دست وهابیت در آستین غرب تروریست
وهابیون کار آموزش نیروهای جندالشیطان، انتقال کمکهای مالی سرویسهای جاسوسی به این گروهک تروریستی را بر عهده دارند.
جعفر تکبیری: جندالشیطان مسئولیت حادثه چابهار را پذیرفت... خبری که دور از انتظار نبود. چراکه برای افراد رسانهای عادت شده است که اخبار این گروهک تروریستی را از شبکه العربیه تریبون رسمی وهابیون دریافت کند. گروهکی که اگرچه با اعدام سرکردهشان روندی رو به اضمحلال را سپری میکند اما سران میانی آنها با کمک دستگاههای جاسوسی تلاش میکنند با اقدامات تروریستی کور، آن هم علیه مردم بیگناه، خود را همچنان زنده نشان دهند. این بار نیز همانند قبل هدف تروریستهای جندالشیطان مراسمهای مذهبی اهل تشیع و مردم شرکت کننده در این مراسمها بود تا در کنار این عرض اندام بتوانند آرزوی دیرینه سرویسهای جاسوسی بیگانه در خصوص ایجاد اختلاف مذهبی در ایران را محقق کنند.
تلاش دیرینه برای ایجاد اختلاف شیعه و سنی
نگاهی به عملکرد این گروهک تروریستی در سیستان و بلوچستان موید این مطلب است که سرویسهای جاسوسی بیگانه میکوشند با بهره گیری از این بازوی خود در شرق ایران پروژه اختلاف افکنی میان شیعه و سنی را به مرحله اجرا برسانند. ترور حجت الاسلام مهدی توکلی یکی از روحانیون شیعه در شهر خاش، ایجاد درگیری مسلحانه در مدرسه علمیه اهل تسنن در شهرستان ایرانشهر، ترور مولوی شیخ علی دهواری امام جمعه اهل سنت مسجد صدیق اکبر شهرستان سراوان، ایجاد انفجار در مسجد الغدیر زاهدان، حمله انتحاری به مسجد علیبنابیطالب شهر زاهدان، حمله انتحاری به نشست سران قبایل در شهرستان سرباز، حمله انتحاری به مسجد جامع زاهدان و نهایتا حمله انتحاری به مراسم عزاداری در تاسوعای امسال تنها گوشه ای از تحرکات این گروهک تروریستی برای ایجاد درگیری و نزاع میان شیعیان و اهل تسنن است. تحرکاتی که تاکنون صدها شهید و مجروح برجای گذاشته است.
اما نکته جالب در این میان این است که این گروهک تروریستی که ادعای دفاع از حقوق قوم بلوچ و اهل تسنن را داشته و دارد، در بیشتر مواقع بدون توجه به اهداف و شعار خود حملات خود را متوجه اهل تسنن میکنند و از همه مهمتر در تمامی موارد مردم بیگناه سیستان و بلوچستان طعمه افکار پلید این گروهک میشود. بنابراین از زمان شکل گیری این گروهک تروریستی در سال 82 تاکنون به خوبی قابل مشاهده است که مهمترین برنامه این گروه تندرو ایجاد اختلاف میان شیعیان و اهل تسنن است.
وهابیت یکی از شاخههای حمایت از جندالشیطان
بی شک در یک تحلیل واقعی این عملیات های تروریستی، بی شک در ایدئولوژی منحرف و تفکر فاسد وهابی نیز ریشه دارد. اینکه انسانی که ادعای مسلمانی دارد حاضر شود خود را در میان مردم بیگناه منفجر کند نشانگر جهل مرکب و عمق حماقت آموزه های این نحله منحرف است. جریانی که به راستی یکی از عوامل اصلی مخدوش کردن چهره اسلام در جهان شده است چراکه آنها به عنوان یک جنبش تروریستی و سازمانی بسیار نزدیک به مافیا عمل می کند.
