب ناظر به تعبیر قرآن نعمت و فضل است و سمت و سوی آن به فضل خداست.

صفار هرندی در ادامه بیان داشت: در قرآن حتی در خصوص انقلاب بازگشت به عقب نیز اشاره شده است در این انقلاب نور و اعتلا مشاهده نمی‌شود و انقلاب به سمت عقب ارزش‌های جاهلی را در پی دارد.

این وزیر دولت نهم در ادامه تصریح کرد: در جنگ احد دشمن قصد داشت جنگ روانی ایجاد کند و اعلام کردند پیامبر (ص) شهید شده است که عناصر سست عنصر شمشیر‌ها را رها کرده و فرار کردند و با این اقدام خود دوباره به عصر جاهلیت بازگشتند.

وی در ادامه بیان داشت: پیامبر اکرم (ص) هنگامی که رحلت کردند برخی‌ها به ارزش‌های جاهلی بازگشتند اما باید توجه داشت که اسلام مقابل اشرافیت و جاهلیت ایستاده اما پس از رحلت پیامبر عده‌ای مرتکب اعمال جاهلی شدند و کار به جایی رسید که پس از شهادت امام حسین (ع) یزید سرمست از این توفیق و در حالی که باده می‌نوشید شعر می‌خواند و اعلام می‌کرد اینها همه بازی است و پیغمبر و وحی وجود ندارد و توهم است.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: یزیدیان کسانی هستند که ارزش‌های انقلاب را ملاک قرار نداده و به سمت و سوی رفتارهای پیش از انقلاب پیش می‌روند.

وی در خصوص فتنه‌های موجود در انقلاب اسلامی نیز تأکید کرد: رویکرد انقلاب اسلامی به سمت امام (ره) بود و کانون اصلی شکل‌گیری انقلاب دل‌های آماده بود که این انقلاب همه‌گیر شد حتی آنهایی که در ته دل خود مبانی جاهلی داشتند انقلاب اسلامی آنان را محکوم کرد و در نهایت تسلیم شدند.

وزیر دولت نهم خاطرنشان کرد: با رحلت امام (ره) برخی افراد ارزش‌های جاهلی خود را رو کردند و یکی از کسانی که در دوران امام (ره) سنگ خود را به سینه می‌زد پس از رحلت امام اعلام داشت ولایت مطلق فقیه را قبول ندارد و در زمان امام نیز رو نداشت تا مقابل ولایت فقیه بایستد.

صفار هرندی تصریح کرد: امام در این خصوص مواضعی داشتند و اینگونه افراد غلط می‌کنند که خود را منتسب به امام می‌دانند و غلط می‌کنند که حکم خود را از ولی فقیه می‌گیرند و در این جایگاه می‌نشینند اما علیه ولایت فقیه می‌ایستند.

وی افزود: در نهادهایی چون تشخیص مصلحت نظام احکام یا انتسابی است و یا موارد دیگر است و در این‌گونه نهادها برخی به انتخاب رهبری فعالیت می‌کنند اما باید به آنان گفت شما که ولایت فقیه را نپذیرفتید بی‌جا می‌کنید با حکم رهبری در کرسی‌ها تکیه می‌زنید.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: اکبر گنجی در سخنانی که در رسانه‌های غربی منتشر شد گفت من تا سال 61 گمان می‌کردم که می‌توانیم از داخل انقلاب اسلامی دموکراسی استخراج کنیم اما وقتی فهمیدیم این کار نشدنی است از درون انقلاب خارج شدیم در صورتی که وی دروغ می‌گوید و اکبر گنجی تا سال 63 در سپاه پاسداران بود و تا سال 71 در وزارت فرهنگ و ارشاد خاتمی فعالیت داشته و در دستگاه رایزنی‌ فرهنگی ایران نیز فعالیت داشت و مشغول روزی‌خواری از خوان جمهوری اسلامی بود.

صفار هرندی با بیان این که شما دانشجویان‌ روز گذشته کیفرخواستی را علیه خاتمی، کروبی و موسوی ارائه کردید، گفت: در حقیقت کیفرخواست اساسی این‌افراد این بوده که آنان متهمند از مناصبی که در نظام اسلامی داشته‌اند به پای آمریکا نثار کردند که کیفرخواست کنونی شما باید بر مبنای این اتهام باشد.


 

بی تفاوتی دانشجویان نسبت به تحریکات حامیان فتنه

تقارن 16 آذر که روز دانشجو و جنبش دانشجوییست، با روز اول ماه عزاداری اباعبدالله الحسین سبب شد تا نزدیک یه سه هزار نفر دانشجویی که در برنامه بزرگداشت این روز در دانشگاه تهران شرکت کرده بودند با براه انداختن دسته عزاداری در صحن این دانشگاه، فضای دانشگاه تهران را حسینی و متفاوت از  روز دانشجو در سال‎های گذشته کنند.

 ویژه برنامه روز دانشجو که امسال در سالن شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران  ـ محل شهادت سه دانشجوی استکبارستیز در سال 1332ـ برگزار شد با سال‎های پیش بسیار متفاوت بود. در حالیکه سران فتنه با صدور بیانیه‎هایی هفته‎ها پیش از فرارسیدن روز دانشجو مترصد به آشوب کشیدن دانشگاه‎ها به بهانه برگزاری ویژه برنامه‎های بزرگداشت این روز بودند و رسانه‎های خارج نشین طی هفته گذشته با تنظیم چندین وقت قرار و تجمع در صحن دانشگا‎ه‎های مطرح کشور، کوشیدند تا بدنه داخل کشور را برای آشوب در این روز سازماندهی کنند، ریزش شدید بدنه جریان فتنه از یکسو و حضور بسیار گسترده دانشجویان انقلابی از سوی دیگر سبب شد تا مراسم امسال در دانشگاه بدون هرگونه حاشیه برگزار شود و این درحالی بود که تقارن این روز با ایام عزای اباعبدالله، فضای دانشگاه را بصورت کلی تحت الشعاع خود قرار داد.

پیش از آغاز برنامه دانشجویان نماز جماعت را در محل دانشکده فنی برگزار کرده سپس با حضور در سالن شهید چمران دانشکده فنی، ویژه برنامه روز دانشجو که بسیج دانشجویی دانشگاه تهران متولی برگزاری آن بود آغاز شد. در ابتدای این برنامه سه تن از دانشجویان با حضور در تریبون آزاد داشجویی به بیان سخنان خود پیرامون روز دانشجو و شرایط کلی جامعه پرداختند که این بخش از برنامه با استقبال بسیار زیاد حاضرین در سالن مواجه شد. جمعیت حاضر در سالن به حدی بود که علاوه بر پر شدن تمامی راهروها و سن نمایش سالن، بسیاری از دانشجویان نیز در راهرو دانشکده فنی و از طریق ویدئو پروژکتور این برنامه را دنبال کردند.

در ادامه برنامه کلیپی با موضوع روز دانشجو پخش شد که تولید هنرمندانه دانشجویان دانشگاه تهران بود. این کلیپ به موضوع جنبش دانشجویی، فتنه و جسارت روز عاشورای 88 پرداخته بود. در ادامه نیز حاضرین شنونده جدیدترین دلنوشته‎ی حسین قدیانی بودند.

این در حالی است که همزمان با برگزاری این برنامه در سالن چمران، نزدیک به 200 نفر از دانشجویان حامی جریان فتنه در دانشگاه تهران، تلاش کردند تا تجمعی را در  مقابل دانشکده فنی ترتیب دهند که این تلاش به دلیل عدم استقبال و بی تفاوتی دانشجویان نسبت به شعارهای آنها و همچنین حضور نزدیک به 2000 نفری دانشجویان در مراسم روز دانشجو ناکام ماند.

در ادامه نیز دانشجویان حاضر در  ویژه برنامه روز دانشجو به صحن دانشگاه تهران آمده و با راه‎اندازی دسته عزارداری به سوگواری برای سیدالشهدا پرداختند. این حرکت دانشجویان موجب شد تا سایر دانشجویان حاضر در صحن دانشگاه نیز به دسته عزاداری بپیوندند و این دسته عزاداری3000 نفری به سمت سردر دانشگاه تهران حرکت کند. حضور این تعداد عزاردار حسینی در اولین روز محرم در صحن دانشگاه تهران، فضای عمومی دانشگاه را برای ساعتی متحول کرد.

در ادامه دانشجویان با تجمع در محل سردر دانشگاه تهران، به قرائت بیانیه پایانی ویژه برنامه روز دانشجو پرداختند. بدین ترتیب طراحی نزدیک به یکماهه سران فتنه برای سواستفاده از روز دانشجو به دلیل استقبال اندک دانشجویان از برنامه‎های طراحی شده توسط این جریان ناکام ماند و روز دانشجوی 89 به روزی حسینی مبدل شد.