این جنبش شوم که با پولهای بی حساب آل سعود زنده است یکی از مهمترین دشمنان وحدت شیعه و سنی هستند به گونهای که حتی مورد تکفیر جریان اهل تسنن قرار دارند. جریان وهابیت هم اکنون به عنوان یکی از مهمترین حامیان گروهک تروریستی جندالشیطان است و به عنوان حلقه واسط برقرار کننده ارتباط میان این گروهک و سرویسهای جاسوسی غربی عمل میکند. از طرف دیگر وهابیون که توانستهاند به واسطه حمایت از تروریستهای طالبان نفوذ زیادی در پاکستان پیدا کنند، کار آموزش نیروهای جندالشیطان، انتقال کمکهای مالی سرویسهای جاسوسی به این گروهک تروریستی و از همه مهمتر ارائه برنامههای تروریستی به آنها را بر عهده دارند.
شاید مهمترین شاخصه وهابیون اقدامات تروریستی انتحاری است که شنیدن اخبار این اقدامات توسط آنها در عراق، افغانستان و پاکستان موضوعی عادی شده است. فرقه وهابیت با القا تفکرات دروغین به نیروهای خود آنها را به نام دین وادار به خودکشی و دیگر کشی میکنند.
در کنار این وهابیون که جندالشیطان شاخه داخلی آنها است، در کنار این شستشوی مغزی با ارائه وعدههایی نظیر پرداخت پولهای کلان به بازماندگان عاملین انتحاری و همچنین انتقال آنها به کشورهای اروپایی عاملین خود را به این کار غیرانسانی وادار میکنند که خود این موضوع بیان کننده این حقیقت تلخ است که اکثر این افراد از اقشار فقیر هستند. بنابراین با درنظر گیری تمامی این موارد میتوان در کنار ردپاهای دیگر، جای پای محکم وهابیون را در اقدامات تروریستی چابهار به خوبی دید.
غربیها همچنان متهمین ردیف اول
اما پیش کشیدن نام وهابیون در حمایت از جندالشیطان نمی تواند کمرنگ کننده اتهامات غربیها در حوادث اخیر کشورمان باشد. چراکه سرویسهای جاسوسی غربی به ویژه سیا و ام آی 6 مهمترین حامیان گروهک تروریستی جندالشیطان هستند. این موضوعی است که عبدالمالک ریگی سرکرده معدوم این گروهک تروریستی در اعترافات خود به آن اشاره کرده است.
ریگی معدوم در اعترافات خود به صراحت گفته بود که مقامات نظامی و امنیتی آمریکا چندین نوبت با وی ملاقات کرده بودند و کمکهای مالی و نظامی زیادی را به وی و گروهک تحت نظرش ارائه کرده بودند. حتی این موضوع تا آن حد پیش رفته بود که نیروهای آمریکایی قول مساعد در خصوص ارائه پایگاه نظامی به این گروهک در خاک قرقیزستان داده بودند. وی همچنین اعتراف کرده بود که عوامل آمریکایی به وی گفته بودند ایران راه خود را می رود و در شرایط فعلی اکنون موضوع ما ایران است ، نه القاعده و طالبان.
بنابراین با این تفاسیر نباید به محکومیت حادثه تروریستی چابهار توسط مقامات امریکایی، انگلیسی و فرانسوی توجه کرد،چراکه آنها میکوشند از این طریق رد پای خود را از وقایع تروریستی ایران پاک کنند. بی شک آن چیز که طی ماههای اخیر در حوادث تروریستی به خوبی قابل مشاهده است، تلاش سرویسهای جاسوسی غرب برای ایجاد نا امنی در داخل خاک ایران است چراکه آنها به این نکته واقف هستند که فشارهای سیاسی و تحریمهای اقتصادی به هیچ وجه نمیتواند مانعی بر سر راه پیشرفت ایران باشد.
بنابراین با ترور دانشمندان کشور و از دیگر سو مردم بیگاه میکوشند روند زندگی عادی مردم را مختل کنند تا شاید از این طریق سدی در راه پیشرفت ایران ایجاد کنند و شاید بعید نباشد که آسیب رساندن به مقامات برجسته ایرانی نیز در دستور کار انها باشد. موضوعی که لزوم هوشیاری هرچه بیشتر نیروهای امنیتی را میطلبد.