این درحالی است که روز گذشته انجمن اسلامی دانشگاه تهران تلاش کرده بود با دعوت از چهره‎های جنجالی اصلاح طلب، فضای دانشگاه را تحت تاثیر قرار دهد که این برنامه ریزی نیز با بی‎توجهی و عدم استقبال دانشجویان دانشگاه تهران مواجه شده بود. این تشکل در اقدامی تحریک کننده نیز تهدید کرده بود که در صورت انتشار کیفرخواست بسیج دانشجویی دانشگاه تهران علیه سران فتنه دانشگاه را به آشوب بکشاند. با این حال صدور این کیفرخواست نیز برخلاف تهدید انجمن اسلامی دانشگاه تهران با استقبال دانشجویان این دانشگاه روبرو شده و به یکی از موضوعات اصلی مورد بحث در دانشکده حقوق دانشگاه تهران مبدل شده است.

ناکامی دانشجویان آشوب طلب در دانشگاه امیرکبیر

در دانشگاه امیرکبیر هم حضور دانشجویان انقلابی در صحن دانشگاه که با خود پلاکاردهای مختلفی در حمایت از رهبر انقلاب و محکومیت سران فتنه را حمل می‎کردند، سبب شد تا تلاش تعدادی از دانشجویان حامی جریان فتنه در طراحی خود برای به آشوب کشاندن دانشگاه تهران ناکام بمانند.

به گزارش خبرنگار رجانیوز از دانشگاه امیرکبیر، ساعت 10 صبح امروز حدود 100 نفر از دانشجویان حامی جریان فتنه در دانشگاه امیرکبیر، با حضور در مقابل دانشکده عمران این دانشگاه تلاش کردند تا برای لحظاتی جو دانشگاه امیرکبیر را ملتهب کنند که این اقدام آنها به دلیل حضور پرشمار دانشجویان انقلابی در مقابل دفتر بسیج دانشجویی امیرکبیر ناکام ماند. این در حالی است که به دلیل حرکت دانشجویان انقلابی به سمت این تعداد، دانشجویان حامی فتنه تلاش کردند تا به درگیری فیزیکی روی آورند که به دلیل حضور پرشمار دانشجویان انقلابی موفق به عملی کردن تصمیم خود نشدند.

با رسیدن موعد نماز ظهر و حضور دانشجویان در مسجد دانشگاه، این عده از دانشجویان از فضای خلوت دانشگاه سواستفاده کرده و به سمت سلف دانشگاه حرکت کرده و شعارهایی سردادند که پس از اتمام نماز ظهر، حرکت نمازگزاران که بصورت دسته عزاداری از مسجد دانشگاه خارج می‎‎شدند، سبب پراکنده شدن دانشجویان آشوب طلب شد.
 


در ادامه دانشجویان پس از عزاداری به تجمع در صحن دانشگاه پرداخته و سپس یکی از اعضای بسیج دانشجویی به سخنرانی پیرامون موضوع روز دانشجو پرداخت و با این سخنرانی این مراسم نیز خاتمه یافته و طراحی جریان فتنه برای به َآشوب کشیدن دانشگاه امیرکبیر ناکام ماند.


 

دیدار احمدی‌نژاد با دانشجویان به مناسبت 16 آذر

رئیس‌ جمهور از دیدار خود با دانشجویان استان مرکزی به مناسبت 16 آذر روز دانشجو خبر داد

‌محمود احمدی‌نژاد رئیس‌ جمهور‌ که به منظور هشتاد و یکمین سفر استانی هیئت دولت به استان مرکزی سفر کرده است، در بدو ورود به فرودگاه اراک در جمع خبرنگاران از این استان ‌به عنوان خاستگاه مردان بزرگ و تاریخ‌ساز یاد کرد.

وی تصریح کرد: ایمان و علم در فرهنگ مردم این دیار نهادینه شده و در طول تاریخ این منطقه خدمات ارزشمندی به فرهنگ اسلام و عزت و استقلال ایران داشته است.

رئیس ‌جمهور گفت: اگر مردم استان مرکزی هیچ کاری در طول تاریخ انجام نمی‌دادند، فقط تقدیم شخصیت بزرگ و تاریخ‌سازی همچون امام خمینی (ره) به بشریت کافی بود تا همه ملت‌ها خود را مدیون مردم این خطه بدانند.

دیدار با دانشجویان؛ برنامه اصلی احمدی‌نژاد

احمدی‌نژاد با ابراز خرسندی از اینکه در آغاز ماه محرم میهمان مردم مؤمن و انقلابی و پایبند به ارزش‌ها و عاشق امام حسین و اهل بیت (ع) در استان مرکزی است، گفت: در دور سوم سفر ‌دولت وزرا و معاونان رئیس ‌جمهور به مناطق مختلف استان مرکزی سفر کرده و در جلسات شورای اداری شرکت می‌کنند.

وی تصریح کرد: معاونان وزرا با تهیه گزارش در خصوص پیشرفت پروژه‌های انسانی نتیجه را به کارگروه‌ها ارائه می‌دهند و کارگروه‌ها با تشکیل جلسه و بررسی وضعیت استان به تصمیم‌گیری می‌پردازند.

رئیس‌ جمهور گفت که خود در جلسه کارگروه فرهنگی استان مرکزی شرکت می‌کند و در ادامه سخنرانی در اجتماع مردم این خطه، دیدار با ایثارگران و نخبگان و مدیران استان را از دیگر برنامه‌های سفر هشتاد و یکم دولت برشمرد.

احمدی‌نژاد در پایان از دیدار خود با دانشجویان استان مرکزی به مناسبت 16 آذر روز دانشجو خبر داد و گفت: ‌‌دولت با تشکیل جلسه پیشرفت پروژه‌های انسانی و موانع احتمالی را مورد بررسی قرار داده و تصمیمات جدیدی در جهت حرکت شتابنده استان به سوی توسعه اتخاذ می‌کند


افشاگری جدید درباره مهدی هاشمی



 

حجت‌الاسلام حمید رسایی، نماینده اصولگرای مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در تذکری در صحن علنی امروز با اشاره به شکایت مهدی هاشمی از کاوه اشتهاردی، مدیر عامل موسسه مطبوعاتی ایران گفت: مطابق اصل 19 قانون اساسی مردم ایران از هر قوم و قبیله‌ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و حتی نسبت فامیلی افراد هم سبب امتیاز نمی‌شود.

بر پایه خبر ایسنا، وی با اشاره به اصل 20 قانون اساسی نیز گفت: بر اساس این اصل نیز همه‌ افراد ملت اعم از زن و مرد در برابر قانون یکسان هستند البته متاسفانه علی‌رغم این دو اصل قانون اساسی شاهد هستیم که برخی افراد صرفاً به دلیل وابستگی‌های خانوادگی‌شان از یک مصونیت آهنینی برخوردار شده‌اند.

مهدی هاشمی در اغتشاشات سال گذشته نقش جدی داشتنماینده‌ مردم تهران با اشاره به اغتشاشات سال گذشته تصریح کرد: در اغتشاشات سال گذشته یکی از آقایان به نام مهدی هاشمی نقش جدی در این مسائل داشت و بعد از این‌که این نقش برملا شد به نوعی به کشور انگلیس پناهنده شد؛ در حالی که اسناد و مدارک قطعی مبنی بر کمک صدها میلیونی وی برای اغتشاشات و در بحث پولشویی و اختلاس و رشوه از شرکت‌های نفتی وجود دارد.

وی ادامه داد: علی‌رغم این‌که دستگاه قضایی هم قاطعانه چند بار اعلام کرده، ولی چند روز پیش دادگاه شکایت این فرد از روزنامه‌ ایران برگزار شد و مدیرمسئول آن نیز دفاع خوبی انجام داد و نکات بسیار مهمی را در آن‌جا مطرح کرد، هرچند بعد از آن، از انتشار مطالب دفاعیه روزنامه ایران خودداری شد.

نامه مهدی هاشمی و متهم کردن دستگاه قضایی

رسایی با بیان این‌که در حال حاضر مردم این سئوال را می‌پرسند که آیا این اصول قانون اساسی تنها مربوط به پابرهنه‌هاست یا برای همه گفت: دستگاه قضایی اعلام می‌‌کند که هرکسی به قوا بی‌احترامی کند با او برخورد کرده و او را محاکمه می‌کند و با همین استدلال هم برای یکی دیگر از روزنامه‌ها قرار مجرمیت صادر کردند.

وی با اشاره به ارسال نامه مهدی هاشمی از لندن و متهم کردن دستگاه قضایی توسط وی به بی‌عدالتی افزود: همین آدم شکایت خود را به دستگاه قضایی می‌برد و قبل از این‌که دستگاه قضایی به شکایت دیگران علیه این فرد و افراد مشابه آن رسیدگی کند، این شکایت در دستور قرار می‌گیرد و بررسی می‌شود.

همراهی نمایندگان با رسایی

معمولا بیان هر تذکری در مجلس مخالفان و موافقانی دارد. هنگامی که نمایندگان به بیان تذکر خود می پردازند، نمایندگان مخالف با سر و صدا یا "دو دو" کردن مخالفت خود را نشان می دهند اما هنگامی که رسایی تذکر خود را بیان می کرد، هیچ نماینده ای با آن مخالفت نکرد که حتی نمایندگان به نوعی بر گفته های او مهر تایید زدند.

ارتباط مهدی هاشمی با دستگاه های جاسوسی محرز است

رسایی در ادامه سخنانش تصریح کرد: سئوال ما از دستگاه قضایی این است که چرا اجازه می‌دهند فردی که پناهنده شده و ارتباط او با دستگاه‌های جاسوسی محرز شده با او این گونه برخورد می‌شود.

وزارت اطلاعات درباره سفر خانواده هاشمی به لبنان اطلاع رسانی کند

وی اظهار کرد: وزیراطلاعات در مورد سفر اخیر برخی از اعضای این خانواده به لبنان و دیدار با مهدی هاشمی دراین کشور و مسائلی که در آن جلسه گذشته پاسخ دهد؟ آیا دستگاه اطلاعاتی از این مساله اطلاع دارد یا خیر؟ اگر اطلاع ندارد وای به حال ما، و اگر اطلاع دارد باید اینها را اعلام کند تا مردم در جریان باشند که در آن جلسه چه چیزهایی مطرح شده چون این‌ها مسائل مهمی است.



 

دستگیری اعضای یک تیم تروریستی در تهران


 

دادستان عمومی و انقلاب تهران گفت: اعضای یک تیم آموزش دیده برای ترور، توسط وزارت اطلاعات شناسایی و دستگیر شدند.
عباس جعفری دولت‌آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران در نشست خبری امروز، اظهار داشت: اعضای یک تیم آموزش‌دیده برای ترور توسط وزارت اطلاعات شناسایی و دستگیر شدند.
دادستان عمومی و انقلاب تهران ادامه داد: اعضای این تیم در یکی از کشورهای همسایه آموزش دیده‌اند و بر اساس اعترافات‌شان قرار بوده ترورهای دیگری را پایه ریزی کنند.
وی افزود: علیرغم اینکه هنوز عوامل ترور شهید علی‌محمدی و دو ترور اخیر دستگیر نشده‌اند اما دستگیری این تیم سرنخ‌های خوبی از عوامل این ترورها در اختیار مقامات قضایی قرار داده است.


 

از حضور «پدرخوانده ها» تا درگیری هواداران موسوی و خاتمی

برنامه روز 16آذر انجمن دانشگاه تهران در حالی روز 15آذر برگزار شد که در حضور برخی اعضای احزاب منحله مشارکت و مجاهدین بعنوان پدرخوانده های این تشکل، هواداران میرحسین موسوی و محمد خاتمی با یکدیگر درگیر شدند.
در مراسم روز 16 آذر انجمن دانشجویان دانشگاه تهران که بعد از ظهر دیروز در تالار شهید چمران دانشکده فنی این دانشگاه برگزار شد، چند تن از نمایندگان احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب به سخنرانی پرداختند.

 به دلیل تأخیر 1 ساعت و نیمه در اجرای این برنامه به علت عدم استقبال ابتدایی دانشجویان از این مراسم، مسئولین برگزارکننده مجبور به پخش موسیقی از طریق بلندگوهای داخل محوطه دانشکده فنی جهت تهییج دانشجویان برای ورود به سالن شدند.
  پس از ورود تعداد 100 نفر با اتوبوس هایی که در مقابل درب دانشکده پزشکی توقف کرده بودند، این مراسم آغاز به کار کرد.

در این مراسم مجید انصاری از اعضای مجمع روحانیون مبارز، الهه کولایی عضو حزب مشارکت، رهامی و جلایی پور که در مواضع گذشته خود به انحلال و لغو پروانه فعالیت احزاب متبوع خود به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، اعتراض داشتند، به سخنرانی پرداختند.

 مجید انصاری به عنوان اولین سخنران این مراسم گفت: دشمنان آزادی و پیشرفت دانشگاه و مخالفان شعار آزادی دنبال این هستند که با رفتارهای خود همه ما را در مسیری که خود طراحی کردند به راه بیاورند و امیدهای اسلام را از بین ببرند.
انصاری در ادامه افزود : رسانه هایی که از پول مردم به وجود آمده شبانه روز کارشان دروغ پردازی و تهمت افکنی و تخریب سرمایه ملی است.
عضو مجمع روحانیون مبارز سران اصلاحات را موسوی، کروبی و خاتمی دانست و گفت: اصلاحات راه دشوار انجام وظیفه را طی می کند و تسلیم فشارها نمی شود ‌همچنان که بارها سران اصلاحات این مسئله را گفتند.
بر اساس این گزارش در این لحظه عده ای از دانشجویان شعار «سلام بر خاتمی» را سر دادند که در واکنش به هواداران خاتمی عده ای دیگر که دست بندهای سبز در دست داشتند، شعار «درود بر موسوی» را سر دادند.
 این واکنش طرفداران موسوی منجر به درگیری لفظی میان طرفداران موسوی و خاتمی شده و در نهایت دانشجویانی که نماد سبز با خود به همراه داشتند به نشانه اعتراض با خروج نمادین از سالن برنامه را ترک کردند.

 انصاری در ادامه سخنان خود با تأکید بر اینکه برخورداری در مواجهه با مناسبات سیاسی یک امر درست است، افزود: اعمال نفوذ افراطیون و هتاکان به جامعه مانع افزایش بصیرت می شود.
وی در ادامه با اتقاد از سیاست های اقتصادی دولت گفت: من به عنوان فردی که سابقه ای در امور مجلس داشتم می گویم که در این دولت به بنیان های اقتصادی ملی ما ضربه خورده است و تا ده ها سال دیگر قابل جبران نیست.

عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه سخنان خود با طرح اتهام قانون گریزی به دولت دهم از اعلام آمادگی خود به مناظره در خصوص مدیریت اقتصادی و ‌روش هایی که در این دولت دهم نهادینه و به کار گرفته شده خبر داد.

انصاری در بخش دیگری از صحبت هایش نسبت به عملکرد علی لاریجانی و نمایندگان مجلس اعتراض کرد و گفت: من به عنوان نماینده سابق و اسبق از نمایندگان سوال می کنم که چرا سوگند نمایندگی خود را زیر پا گذاشتید و چرا در صورت لزوم رأی به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور نمی دهند.

در این لحظه عده ای از دانشجویان شعار که نمادهای سبز رنگی در دست داشتند شعار «درود بر موسوی» سر دادند که این امر منجر به اعتراض عده زیادی از دانشجویان طرفدار خاتمی شده و نهایتاً پس از درگیری های لفظی میان افراد طرفداران موسوی به نشانه اعتراض این مراسم را ترک کردند.

پس از انصاری، الهه کولایی در سخنان خود گفت: آنچه امروز در کشور شاهد هستیم این است که هر آنچه که از آن ماست در یک رقابت نامتوازن به بازیگران دیگر تعلق پیدا می‌کند. دانشگاه تهران از زمان شکل گیری خود نقطه تقابل با ظلم بوده است و دانشجویان این دانشگاه در عرصه های مختلف چه قبل و چه بعد از انقلاب در روند کشور اثرگذار بوده اند.

 وی افزود: ما برای اولین بار پرسش اساسی مدرنیزه را با بدست آوردن مهارت های روز طرح، و برای پاسخ به آن آموزهایی را از کشورهای دیگر وارد کردیم؛ که به این ترتیب همواره دانشگاه با دوگانگی و تعارض در کشور مواجه بوده است. ریشه این تقابل در نوع مبارزه سنت ها با امواج نو و دگرگونی و تحول بر اساس دستاوردهای جامعه بشری است.

 کولایی با بیان اینکه امروز هم شاهد این تقابل هستیم، تاکید کرد: این تقابل امروز متفاوت است؛ چرا که فرصت ها و شایستگی های مردم ایران در یک عرصه تنش و بسیار پیچیده و در یک رقابت سیاسی نصیب دیگران می شود.

پس از سخنان کولایی در قالب یک کلیپ تصویری سخنانی از محمد خاتمی پخش شد که در همین حین بیانیه کروبی و موسوی به مناسبت 16 اذر نیز میان حضار توزیع شد. در همین راستا عده زیادی از دانشجویان با اعتراض به غیر قانونی بودن پخش این بیانیه ها خواستار ممانعت مسئولین برگزار کننده در مواجهه با این اقدام شدند که این خواسته با بی اعتنایی اعضای انجمن تهران مواجه شد.

خاتمی هفته گذشته دعوت انجمن دانشجویان دانشگاه تهران برای سخنرانی در مراسم 16 آذر را رد کرده بود.

 پس از سخنان کولایی، رهامی وکیل مدافع متهمان کوی دانشگاه 78 در حالی که خواستار حمایت از اکبر گنجی، مصطفی تاج زاده و بهزاد نبوی بود، افزود:‌ وقتی این ها که برای انقلاب زحمت کشیده اند به زندان محکوم می شوند، چه اطمینانی داریم که در انتخابات های سیاسی بعدی باز هم دانشجویان دستگیر و زندانی نشوند.

 اکبر گنجی از فعالین سابق سازمان مجاهدین انقلاب تا کنون بارها وجود ساحت مقدس حضرت ولیعصر(عج) و عصمت دیگر اهل بیت (ع) را در اظهارات خود به زیر سوال برده و منکر شده است.

رهامی که در خصوص انتخابات سال گذشته سخن می گفت، در ادامه سخنان خود گفت: مردم در انتخابات ها خودشان انتخاب می کنند و این طور نیست که گروهی بگویند الان شب است و مردم بگویند شب است و یا بگویند الان روز است و مردم بگویند روز است.

 بر اساس این گزارش، در این مراسم همچنین تصاویری از سخنان موسوی، کروبی، مهندس بازرگان و دکتر مصدق و همچنین دیدار محمدرضا پهلوی با نیکسون در سال 32 منتشر و پخش شد.


 

رقص و پایکوبی اسرائیلی ها ازترورشهریاری



هفته‌نامه ساندی‌تلگراف نوشت که اسرائیل در پس پرده عملیات ترورهای اخیر در تهران و قتل پروفسور «مجید شهریاری»، استاد فیزیک دانشگاه شهید بهشتی و از دانشمندان هسته‌ای ایران بود.

این روزنامه در مقاله‌ای که به قلم «گوردون توماس» نوشته شده است، با این عنوان که آیا این آخرین ضربه از سوی رئیس کنونی موساد بود، نوشت که هفته گذشته در یکی از اتاق‌های این مرکز جشن و پایکوبی زایدالوصفی پس از این عملیات تروریستی برپا شد.این روزنامه انگلیسی در تشریح جلسات برنامه‌ریزی برای این ترور نیز می‌نویسد که این عملیات در یکی از اتاق‌های نزدیک به دفتر «مئیر داگان» رئیس سابق موساد انجام شده و خود وی ریاست این جلسات را که با حضور گروه کوچکی از کارشناسان، تحلیلگران، اسلحه‌شناسان و روانشناسان صهیونیست برگزار شده بود برعهده داشت.

 این روزنامه به دیگر کشورهایی که در این ترور دست داشته و یا هماهنگی‌های مختلف اطلاعاتی و امنیتی با آنها در این باره صورت گرفته است، اشاره‌ای نکرده و این در حالی است که کارشناسان مسائل امنیتی معتقدند که این ترورها علاوه بر موساد، از سوی سازمان‌های جاسوسی یک یا چند کشور دیگر نیز مورد حمایت و هماهنگی قرار گرفته است و موساد به‌تنهایی قادر به این اقدام نیست.ساندی‌تلگراف می‌افزاید که این عملیات توسط یگان کیدون انجام شده است که از 38 قاتل حرفه‌ای تشکیل شده که 5 نفر از آنها زن هستند و همه این افراد به چند زبان مسلط هستند.


8 سؤال دانشجویان ایرانی از اوباما

اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور به مناسبت 16 آذر نامه‌ای خطاب به رئیس ‌جمهور آمریکا صادر کرد.
 اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور به مناسبت 16 آذر و روز دانشجو نامه‌ای خطاب به "باراک اوباما " رئیس‌ جمهور آمریکا صادر کرد.

متن کامل این نامه به شرح ذیل است:

امروز روز شانزدهم آذر می‌باشد، روزی که در ایران به نام روز دانشجو شناخته می‌شود، روزی که در آن 3 نفر از بهترین جوانان ایرانی به سبب آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی و اتخاذ مواضع ضداستکباری در هنگامه سفر نیکسون (معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا) به ایران در سال 1332 شمسی به شهادت رسیدند.

این روز نه به سبب شهادت این سه نفر، بلکه به خاطر روح حرکت و عظمت آرمان این شهدا در مقابله مستقیم و عریان با استبداد و استکبار و استعمار مورد توجه مردم و دانشجویان ایرانی است. این روز در ایران نماد ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی است.

در پس گذشت سال‌ها از آن اتفاق و به برکت حرکت‌ها و خیزش‌های کوچک و بزرگ مردم در مواجهه با ظلم و استیلای کشورهای سلطه‌جو و ستمگر، امروز نام ایران ، انقلاب‌اسلامی و امام‌خمینی(ره)، دلنشین‌ترین کلماتی است که روح تمامی مبارزان و حق‌طلبان را می‌نوازد. امروز در ایران تمامی مردم سرفرازانه به فرهنگ اسلامی و ایرانی و سنت‌های برخاسته از آن می‌بالند و موضوعات ننگ‌آوری چون کاپیتولاسیون که جلوه گر نوع نگاه آمریکا به سایر ملل و اقوام است، را ریشخند می‌کنند.

جناب آقای اوباما!
ما به عنوان طیفی از دانشجویان فعال ایرانی در حوزه سیاست و فرهنگ سوالات و سخنانی داریم که لازم است با جنابعالی مطرح کنیم:


پر واضح است که دولت آمریکا که در ظاهر داعیه‌دار گفت‌وگو، آزادی و دمکراسی است باید به این حجم از درخواست‌های دانشجویان ایرانی پاسخ می‌داد‌ که صد البته هیچ صدایی از سوی ایالات متحده شنیده نشد.

امروز شما رئیس‌جمهور آمریکا هستید. رئیس ‌جمهوری که برای مردم ایران در نوروز پیام تلویزیونی می‌فرستد و از دوربین‌های تلویزیون فارسی مکارترین بنیاد خبرپراکنی، نظرات خود را درباره جریان انتخابات ایران بیان می‌کند‌؛ آیا شما حاضرید پاسخی به درخواست منطقی دانشجویان ایرانی دهید؟ این بار دفاتر ما در بیش از چهل دانشگاه ایران، از شما برای حضور و پاسخ‌گویی به دانشجویان و مردم، درباره عملکرد ایالات متحده در برابر ایران دعوت به عمل می‌آورند.



کودتای 28 مرداد 1332، تصویب طرح ننگین کاپیتولاسیون در زمان سلطنت پهلوی‌ها و حمایت‌های آشکار و همه‌جانبه از متجاوزی به نام عراق، انهدام هواپیمای مسافربری ایران، اتخاذ تحریم‌های اقتصادی و نظامی گسترده علیه ایران، برخورد سیاسی و جهت‌دار با دانش و توان هسته‌ای ایران و کمک‌های مالی و رسانه‌ای به آشوب‌گران انتخابات 1388، بعد از انقلاب ، مصادیق بارزی از نوع تعامل آمریکایی‌ها با مردم ایران می‌باشد.
در اینجا، باید از شما سوال کرد که تا کجا می‌خواهید با این ادبیات ظالمانه و متکبرانه با مردم ایران صحبت کنید؟ تا چه زمانی قصد دارید استعداد و قابلیت مردم و جوانان ایران را برای ساختن ایرانی قدرتمند، مستقل و پرنفوذ را انکار کنید؟ چرا کمک‌ها و حمایت‌های شما همواره از معدودی بی‌وطن، خودفروخته و آشوب‌گر درون ایران است که اکثریت مردم از آنها نفرت دارند؟



حوادث 11 سپتامبر، سناریوی وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق و حمله به آن با همین بهانه، علم کردن القاعده و هجوم وحشیانه به مردم مظلوم افغانستان، راه‌اندازی کودتای رنگین در سراسر جهان، داستان‌سازی برای حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری، طرح تهدید هسته‌ای ایران، کلیدزدن پروژه ایران‌هراسی و این روزها داستان رسوای ویکی لیکس، همگی مواردی هستند که دولت آمریکا به واسطه آنها در سالیان اخیر در صدد حفظ سلطه خود بر جهان، بوده است.

طبیعی است که ملت‌هایی که در برابر آمریکا و سلطه آن پایداری نشان داده‌اند، هر یک گرفتار بازی‌های رنگارنگ تازه‌ای شده‌اند. سوال اینجاست که با روی کار آمدن دولت‌های ضدامپریالیستی و مردمی در جهان که خواهان نظم نوینی مبتنی بر عدالت و دوستی در جهان هستند، آیا زمان آن نرسیده که ایالات متحده دست از بازی کشیده و حقوق ملت‌ها را به رسمیت بشناسد؟



پشتیبانی آمریکا از سیاست‌های رژیم‌صهیونیستی بلا شک نمایانگر شراکت شما در جنایات سازمان یافته رژیم منحوس صهیونیستی علیه بشریت و موید حرکات و حملات وحشیانه آنهاست. حال این سوال اساسی مطرح است که کشوری مانند ایالات متحده که درباره داستان ساختگی ندا آقاسلطان و یا قضیه سکینه آشتیانی مواضع عجولانه، بسیار تند و به زعم خود بشر دوستانه می‌گیرد، چگونه در مصاف با این همه جنایت آشکار و خونریزی‌های بی‌پایان دولت وحشی اسرائیل، دم بر نمی‌آورد؟ مگر مردم بی‌دفاع فلسطین و خصوصا مظلومان ساکن در غزه انسان و صاحب حقوق انسانی نیستند؟ مگر خانم راشل کوری، از شهروندان کشور شما و صاحب حقوق شهروندی و انسانی نبود که در زیر بلدوزرهای اسرائیلی چرخ شد؟

در پایان باز هم رغبت دانشجویان ایرانی را برای دریافت پاسخ‌های منطقی و شفاف در مورد پرسش‌هایشان به شما اعلام می‌داریم و امیدواریم که این دعوت‌ها و درخواست‌ها، همچون گذشته از شما بی‌پاسخ و خاموش نماند.

در آرزوی روزگاری هستیم که شعاع انوار رحمت الهی با ظهور منجی موعود در جهان بتابد و ظلم و ستم و تبعیض را در پرتو وجودش محو و نابود گرداند.
 

 1-پس از سخنرانی دکتر محمود احمدی‌نژاد رئیس ‌جمهور ایران، در دانشگاه کلمبیا و بیان شفاف مواضع جمهوری اسلامی، بسیاری از تشکل‌ها و جریانات فعال دانشجویی در ایران، از رئیس ‌جمهور وقت ایالات متحده، برای حضور و ایراد سخنرانی در دانشگاه‌های ایران دعوت به عمل آوردند. 2- فضای تعامل آمریکایی‌ها با مردم ایران همواره مبتنی بر دخالت، زورگویی، سلطه‌طلبی و بیدادگری بوده است. این موضوع به صورت عریان و مستقیم در زمان سلطنت پهلوی‌ها و به صورت‌های دیگر پس از انقلاب اسلامی نمود عینی داشته است. 

 3- دولت‌های ایالات متحده در تمامی اعصار همواره با راه‌اندازی بازی‌های پیچیده و فضاسازی‌های پیرامون آن، توانسته ذهن بسیاری از مردم جهان را مسخ و افکار آنها را جهت‌دهی کند. در سالیان اخیر به دلیل بحرانی شدن وضعیت اقتصادی و سیاسی آمریکا، تعداد این بازی‌های خودساخته سیاسی و نظامی بسیار زیاد و پوشش و تفسیر رسانه‌ای آن فوق‌العاده وسیع گشته است. 4- مسئله فلسطین و دولت جعلی اسرائیل مدت‌هاست که اذهان جهانیان را به خود مشغول کرده است. حمایت‌های دامنه‌دار و همه جانبه ایالات متحده آمریکا از جنایات و سیاست‌های پلید دولت اسرائیل در همه سال‌های پیدایش این رژیم، امروز نه تنها برای مسلمانان که برای تمامی مردم دنیا و حتی شهروندان آمریکایی محل تعجب و پرسش شده است.


 

مجلس ترحیم !

 

 
 
 
 

درگیری بین اصلاح‌طلبان بالا گرفت


در حالی که  اصحاب فتنه در موضع گیریهای رسانه ای خود  سعی دارند جمع ناهمگن خودرا متحد وهماهنگ جلوه دهد ، اخباری که از درون محافل فرقه دریافت می گردد ، خلاف آنچه را که اصحاب فتنه وانمود می کنند را نشان می دهد .

 اختلافات ودرگیری های فکری عوامل کارگزاری با اصحاب فتنه پیش از این نیز خودرادر اشکال مختلف نشان داده است و از قرار آنچه ازاختلافات درونی فرقه بواسطه سلایق و دیدگاه های مختلف به بیرون درزکرده است مشخص می کند که سه طیف در وضعییت موجود هرکدام به نوعی اعتراض ودیدگاه خودرانسبت به دودیگر به نحوی نشان می دهد.


 یک طیف معتقد به تعامل با حاکمییت و فراهم آوردن شرایطی است که بتوان مجوز فعالیت سیاسی گرفت ، این طیف عمدتا دنباله روی خاتمی وبه عنوان جناح اصلاح طلب شناخته می شود . از قرار این طیف با علنی شدن وضعیت خاتمی از فرقه جدا خواهد شد وگفته می شود بیشترین بار تئوریک فرقه نیز بردوش این طیف می باشد .
طیف دیگر با تاسی به موسوی همچنان معتقد به پرخاشگری و ساختارشکنی می باشد وراه معارضه رسمی با نظام را همانگونه که موسوی در پیش گرفته است تعقیب می نماید، این طیف که در اقلیت بوده وجزو تند روهای فرقه محسوب می گردد نمایندگی گروهک های ضد انقلاب( منافقین ، مجاهدین انقلاب ، نهضت آزادی ، سلطنت طلبان ، اراذل واوباش استخدامی و...... ) را در فرقه یدک می کشند .


اما طیف سوم را جریان خاموش و ناظری تشکیل می دهد که در برابر دوطیف دیگر حالت انزوا به خود گرفته وسکوت اختیار نموده است و بیشترین ریزشها را نیز این طیف بخود اختصاص داده است و پیش بینی می شود این رویه همچنان ادامه داشته باشد .
لازم به ذکر است جریان فتنه به خودی خود وجودی ندارد وبیشترین نمود خود را در برخی واکنشهای عصبی و هیستریک موسوی و کروبی نشان می دهد.


اصحاب فتنه بنا به توصیه مشاوران خود که عمدتا باقیمانده های مجاهدین انقلاب و مشارکت می باشند ، با سماجت بر مواضع  نادرست خود بدنبال بدست آوردن زمان وبازسازی خود می باشد و این توهم را در خود بوجود آورده است که با گذشت زمان و اتفاقاتی که با همکاری آمریکا واسرائیل در منطقه وبه تبع آن در ایران ( توطئه های وعده داده شده توسط اصحاب فتنه ) روی خواهد داد و اقدامات خرابکارانه وآشوب طلبانه عوامل فتنه شاید بتواند نقش آلترناتیوی خود را اثبات نماید و سناریوی ناتمامی را که در سال 88 ابتر مانده است تکمیل نماید . برهمین اساس فتنه سعی دارد اختلافات را پنهان نموده و اینگونه وانمود کند که اجزاء این جریان جنایتکار در اتحاد وهماهنگی بسر می برند ، ادعایی که در گذر زمان به پوچی آن واقف و موجب رسوایی خواهد شد .



 

بیانیه جوانان اصلاح طلب مخالف کروبی به مناسبت روز 16 آذر

alt

16 آذر دیگری فرا رسید و خاطرات مبارزات و دلاوریهای دانشجویان این سرزمین در دفاع از استقلال کشور و آزادی از چنگال استکبار جهانی و به ثمر نشاندن جمهوری اسلامی بار دیگر در ذهن ها تداعی شد. جوانانی که برای رهایی از سرسپردگان آمریکا و انگلیس به پا خاستند و در این راه جان فشانی کردند.

اما با گذشت چندین سال از شهادت این عزیزان ، فتنه گرانی از زباله دان خائنان به دین و ایران سر برآورده و از این شهیدان دم می زنند. گویا چنین می اندیشند که مردم علت جان فشانی شهیدانشان را فراموش کرده اند. شهیدانی که بدست حامیان امروز فتنه گران ، خون پاکشان بر زمین ریخت .سوال مردم عزیز ایران از فتنه گران این است :شمایی که دم از شهدای دانشجو می زنید و فریاد خون خواهی آنها را سر می دهید  چرا امروز تحت حمایت دشمنان شهیدان یعنی آمریکا و انگلیس و اسرائیل قرار دارند؟ کدام شهید این حقارت و پستی شما را بر می تافت  که تحت حمایت سازمان منافقین قرار گیرد؟ کدام شهید حاضر بود ننگ حمایت خاندان منحوس پهلوی را بر پیشانی داشته باشد؟ آیا فراموش کرده اید  شهیدانی که شما نام مقدسشان را از دهان های آلوده به دروغ خود خارج می کنید توسط حامیان امروز شما به شهادت رسیدند ؟ آیا خون پاک اساتید  شهیدی چون علی محمدی و شهریاری بدست حامیان شما به زمین نریخت؟

سران فتنه چه خائنانی که در داخل کشور هستند و چه منافقین خارج نشین بدانند که جوانان و دانشجویان این سرزمین با بیانیه ها و سخنان شما مزدوران آمریکا ، خام نشده و ارزشی برای شما قائل نخواهند شد. دانشجویان این سرزمین راه شهدا و اساتید خود را ادامه خواهند داد و در این راه هر مانع کوچک و حقیری چون شما را به کنار خواهند زد.

به جای اینکه مهدی هاشمی را دستگیر کنند، روزنامه ایران را تهدید


انتشار متن کامل دفاعیات "کاوه اشتهاردی" در دادگاه شکایت مهدی هاشمی رفسنجانی از وی که بازتاب گسترده‌ای در سایت‌ها و خبرگزاری‌های اینترنتی داشت، امروز به دستور دادستانی تهران از روزنامه‌های سراسر کشور حذف شد.

این مساله با واکنش منفی مردم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی روبرو شده است؛ به نحوی که محافل خبری از نارضایتی افکار عمومی نسبت به حذف افشاگری‌های کاوه اشتهاردی درباره مفاسد مهدی هاشمی خبر می‌دهند.

در همین راستا، "
ولی اسماعیلی" عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان مجلس در گفت‌وگو یی گفت: مسائلی که روز گذشته آقای اشتهاردی در دادگاه مطرح کرد و زوایای دیگری از پرونده مهدی هاشمی را در اختیار افکار عمومی گذاشت، موضوعی نیست که بخواهیم آن را به راحتی از افکار عمومی پنهان کنیم.

وی ادامه داد: دستور دادستان به خبرگزاری‌ها و سایت‌ها برای حذف دفاعیات آقای اشتهاردی به هیچ عنوان اقدام مناسبی نبود و اصلا مشخص نیست فلسفه این اقدام عجیب چیست.

به جای اینکه مهدی هاشمی را دستگیر کنند، روزنامه ایران را تهدید می‌کنند!

اسماعیلی با اشاره به اینکه اقدامات مهدی هاشمی در جریان فتنه 88 بر همه مردم مشهود است و مدیرمسئول روزنامه ایران هم به همین مسائل اشاره کرده، اظهار داشت: درجمهوری اسلامی ایران همه باید در برابر قانون یکسان باشند و نباید فردی از رانت ویژه برخوردار باشد تا با چنین برخوردهایی جلوی افشاگری درباره مفاسد اقتصادی و سیاسی او گرفته شود.

عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان مجلس اقدام دستگاه قضایی در مورد حذف دفاعیات کاوه اشتهاردی از روزنامه‎ها و سایت‌های خبری را موجب ایجاد بی‌اعتمادی عمومی نسبت به قوه قضاییه دانست و افزود: نباید متهم جای شاکی قرار بگیرد و مهدی هاشمی به خود اجازه بدهد که کاوه اشتهاردی را به دادگاه بکشاند و حتی اجازه انتشار دفاعیات را هم ندهد.

وی با تاکید بر اینکه قطعا نتیجه این اقدام دادستان و پنهان کردن جریان پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی باعث جری تر شدن سایر متهمان می‌شود و حاشیه امنی برای دیگر متهمان فتنه 88 فراهم خواهد آورد، گفت: از قوه قضائیه انتظار داشتیم از طرق مختلف مهدی هاشمی را دستگیر و محاکمه نماید؛ نه اینکه با فعالان عرصه تقابل با جریان آشوب مانند روزنامه ایران اینگونه برخورد کند.


 

خواصی که در فتنه 88 خاموش بوده اند خاصیت ندارند


 

طی دو دهه اخیر، خط نفاق جدید از تابلوی «اصلاحات» به عنوان پوشش استفاده کرده است. در کلام خدا نیز آمده است وقتی به منافقین گفته می شود؛ در زمین فساد نکنید، پاسخ می دهند که ما اصلاح طلب هستیم!

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در اولین همایش «به سوی فردا» که با موضوع جنگ نرم در مسجد حاج صمدخان شهر رشت و با حضور گسترده جوانان، طلاب و اقشار مختلف مردم برگزار شده بود، ضمن تشریح ابعاد جنگ نرم و اشاره به نمونه های مستندی از عرصه این جنگ در فتنه 88 گفت؛ دشمن در جنگ سخت، با استفاده از ماشین جنگی و قدرت نظامی تلاش می کند حریف را ملزم به پذیرش خواسته های خود کند ولی در جنگ نرم با بهره گیری از عملیات روانی در بینش و یا برداشت و باورهای طرف مقابل تغییر ایجاد می کند تا حریف به جای اجبار و الزام، با اقناع و میل خود به خواسته دشمن تن دهد. از این روی جنگ سخت و نرم را جنگ ابزار و جنگ افکار نیز نامیده اند.

مدیر مسئول کیهان «بصیرت» را باطل السحر دشمن در جنگ نرم دانست و با اشاره به حماسه 9 دی نتیجه گرفت که مردم ایران در فتنه 8 ماهه سال 88 نیز مانند جنگ 8 ساله پیروز نهایی میدان نبرد بوده اند. وی کانون اصلی قدرت نظام اسلامی را باور مردم به اسلام ناب معرفی کرده و گفت از آنجا که در تمامی جنگ ها، کانون قدرت حریف مورد هجوم قرار می گیرد، به طور طبیعی حمله به باورهای دینی اصلی ترین فلش تهاجم دشمن در جنگ نرم است ولی تغییر یک باور و قبولاندن آن به مخاطبان به آسانی ساخت یک تابلو و نصب آن به دیوار نیست، بلکه هزار نکته باریکتر از مو در آن است و به همین علت جنگ نرم پیچیده و پر رمز و راز است.

شریعتمداری در ادامه سخنان خود از «انگاره سازی» به عنوان یکی از اصلی ترین شگردهای عملیات روانی یاد کرد و گفت؛ «انگاره» یا «پندار» تصویر غیرواقعی از یک واقعیت است و اگر از سوی مخاطبان پذیرفته شود، «موافقت»ها و «مخالفت»های آنان را به انحراف می کشاند مانند انگاره «تقلب در انتخابات» که متاسفانه با هجوم پرحجم رسانه های خارجی و برخی عوامل داخلی آنها از سوی عده ای پذیرفته شد و آنها را با این «انگاره» و «توهم» که در انتخابات تقلب شده است به خیابان ها کشاند. اگرچه این «انگاره» با درایت و مدیریت رهبری و هوشیاری و بصیرت مردم خیلی زود رنگ باخت و فریب خوردگان با خشم و نفرت از سران فتنه، پای خود را از این بازار مکاره بیرون کشیدند.

شریعتمداری در ادامه سخنان خود به معیارها و شاخصه هایی اشاره کرد که با در دست داشتن آنها می توان جریان فتنه را در اولین مراحل شکل گیری آن شناخت و در این باره گفت؛ وقتی می بینید، چند گروه و جریان سیاسی که به ظاهر اختلافات فراوانی دارند با یکدیگر ائتلاف می کنند، نباید آنچه را که روی تابلوی ائتلاف خود نوشته اند به عنوان انگیزه این ائتلاف باور کنید، بلکه انگیزه اصلی اینگونه ائتلاف ها نقطه ای است که همگی در آن اشتراک نظر دارند، مثلا در جریان فتنه 88 گروه های مدعی اصلاحات با منافقین، مارکسیست ها، سلطنت طلب ها، بهایی ها، کلان سرمایه داران ائتلاف آشکاری داشتند و این ائتلاف رسما از سوی مقامات آمریکایی و اسرائیلی و انگلیسی مورد تایید و حمایت بود. بنابراین ادعای آنها که برای مخالفت با دولت و یا در اعتراض به نتیجه انتخابات با هم ائتلاف کرده اند نمی توانست قابل قبول باشد، چرا که نقطه مشترک گروه های ائتلاف کننده و حامیان بیرونی آنها، براندازی جمهوری اسلامی است نه مخالفت با این دولت یا آن دولت.

مدیر مسئول کیهان از ناهمخوانی ادعاها با سوابق شناخته شده افراد و گروه ها نیز به عنوان یکی دیگر از ملاک های کشف فتنه یاد کرد و گفت؛ به عنوان مثال؛ در جریان فتنه 88 افراد و گروه هایی برای به اصطلاح مرجعیت آیت الله صانعی و آیت الله منتظری یقه چاک می کردند که پیش از آن با صراحت تقلید را کار میمون معرفی کرده بودند و قوانین اسلامی را مربوط به 1400 سال قبل و غیرقابل اجرا در زمان حاضر می دانستند....

شریعتمداری در بخش دیگری از سخنان خود به چند شاخصه دیگر که با استفاده از آنها می توان فتنه و فتنه گران را در آغاز کار شناسایی کرد پرداخت و از جمله به معیارهایی نظیر «میزان حال فعلی افراد است»، «ترفند تابلوها»، «همخوانی با بیگانگان در کام و گام» و... اشاره کرد.

در ادامه این نشست، مدیر مسئول کیهان به پرسش های حاضران پاسخ گفت و در پاسخ به سؤال یکی از حضار پیرامون جذب حداکثری و دفع حداقلی گفت؛ سران و عوامل اصلی فتنه بدون کمترین تردید جزو همان حداقلی هستند که باید دفع شوند ولی فریب خوردگان در صورتی که دست به خیانت و جنایت نزده باشند، حساب دیگری دارند. وی در پاسخ به سؤالی درباره برخی از خواص که در جریان فتنه 88 خاموشی گزیده بودند گفت؛ امروزه مردم نسخه اسلام ناب محمدی(ص) را می شناسند و از این روی چشم به رهبری دوخته اند بنابراین خواص اگر از این قافله، غافل شوند، رفوزه شده و سقوط می کنند. وی افزود؛ خواص اگر در بزنگاه ها حاضر نباشند، دیگر خاصیتی ندارند. شریعتمداری در پاسخ به سؤال دیگری درباره اختلاف اصولگرایان گفت؛ تفاوت سلیقه طبیعی است و نام آن اختلاف نیست این سلیقه های متفاوت در اصول اشتراک نظر دارند و عامل تعیین کننده در بزنگاه ها نظیر انتخابات، همین اشتراک در اصول است. وی توهم پراکنی فتنه گران درباره اختلاف اصولگرایان را کوبیدن آب در هاون دانست و گفت؛ آنها مدتهاست که آرزوهای خود را تبدیل به خبر می کنند. وی در پاسخ به سؤال دیگری گفت؛ سران فتنه مرده اند و زندگی نباتی دارند ولی دشمن با انگاره سازی سعی می کند آنها را زنده نشان بدهد و حال آن که مردم می بینند آنها حتی زیر چادر اکسیژن هم گازکربنیک مصرف می کنند. یکی از حاضران درباره بازگشت برخی از عوامل فتنه سؤال کرد و مدیر مسئول کیهان گفت؛ سران و عوامل اصلی فتنه دست به خیانت، وطن فروشی و همکاری با دشمنان مردم زده و مستحق مجازات سنگین هستند و توبه عوامل حلقه های دوم و سوم، اگر هم پذیرفته باشد، نباید در چرخه نظام به کار گرفته شوند و افزود «کفش دزد» را بعد از توبه به مسجد راه می دهند ولی هرگز او را پیشنماز نمی کنند. وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره مجلس و دولت آینده ضمن تشریح شرایط گفت؛ بدون کمترین تردیدی، دولت و مجلس آینده در اختیار اصولگرایان خواهد بود.

نام «مجید» چگونه سر از لیست شکار «رئیس» درآورد؟


«دیلی تلگراف» در گزارشی نوشت: در ساختمانی بتون آرمه پیرامون تل آویو، گروهی نشسته اند و درباره آخرین عملیات «رئیس» سخن می گویند.

به گزارش پایگاه خبری نهضت سبز نبوی، در این گزارش آمده است: این افراد که پیام های تبریک ترور دانشمند هسته ای ایران را برای یکدیگر فرستاده اند، اقدام «رئیس» را شجاعانه می دانند. البته اینان نظامی نیستند، ولی شمار بسیاری از نظامیان، هنگامی که به این افراد می رسند، سلام نظامی می دهند.

اما «رئیس» کیست؟ «رئیس» کسی نیست، جز «مائیر داگان»، رئیس سابق موساد که پس از هشت سال فرماندهی موساد، جای خود را به دیگری واگذار کرد.

بنا بر این گزارش، اکنون نام «مجید شهریاری»، بارها در ذهن این افراد تکرار شده و او را صید بزرگ موساد می دانند که «رئیس» آن را شکار کرده است.

در این باره، پایگاه خبری «ایلاف» نوشت: هشت سال پیش که داگان ریاست موساد را پذیرفت، لیستی از دشمنان اسرائیل را نیز دریافت کرد که این افراد، آن لیست را تهیه کرده بودند که البته نام «ماجد» ـ مجید ـ در آن دیده نمی شد و بعدها نام این دانشمند ایرانی به این لیست افزوده شد و کسی نمی داند، چه کسی نام او را اضافه کرد!

داگان، هشت سال پیش متعهد شد که دشمنان اسرائیل اسطوره ای را نابود کند. وی برای تصفیه اسامی آن لیست، از گروه آدمکشان حرفه ای اسرائیل به نام «کیدون» که 38 شکارچی انسان ـ 33 مرد و 5 زن ـ هستند، کمک خواست.

این گروه چند بار نیز مانور قتل چند نفر را شبیه آنچه برای شهریاری رخ داد، پیرامون تل آویو به اجرا گذاشتند تا 1600 کیلومتر آنسوتر شهریاری و دوستش را ترور کنند.

عربستانى‌ها عصبانى از دست ویکى‌لیکس و امریکایى‌ها


 

امیر ترکى فیصل، که این روزها کفالت وزارت امور خارجه عربستان را بر عهده دارد و قرار است به زودى به جاى سعود الفیصل وزیر امور خارجه کشورش شود، درباره اسناد منتشر شده ویکى‌لیکس گفت: «این کار باعث شد تا اعتبار دیپلماسى امریکا و اعتمادى که به آن مى‌رفت، زیر سئوال برود.»

وى که براى شرکت در کنفرانس گفت‌وگوهاى امنیت منطقه در منامه پایتخت به سر مى‌برد، در سخنرانى خود گفت: «اگر دیپلمات‌ها و رهبران نتوانند درباره مسائل آزادانه با یکدیگر تبادل آرا کنند براى همه مشکل ایجاد خواهد شد.»

در اسناد ویکى‌لیکس آمده بود که ملک عبدالله پادشاه عربستان در دیدار با یکى از مقام‌هاى ارشد امریکایى خواستار حمله به ایران شده و با اشاره به ایران گفته بود که "سر این افعى را بزنید."

به اعتقاد برخى کارشناسان، عربستان از قدرت گرفتن روز افزون ایران شیعه در منطقه خاورمیانه بسیار نگران است و براى این که ایران تضعیف شود، حاضر به انجام هر کارى هست. عربستانى‌ها حاضر نیستند که ایرانى با نگاهى شیعه در برابر تفکرات افراط وهابیشان ایستاده باشد.

ترکى فیصل در منامه همچنین حملات تندى را متوجه ایران کرد و گفت: «ایران در تمام شئون عربى از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب آن دخالت مى‌کند از این رو لازم است که کشورهاى عربى متحد شده و در برابر نفوذ آن بایستند.»

در همین حال سعود الفیصل، برادر ترکى فیصل وزیر امور خارجه فعلى که به دلیل بیمارى امکان ادامه فعالیت در پست وزارت امور خارجه عربستان را ندارد در واکنش به انتشار اسناد ویکى‌لیکس گفت: «باید کسانى که اقدام به انتشار این اسناد کردند به اشد مجازات محاکمه شوند.»

از سوى دیگر و در آستانه مذاکرات ایران در ژنو بر سر پرونده هسته‌اى، روزنامه‌هاى عربى خبر از نگرانى کشورهاى عربى از به توافق رسیدن ایران و امریکا بر سر پرونده هسته‌اى ایران مى‌دهند. در حالى که افشاگرى‌هاى ویکى‌لیکس نشان مى‌دهد که سران عرب بیش از آنچه تصور مى‌شد به دنبال حمله نظامى به ایران هستند، اخبارى به گوش مى‌رسد که نشان مى‌دهد ممکن است مذاکرات ایران با 1+5 در وین به توافقات مهمى ختم شود که این موضوع نگرانى شدید کشورهاى عربى را به دنبال داشته است.

روزنامه القدس العربى در سرمقاله امروز خود نوشت: کشورهاى عربى معتقدند که ایران مار سمى بزرگى است که باید گردنش زده شود حال کارى ندارند که چه کسى قرار است سر این مار را بزند، امریکا، اسرائیل یا هر دو باهم. آنها فقط مى‌خواهند از شر ایران خلاص شوند. کارى هم ندارند که در این راه چقدر کشته خواهد شد همان طور که بر سر عراق نیز سکوت اختیار کردند و فقط کشته شدن میلیون‌ها عراقى را به نظاره نشستند. آنها از این که مذاکرات سعید جلیلى، مذاکره کننده هسته‌اى ایران در ژنو با مقام‌هاى غربى به نتیجه برسد به هیچ وجه خشنود نیستند و تلاش مى‌کنند تا این مذاکرات شکست بخورد.

به نوشته القدس العربى: نگرانى کشورهاى کوچک حاشیه خلیج فارس بیشتر از نگرانى کشورهاى بزرگ این منطقه است. آنها از این که به مذاکرات 1+5 که در ژنو در جریان است، دعوت نشده‌اند، بسیار دلخورند، دلیل آن هم مشخص است، آنها مى‌خواهند اگر روزى بنا شد به ایران حمله شود و از شر این کشور به زعم خود "مزاحم" خلاص شوند، در صف مقدم حمله ایستاده باشند. البته آنها قبل از هر چیز پذیرفته‌اند که در خط مقدم حمله احتمالى به ایران خواهند ایستاد چرا که هم زمینى، هم دریایى و هم هوایى همه گونه امکاناتى در اختیار امریکایى‌ها قرار داده‌اند و در صورت حمله از این امکانات استفاده خواهد شد. آنها میلیاردها دلار نبز خرج خرید تسلیحات کرده‌اند، براى چه؟ براى این که در نهایت در اختیار کشورهاى سازنده آن قرار دهند تا در صورت لزوم علیه ایران استفاده کنند.


 

میرحسین موسوی خاستگاه فکری و عقیدتی خویش را آشکار کرد


 

میرحسین موسوی در آخرین بیانیه خود به مناسبت روز دانشجو از جمله معروف سرکرده گروهک منافقین خطاب به حرمت شکنان عاشورا استفاده کرده است.

 برخی استفاده از شعار منتسب به مسعود رجوی در این بیانیه را گاف بزرگ وی دانسته و آن را نشانه بی اطلاعی و نا آگاهی این مدعی سیاستمداری از شعارها و نمادهای گروهک های مختلف دانسته اند اما به نظر می رسد وی عامرانه با سردادن شعار "نترسید، نترسید ما همه با هم هستیم" به هواداران اشرف نشین خود و سرانشان کد می دهد که با شما همفکر و هم صدا هستیم،  آوردن شعار از گروهک تروریستی منافقین از سوی کسی که دیگر ادعای خط امامی بودنش حتی از سوی اندک طرفدارانش نیز به سخره گرفته می شود نشانه اضمحلال کامل این جریان است.

شاید بهتر باشد به جای این تعبیر ساده انگارانه که به کاربردن یکی از معروف ترین شعارهای رجوی از سوی اغتشاشگران سال گذشته در کف خیابان و اکنون به طور رسمی در بیانیه سران این جریان را خطای فاحش تلقی می کنند با توجه به همزمانی این بیانیه با ترور اساتید هسته ای کشور که دست های منافقین و سرویس های جاسوسی غرب در آن مشهود است و بعید به نظر می رسد موسوی اشاره به آن را نیز فراموش کرده باشد باید گفت: دست موسوی با این بیانیه بیش از گذشته رو شده و ثابت کرد از "از کوزه همان تراود که در اوست



 

مخملباف:مجریان شبکه «تلویزیون سبز» باید بی حجاب باشند

سخنگوی جنبش سبز در خارج کشور از موسوی خواسته بود مجریان شبکه «تلویزیون سبز» که در اروپا راه اندازی می شود، بی حجاب باشند اما موسوی به مصلحت ندانست.
سایت صهیونیستی بالاترین ضمن انتشار این خبر نوشت: مدتی است از مخلباف و فعالیت های سبزش خبری نیست. گویا بعد از بحث بر سر «تلویزیون سبز»، مخملباف از دست میرحسین دلگیر شده. مخملباف معتقد بوده مجریان تلویزیونی که در اروپا راه اندازی می شود، باید طبق استانداردهای اروپایی بی حجاب باشند، اما میرحسین با استدلال های خودش، با این موضوع مخالفت کرده است. استدلال مخملباف هم این بوده است که یافتن اسپانسر برای تلویزیونی دارای استانداردهای جمهوری اسلامی عملاً غیرممکن است (در حال حاضر تلویزیون «سبز» رسا بدون مجری پخش می شود).
بالاترین افزود: از آن پس مخملباف اندکی از سبزها فاصله گرفته است. اما اخیراً پس از آنکه خانواده محسن مخلباف، جایزه جشنواره زنان آلمان را که به آنها اهدا شده بود به زهرا رهنورد تقدیم کردند، او نیز در پیامی از این خانواده هنرمند تشکر کرد.
یادآور می شود برخی اصلاح طلبان فراری و حامیان فتنه سبز هم اکنون در کشورهایی نظیر آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان اقدام به کشف حجاب کرده اند که از جمله آنها می توان به شیرین عبادی، داودی مهاجر، شادی صدر، فرشته قاضی، فرناز قاضی زاده و علی نژاد اشاره کرد.
مخملباف در بحبوحه آشوب سال گذشته که با میدانداری از عناصری چون موسوی و کروبی و خاتمی و بسیاری از فعالان حزبی جبهه اطلاعات صورت گرفت، در کنار سازگارا و نوری زاد به عنوان سخنگوی فتنه سبز معرفی شد و دختران وی با کشف حجاب در برخی مراسم اهدای جایزه و نمایش فیلم شرکت کردند. اساساً محافل آمریکایی و اروپایی اجازه نمی دهند که کسانی با حفظ هویت اسلامی حجاب، مطرح و معروف شوند.

گدایی تو روز روشن" اصلاح طلبان "از باراک اوباما

کیهان:«هر وقت یکی از اصلاح طلبان از ایران خارج می شود من عزا می گیرم! تجربه به من می گوید که جز انگشت شماری از اینان، به زودی در آغوش دولت ها، سازمان ها و لابی های راست گرا می افتند و یا توجیه گر رابطه و کمک گرفتن از دولت های خارجی در مبارزه می شوند.»
اینها عباراتی است که محمود دلخواسته از عناصر اپوزیسیون مقیم لندن (از طرفداران بنی صدر) در واکنش به درخواست اخیر «کاتب فراری خاتمی» از اوباما نوشته است. بابک داد اخیرا از اوباما خواسته اموال بلوکه شده ملت ایران را به جمهوری اسلامی پس ندهد و آن را در اختیار اپوزیسیون اصلاح طلب قرار دهد.
محمود دلخواسته در واکنش به گدایی علنی اصلاح طلبان از رئیس جمهور آمریکا نوشت: وقتی یک اصلاح طلب برای ادامه مبارزه از وطن خارج می شود، اولین اصلی را که زیر پا می گذارد، اصل استقلال داشتن در مبارزه می باشد. روشنفکران اصلاح طلب، با مقوله وطن، از منظر تئوری جهانی شدن و از بین رفتن استقلال ملی و برداشته شدن مرزها، که امثال آقای مرتضی مردیها از مروجان آن بوده اند، برخورد می کنند.
این اپوزیسیون لندن نشین در توجیه دلیل دیگر رفتار خیانت آلود اصلاح طلبان می نویسد: زندگی در غرب، عدم آشنایی به این نوع از زندگی و نداشتن تخصصی که امکان امرار معاش در این جوامع را بدهد، فشار مالی را نیز بر آن می افزاید و در این رابطه است که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی غرب، به سرعت وارد عمل می شوند و در پوشش استخدام در بنیادهای مختلف تحقیقی و مطالعاتی و یا، در مورد آقای اکبر گنجی، با دادن جوایز همراه با پولهای هنگفت خبرنگاری، از طریق سازمانهای دست راستی این افراد را جذب خود می کنند. البته وابستگی مالی، خواهی نخواهی وابستگی فکری و سیاسی را نیز به دنبال خواهد داشت.
وی افزود: آخرین سفیر ایران در ایتالیا قبل از حوادث خرداد 1360، که استعفا داده بود، نقل می کرد که بعد از استعفا، سازمان سیا، آگاه از در مضیقه مالی قرار گرفتن او، با او تماس گرفته بودند و پیشنهاد کمک مالی، تحت عناوین مختلف را کرده بودند. منظور این است که این سیاستی می باشد که غرب، به ویژه دولت آمریکا همیشه به گونه ای سیستماتیک از آن استفاده کرده است. از مثال های واضح و مشخص آن، خارج شدن آقای محسن سازگارا از وطن، نوشتن آن قانون اساسی کذایی و بعد تکذیب کردن! و بعد از استقبال باشکوه از طرف ثروتمندان ایرانی در هتل هیلتون لندن، آخر به بهانه معالجه به آمریکا رفتن و زود در کنار سلطنت طلبها، فرقه رجوی، دخیل به امامزاده کاخ سفید بستن و حالا هم که علنا حقوق بگیر موسسه مطالعاتی جورج بوش شده اند. و یا اینکه آقای ابراهیم نبوی نامه سرگشاده به اتحادیه اروپا بنویسد و از آنها تقاضای دریافت پول برای راه انداختن تلویزیون دیگری برای مبارزه! با رژیم حاکم بر ایران. و آخرین آن که آقای بابک داد که در مقاله اخیر خود به اوباما پیام می دهد که دوازده میلیارد دلار ضبط شده توسط دولت آمریکا را نه به دولت احمدی نژاد، بلکه به ایشان و همفکران ایشان بدهد تا با رژیم ایران مبارزه کنند.
دلخواسته از بابک داد پرسید: ملت ایران از کی به شما و دوستانتان وکالت داده که پول متعلق به ایران را به امثال شماها بدهند و شما تبدیل به حقوق بگیر حرفه ای شوید؟ آقای داد وقتی بعد از پنهان شدن و با شجاعتی قابل تقدیر آن مقالات پرشور را بر علیه کودتا نوشتند، احترامی عمیق در میان امثال من ایجاد کردند. ولی وقتی از ایران خارج شدند و ایشان را در مصاحبه ای مطبوعاتی در کنار آقای مخملباف با آن سابقه و بی اخلاقی دیدم، برایشان پیامی فرستادم که بهتر است حال که وارد محیط ناشناخته ای شده اند، مدتی فقط به مطالعه محیط خود مشغول باشند. متاسفانه پیام اخیر ایشان نشان داد که ایشان نیز پیش از اینکه مبارز راه آزادی باشند، برای قدرت مبارزه می کنند.
دلخواسته خطاب به کاتب ویژه محمد خاتمی نوشت: اگر توان مبارزه ندارید، اصلا وارد مبارزه نشوید زیرا در این برهه فعالان سیاسی وابسته، متاسفانه فراوانند و شما اگر به راه آنها بروید، فعلا از نظر اعتماد در خط سرسپردگی به سلطه خارجی و بیگانگان در آخر صف این کوتوله های وابسته قرار خواهید گرفت.
یادآور می شود این اپوزیسیون لندن نشین 9 اسفند سال گذشته هم در مصاحبه با رادیو زمانه (رادیو بردگان) گفته بود: کم نیستند مخالفانی هم در داخل و هم در خارج که پذیرفته اند نقش احمد چلبی را بازی کنند اما مردم ایران به استقلال کشور اهمیت می دهند و نیروهای مخالف رژیم باید به این عنصر حساس باشند. در فرهنگ ایرانی، هر حرکتی به سوی کشورهای غیر ایران و استفاده از آنها، مترادف خیانت است و بس. در تاریخ بعد از انقلاب، اولین بار آقای بختیار به چنین عملی دست یازید و با تشویق عراق برای حمله به ایران سعی کرد به قدرت بازگردد و بدین وسیله ننگ خیانت را برای همیشه بر خود خرید. او باور کرد که کسی از پیروز سؤال نمی کند! و همین باور سبب شد که مجاهدین مرتکب خودکشی سیاسی شده و عامل صدام شوند.